مدنیت از مسیر خبرنگاران میگذرد
غلامحسین محمدی
رئیس روابط عمومی شهرداری تهران
دنیا چیزی نیست جز قلمرو استنباط و برداشتها و این یعنی فقط و فقط روایت است که سرنوشت هر واقعیت، وضعیت و مفهوم را تعیین میکند. تنها زمانی میتوانیم اثری -چه خوشایند و چه ناخوشایند- بر جریده روزگار بگذاریم که شنیده شده باشیم؛ این واقعیت را نمیتوان انکار کرد که تاریخ نه متبوع بازیگران آن، بلکه همواره مطیع راویان آن بوده است. ما همیشه به تاریخ خود میبالیم، بیآنکه بدانیم در واقع مفتخر به صحت و پاکیزگی راویان تاریخمان هستیم و حتی اعتبار احادیثمان را نیز با سنگ اصالت کاتبان و ناقلان آنهاست که میسنجیم. با همین بصیرت اگر به جوهر نبوت بنگریم، میبینیم علو جایگاه انبیا نیز متکی به نقل و روایت ایشان از وحی و الوهیت بوده است. مگر چه وجهی میتوان برای اشرف انسان خطاکار قائل شد که زیباتر از این باشد؟ او به عرش آسمانها رفت تا با بندگان عاصی از زیبایی و نور و رحمت مطلق بگوید، تا روایتگر چیزی باشد که پیش از او هیچ کس درکی از او نداشت و نخواهد داشت. بلی، گویی که انبیای خدا را «خبر» شدند و مشغول بهکار «نگارش» توحید.
از سوی دیگر نیز بسیار بیشتر از آنچه بتوانیم حتی در مخیلههامان راه دهیم، تمدن روی زمین خاکی منوط به روایت است. بشر بهطور روزانه از گذشتههای دور و نزدیک خود درس میگیرد یا دستکم وانمود میکند که درس میگیرد و آدمیزاد محکوم به ثبتوضبط امورات خود است تا در ورطه تاریک فراموشی فرو نرود. دمکراسی، این تنها نسخه موجود برای استمرار زندگی مسالمتجویانه بشری، وابسته به پدیدهای نوظهور تحت عنوان روزنامهنگاری -و قدیمی تحت عناوین مختلف دیگر- است و این وابستگی آنقدر جدی و حیاتیست که بسیاری آن را اصلیترین ستون مردمسالاری میدانند. روزنامهنگار و خبرنگار نماینده تمام دغدغهها و پرسشهایی است که طرح و پیگیری آنها از استقرار دیکتاتورها و خودکامگان جلوگیری میکند.
خبرنگار و روزنامهنگار در برابر فسادپذیری یک سیستم میایستد و به نهاد قدرت چیزی را یادآوری میکند که در غیراین صورت بدون شک میان غوغای منافع کوتاهمدت و میانمدت و بلندمدت احزاب و جریانها و نحلهها و محافل سیاسی گم میشود و این بهمعنای آغاز مسیر پایان دمکراسی است. همین خاصیت گندزدایی و مراقبت دینامیک یک خبرنگار از سلامت نظام حکمروایی، چندین و چند برابر موضوعیت مییابد وقتی موضوع صحبت نه یک کشور توسعهیافته، بلکه سرزمینی در حال تکاپو برای بهبود در شاخصهای توسعه سیاسی و اجتماعی و اقتصادیست.
ما در شهرداری تهران بر محور همین رویکرد و جهانبینی است که با پدیده رسانه و خبرنگار مواجه میشویم. برای ما این یک شعار ساده و تکراری نیست و دقیقا تعریف ارتباطات ما را بر عهده دارد؛ برای نخستین بار در تاریخ مدیریت نظام مدیریت شهری پایتخت، شهرداری تهران تصمیم گرفت تا شکواییهای علیه هیچ رسانه یا خبرنگاری تنظیم نکند؛ ما چهارستون اسکلت سازمانی خود را بر همین اساس بنا گذاشتهایم تا نهتنها نمایندگان گفتمان دمکراتیک را از نظارت بر آنچه انجام میپذیرد دور نکنیم، بلکه در اعطای دسترسی و گشودن درهای پوشش، هیچ ملاحظه حزبی و سیاسی را نیز درنظر نگیریم و به بیطرفانهترین شکل ممکن عمل کنیم. روز خبرنگار را جشن میگیریم، چون به تقدس و اهمیت شغل این عزیزان باور داریم. چون مؤمن به این واقعیتیم که مدنیت از مسیری جز بزرگداشت عملی و واقعی و احترامآمیز روزنامهنگاران و خبرنگاران نمیگذرد.