کشف گاز، ترکیه را قویتر میکند
گفتوگو با چنگیز تامر، کارشناس خاورمیانه و مدیر دانشگاه احمد یسوی
سیاوش فلاح پور_خبرنگار
خبر کشف میادین گازی جدید توسط دولت ترکیه، آن هم در میانه تنشهای تاریخی این کشور با محوری متشکل از فرانسه، یونان، مصر و اسرائیل میتواند به نقطه عطفی جدید در مناسبات حوزه مدیترانه و حتی شاید خاورمیانه تبدیل شود. درباره این تحول مهم با چنگیز تامر، استاد تاریخ و علوم سیاسی ترکیه گفتوگو کردهایم. وی طی سالهای گذشته در مجامع علمی متعدد تحت عناوین مختلفی ازجمله استاد دانشگاه دمشق، مدیر دانشکده علوم سیاسی دانشگاه مرمره و هماکنون، بهعنوان مدیر دانشگاه ترک- قزاق احمد یسوی مشغول فعالیت است.
پیش از ورود به مسئله کشف میادین گازی، میدانیم که این رخداد در بستر نبردی بزرگ در حوزه مدیترانه رخ داده است؛ نبردی که یکسوی آن ترکیه و سوی دیگر، کشورهایی ازجمله فرانسه، یونان، مصر و... قرار دارند. تفسیر شما از روند حاکم بر تحولات مدیترانه و نقش ترکیه در آن چیست؟
ابتدا برای درک بهتر تحولات مدیترانه باید نگاهی داشته باشیم به محورهای مختلفی که از ابعاد گوناگون در این منطقه وارد تقابل با ترکیه شدهاند. در درجه اول محوری قرار دارد که من در مقالاتم از آن با عنوان «جبهه جنوبی» یاد میکنم؛ مصر، رژیم اسرائیل، امارات و برخی دیگر از کشورهای عربی خلیجفارس. مسئله اصلی میان این محور با ترکیه، اخوانالمسلمین است. ترکیه از برقراری نظامهای دمکراتیک در کشورهای عربی منطقه حمایت میکند؛ سیاستی که برای نظامهای مسلط بر این کشورها حکم تهدید را دارد. به این ترتیب محور یادشده تلاش دارد تا نقش ترکیه در منطقه خاورمیانه و مدیترانه را مهار و محدود کند.
در درجه دوم با محور یونان و قبرس یونانی روبهرو هستیم، مشکلات این محور با ترکیه تاریخی است و قدمت آن تقریبا به هزار سال میرسد؛ یعنی از زمانی که ترکها وارد منطقه آناتول شدند. این کشورها نزدیک به 700سال زیرنظر خلافت عثمانی قرار داشتند. مشکلاتی تاریخی در ذهنیت یونانی و همچنین نگرش دولتهای حاکم بر یونان نسبت به ترکیه وجود دارد که ریشه آن به همین پیشینه تاریخی برمیگردد. از سوی دیگر اختلافاتی میان طرفین بر سر دریای اژه وجود دارد؛ دریایی که در ترکیه با عنوان دریای جزیرهها و در یونان با عنوان اژه شناخته میشود. یونانیها تمامیت این دریا را از آن خود میدانند اما در مقابل، ترکیه در این منطقه منافعی برای خود قائل است و به پشتوانه حقوق بینالملل، ادعای دولتهای یونانی را رد میکند. همچنین مسئله قبرس هم یکی دیگر از محورهای اختلافی میان ترکیه با این محور به شمار میرود.
در درجه سوم محور فرانسه قرار دارد که از اروپا در مسائل لیبی و دریای مدیترانه مداخله میکند. مشکلات متعددی میان فرانسه و ترکیه وجود دارد که ریشه بخش عمده آن به دهه 80میلادی برمیگردد؛ از مسئله حزب کارگران کردستان تا ماجرای ارامنه و... علاوه بر اینها فرانسه میخواهد در محیط اتحادیه اروپا به لحاظ نظامی کشور محوری بوده و جایگاهی فراتر از آلمان داشته باشد. بر این اساس است که برای مقابله با نفوذ روسیه و دستیابی به منابع نفت و گاز در لیبی و مدیترانه مداخله دارد. از سوی دیگر فرانسه تمام این مناطق را حوزه نفوذ استعماری خود به شمار میآورد.
این 3محور برای تقابل با ترکیه در مدیترانه به نوعی اجماع رسیدهاند؛ اجماعی که نمود آن طی تحولات 10سال گذشته در مدیترانه، دریای اژه و حتی خاورمیانه متجلی شده است.
اکنون با کشف میادین گاز چه تحولی در این صحنه بهوجود آمده است؟
طبیعتا این رخداد در شرایطی که ترکیه از یکسو با فشارهای 3محور مذکور روبهروست و از سوی دیگر با مشکلات اقتصادی ناشی از کرونا، تضعیف گردشگری و... دست و پنجه نرم میکند به موقعیت این کشور کمک خواهد کرد. هماکنون اما تأثیر آن بیشتر در سطح روانی است. شهروندان ترکیه کشف این منابع گازی را نقطه قدرتی برای کشورشان میدانند. تأثیر این امر به خوبی در کاهش قیمت دلار مقابل لیر طی روزهای گذشته مشهود بود. در بلندمت اما بدونشک این رخداد منجر به افزایش قدرت ترکیه در منازعات خاورمیانه و مدیترانه خواهد شد. میدانیم که ترکیه سالانه مبالغ هنگفتی را برای تامین نیازهای خود در حوزه نفت و گاز پرداخت میکند و اگر روند کشف میادین و ذخایر گاز طبیعی جدیدتر ادامه داشته باشد، قطعا ترکیه با قدرت بیشتری در پروندههای مختلف منطقهای و بینالمللی نقشآفرینی خواهد داشت.
معمولا افزایش قدرت کشورهای منطقه در ابعاد مختلف منجر به افزایش فشار قدرتهای غربی بر آنها میشود. در این زمینه آیا نگرانی نسبت به تشدید فشارهای اروپا یا آمریکا بر ترکیه پس از کشف میادین گازی وجود دارد؟
البته این فشارها علیه ترکیه از سالها قبل وجود داشته و اتفاق جدیدی به شمار نمیآید، ریشه آن نیز به میل ترکیه برای استقلال بیشتر در سیاستهایش برمیگردد. میدانید که ترکیه تا پیش از روی کار آمدن دولت اسلامگرا، بهعنوان کشوری عضو اردوگاه غرب، اروپا و ناتو شناخته میشد که استقلال چندانی در سیاست خارجی نداشت. کودتاهای نظامی با حمایت اروپا و ناتو نیز بخشی از همین فشارها برای مهار ترکیه بود. برای مثال، ما در همین 4سال گذشته یک نمونه از این کودتاها را تجربه کردیم (کودتای ناکام سال 2016). پس این فشارها بهطور مستمر، از جانب اروپا و مخصوصا فرانسه وجود داشته است. حالا اما با کشف میادین گازی، موقعیت ترکیه در این صحنه قویتر شده است؛ بهعبارت دیگر همان تقابل و همان فشارها همچنان وجود دارد، اما مقابله با ترکیهای که به میادین گاز طبیعی دست پیدا کرده، مخصوصا اگر روند اکتشافات بهطور مثبت ادامه داشته باشد، نسبت به گذشته سختتر شده است و به باور من تأثیر چندانی هم بر سیاستهای ترکیه نخواهد داشت.
با توجه به اینکه روسیه منبع بخش مهمی از واردات گاز ترکیه به شمار میرود، آیا ممکن است این تحولات بر روابط مسکو با آنکارا تأثیر منفی داشته باشد؟
البته تأثیر خواهد داشت، چراکه ترکیه همانطور که اشاره کردید مصرفکننده گاز روسیه است. اما در اینجا نباید از یک نکته مهم غافل شویم؛ ترکیه همانطور که مصرفکننده گاز است، بهعنوان پل میان شرق و غرب، برای عبور خط لولههای نفت و گاز از روسیه، ترکمنستان، ایران و آذربایجان نیز شناخته میشود. حتی اگر خط لولههای انتقال انرژی در کشورهای دیگری نظیر عراق هم احداث شود، برای صادرات به اروپا راهی جز ترکیه ندارد. بنابراین ترکیه تنها یک مصرفکننده نیست، بلکه بهدلیل موقعیت جفرافیایی ویژه در میان اروپا و آسیا از جایگاهی استراتژیک نزد تمام کشورهای صادرکننده گاز در منطقه برخوردار است.
علاوه بر این، روابط میان ترکیه و روسیه بزرگتر از مناسبات انرژی و گاز است؛ این دو کشور در حوزههای مختلفی همکاری زیرساختی و اساسی با یکدیگر دارند، مانند پروژههای عمرانی، انرژی هستهای، خریدهای نظامی، صادرات کشاورزی، گردشگری و... بر این اساس تصور نمیکنم کشف میادین گازی تأثیر منفی قابلتوجهی بر روابط مسکو و آنکارا داشته باشد.
درباره ایران چطور؟ آیا میتوان گفت روابط ترکیه با ایران هم فراتر از حوزه انرژی و مشخصا گاز است؟
حتما. من همواره در مصاحبهها و مقالات خود به این مسئله اشاره میکنم که ما در منطقه 4کشور اصلی داریم؛ مصر، عربستان سعودی، ایران و ترکیه. در شرایط کنونی حتی اگر تنها ایران و ترکیه بر سر مسائل اختلافی خود به توافق برسند، بخش عمده مشکلات منطقه از بین میرود. فراموش نکنیم ایران و ترکیه، هر دو از سوی آمریکا و سایر کشورهای استعماری مورد هدف هستند و برنامههایی برای تضعیف آنها طراحی شده است؛ برنامههایی که نتایجشان را تاکنون در عراق، سوریه، یمن و لیبی دیدهایم. اما ایران و ترکیه قادر به حل اختلافات خود نبودهاند و این معضل بزرگی برای منطقه است.
به باور من، ایران و ترکیه باید در مقابله با هرگونه دخالت خارجی در امور منطقه و همچنین نقشآفرینی کشورهایی که بهطور نیابتی منافع قدرتهای استعماری را تامین میکنند، توافق داشته باشند. اما با وجود آنکه خطر مداخله خارجی در منطقه، ایران و ترکیه را بهطور یکسان تهدید میکند، تاکنون شاهد چنین همسویی و توافقی میان 2کشور نبودهایم. بدونشک اگر اجماعی ایرانی، ترکی و عربی وجود داشته باشد، هیچ قدرت خارجی قادر به مداخله در امور منطقه ما نخواهد بود.
3محور منطقهای و اروپایی در حوزه مدیترانه بر سر تقابل با ترکیه اجماع دارند
فعلا تأثیر کشف میادین گازی جدید بیشتر روانی است و بر کاهش ارزش دلار تأثیر داشته است
با کشف منابع گازی بیشتر، ترکیه در درازمدت به کشور قویتری در سطح منطقه و جهان تبدیل میشود
ریشه فشارهای اروپایی علیه ترکیه به میل این کشور برای استقلال بیشتر برمیگردد
ترکیه در حوزه انرژی صرفا یک مصرفکننده نیست و نقش پل استراتژیک میان شرق و غرب را دارد
روابط روسیه با ترکیه فراتر از حوزه انرژی و گاز است
اجماع میان ایران و ترکیه بسیاری از مشکلات منطقه را حل خواهد کرد
سیاستهای غرب در خاورمیانه، ایران و ترکیه را بهطور یکسان در معرض تهدید قرار داده است