• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
شنبه 25 مرداد 1399
کد مطلب : 107624
+
-

مرغ آمین

هنگام فراغت هم کثافت‌کاری‌های روز و کارهای خسته‌کننده اداری‌شان را به هم یادآوری می‌کنند

مرغ آمین

علی‌اکبر شیروانی 

 «در طول راه» به سال1315 میانه مسیر نیما یوشیج بود؛ آثار زیادی تا آنجا منتشر کرده بود و راهش همچنان تا سال‌ها ادامه داشت. سایه سنگین نیما در شعر آنقدر بود که کسی حواسش به نثر او نبود؛ نثری که شعر اوست و خود او. هیاهو شاعری نیما فراوان بود و کسانی 
بی‌آنکه اذعان و اقرار کنند یا مقلدش بودند یا کلافی از آن گرفتند و قبایی دوختند. ساختارشکنی، نوگرایی و صراحت، شعر و خود و نثر نیما را می‌سازد و در ساحت سیاسی و اجتماعی، کسی مثل جلال آل‌احمد، هم در زبان و هم در زندگی دنباله‌رو نیما می‌شود. افسوس از میراث فراموش‌شده نیما.
«احمق‌ها ساعات متوالی رو در روی یکدیگر می‌نشینند و خودشان و زندگی‌شان را و این‌همه‌‌چیزهای دلچسب را که در اطراف آنها قرار گرفته است، فراموش می‌کنند. اگر زیر گوش آنها موزیک خوبی نواخته شود یا پرده نقاشی دلچسبی در جلوی چشم آنها باشد یا قطعه شعر حساسی را بخوانند، نسبت به آنها بی‌اعتنا هستند. هنگام فراغت هم کثافت‌کاری‌های روز و کارهای خسته‌کننده اداری‌شان را به هم یادآوری می‌کنند. چه سفاهت و بینوایی بالاتر از این؟ اینها برای چه زنده‌اند؟ آیا ممکن نبود از زندگانی بیش از این مقدار فایده ببرند؟ اینکه فایده نیست، این خودکشی است، آن هم مهوع‌ترین طریقه آن. کدام انسان حساس و زودرنجی با اینجور زندگی خو می‌گیرد؟ باید انسان‌هایی از خمیره مقوا و گِل ساخت و با پیچ و مهره آنها را به‌کار انداخت، اگر متوقع باشیم که همه آدم‌ها باید اداری باشند و در سر ساعت معین دفتر حاضر و غایب را امضا و مثل ماشین، زمخت و یکنواخت کار کنند و پیش بینوا متصل زیرسیگاری آنها را خالی کند. این خاکستر فکر آنهاست. با وجود همه این حرف‌ها من از چاپارخانه رنج می‌بردم، به‌خصوص وقتی مثل آنها سیگار کشیده‌ام و این رنج من تسکین‌پذیر نبوده است».

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :