معتمدان سفیدپوش مردم
حمید سوری
پزشک متخصص بیماریهای عفونی
آنچه در روز منتسب به پزشکان میتواند مطرح شود، ماهیت نوعدوستی، ازخودگذشتگی و بزرگواری است که در جامعه پزشکی نسبت به بیماران، دردمندان و نیازمندان وجود دارد و این یکی از افتخارات جامعه پزشکی و کادر درمان در سراسر دنیاست. در ماههای گذشته اپیدمی کرونا در جهان و کشور ما باعث شد نگاهی که در سالهای گذشته در ایران به ناروا نسبت به جامعه پزشکی شکل گرفته بود، کمی ترمیم و تصحیح شود و جامعه به این برداشت برسد که چنانچه اندک افرادی در لباس پزشکی، اصول و اخلاق این حرفه را رعایت نمیکنند، نباید اقدامات و اعمال آنها به کل جامعه پزشکی تعمیم داده شود.
جامعه پزشکی و کادر بهداشت و درمان با تقدیم 250شهید در ماههای گذشته توانست وجهه و شرافت حرفهای خود را نسبت به گذشته چندین برابر افزایش دهد؛ چراکه علت فوت این تعداد از کادر درمان نه بهعلت ناآگاهی نسبت به رفتار ویروس کرونا و رعایتنکردن مسائل بهداشتی، بلکه بهدلیل مواجهه آنها با بیماران، کار در محیط پرخطر، شیفتهای متعدد و خستگیهای مفرط بوده است. کشور ما با فوت این افراد سرمایه عظیمی را از دست داد که شاید برای جبران آن زمان زیادی لازم باشد.
آرزو میکنم ارزشی که جامعه پزشکی بهدلیل ایثارها و فداکاریهای خود دوباره در جامعه بهدست آورده است، توسعه بیشتری پیدا کند و در آینده شاهد حتی یک مورد تخلف پزشکی نیز نباشیم. اغلب جامعه پزشکی با انتخاب این حرفه به این درک رسیدهاند که وظیفه اصلی آنها خدمت به جامعه است و در درجه بعدی خانواده و حتی خودشان را قرار میدهند.
جامعه ما در سالهای گذشته لقب حکیم را به افرادی داده بود که در کار سلامت مردم بودند. حکیم در باور عمومی مردم ایران فردی است که درمانگر جسم و جان و روح افراد جامعه بوده و حتی در مسائل اجتماعی و خانوادگی نیز دخالت داده میشود و معتمد است برای مردم و امین احوال آنها. این همان جایگاه و رابطهای است که میتوان امید داشت با سازوکارهای متناسب با جامعه مدرن امروزی در ساحت زندگی روزمره و تعاملات اجتماعی شکل بگیرد و رابطه مالی بین جامعه و پزشک به حداقل برسد.
در گذشته سرزمینمان، مردم دستمزد حکما را قبل از اینکه به درمان نیاز داشته باشند، پرداخت میکردند و حکیم نیز در زمان بیماری بدون هیچ چشمداشتی درمان را انجام میداد. اکنون نیز بخش عمده تغییر نگرشها نسبت به جامعه پزشکی و کادر درمان بستگی به رفتارهای سازمانی دارد. باید در نظام عرضه خدمات درمانی تجدیدنظر اساسی صورت بگیرد و برای رسیدن به این منظور باید سیستمهای مراقبتی و نظارتی مثل نظام پزشکی تلاش بیشتری انجام دهند. از سوی دیگر جامعه پزشکی نیز باید به سمت و سویی حرکت کند که تقاضاهای القایی در این حوزه را کاهش دهد و تقاضاهایی همانند جراحیهای غیرضروری، استفاده از ابزارهای پاراکلینیکی و آزمایشگاه به حداقل برسد. جامعه پزشکی باید نگاه سلامت به جامعه داشته باشد؛ چراکه سیاستگذاری برای سلامت افراد بدون توجه کامل به همه ابعاد فردی و اجتماعی زندگی امکانپذیر نخواهد بود؛ چراکه انسان و جامعه انسانی فقط ارگانهای فیزیکی و جسمانی نیستند و انسان دارای روح، روان و روابط اجتماعی پیچیدهای است و سلامت و بیماری بهعنوان یک عامل جدا از مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی امنیتی قابل تصور نیست و همه این عوامل بر سلامت فرد تأثیرگذار هستند.