• پنج شنبه 27 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 8 ذی القعده 1445
  • 2024 May 16
سه شنبه 21 مرداد 1399
کد مطلب : 107371
+
-

زرشناس شیفته

ملک‌زاده بیانی در سال 1313برای تحصیل به فرانسه فرستاده شد


  ستایش یگانه  

14ساله بود که به همراه پدر و مادر و خواهر کوچکش به تخت‌جمشید رفتند. عظمت ستون‌ها و سرستون‌ها، پاشنه‌ها و پلکان‌ها، نقوش و تزئینات پرجلال و جبروت کاخ او را چنان به وجد آورد که ملکه نوجوان از خود بی‌خود شد و بنای گریه کردن گذاشت. سروپا چشم شده بود و محو تماشای زیبایی و شکوهی که او را احاطه کرده بود؛ پنداری در مرکز جهان ایستاده بود و رازی را درک می‌کرد که دیگران از آن بی‌خبر بودند. آدم‌بزرگ‌ها از واکنش ملکه ملک‌زاده بیانی در مواجهه با تخت‌جمشید جا خورده بودند و برایشان سؤال بود که دختری به سن‌وسال او در این بنا چه دیده که چنین اختیار از کف داده است. هنگام بازگشت از تخت‌جمشید خواست که تکه‌سنگ مدوری را با خود به یادگار ببرد تا شوری را که در آنجا تجربه کرده بود، همیشه به‌خاطر داشته باشد، اما چنین اجازه‌ای به او داده نشد و گفتند نوع دیگری به دستش خواهد رسید. به هر حال پدرش مهدی ملک‌زاده فرزند ملک‌المتکلمین بود و نمی‌شد دخترش را دست به سر کرد. بعد از مدتی، همان قطعه سنگ که نام کورش بزرگ با خط میخی رویش حک شده بود به دستش رسید و چون گوهری تابان چراغ راهش شد که ملک‌زاده بیانی را به تحصیل در رشته باستان‌شناسی و سکه‌شناسی ترغیب کرد. در سال1313، جز نخستین دختران ایرانی بود که برای تحصیل به فرنگ فرستاده شد و در دانشکده هنرهای زیبای پاریس نقاشی آموخت و فوق‌لیسانس خود را در رشته باستان‌شناسی و سکه‌شناسی اخذ کرد. او در بازگشت به ایران رئیس بخش سکه‌ها، مهرها و الواح موزه ایران باستان شد و آموزش سکه‌شناسی و مهرشناسی را در دانشگاه تهران آغاز کرد. تاسیس موزه سکه بانک‌سپه و عضویت در نخستین دور تأسیس شعبه ایران سازمان یونسکو از دیگر فعالیت‌های ملک‌زاده بیانی است که نام او را در تاریخ زنان ایران جاودانه کرده است.

این خبر را به اشتراک بگذارید