شقایق مهر یا شقایق قنبری مهر
کیوان پهلوان
نویسنده و پژوهشگر موسیقی
چند روزی است بخشی از حساسیتهای هنرمندان موسیقی به سالروز تولد ۹۲ سالگی (متولد۱۳۰۷) استاد سازنده ساز، ابراهیم قنبری مهر است.
او بهدلیل امرار معاش از کودکی بهکار نجاری مشغول شد و در کنار آن بهخاطر عشق به موسیقی نزد استاد ابوالحسن صبا به یادگیری موسیقی پرداخت و به پیشنهاد و تشویق استادش نخستین سازش را که ویولن بود ساخت و پس از آن با نوآوریهایی مقبول که در این راستا انجام داد، نام و یادش را جاودان ساخت. به همین دلیل، هنرمندان موسیقی در تلاش بودهاند تا همانند کشورهای متمدن دیگر نقطهای، خیابانی، پارکی را به نام او نامگذاری کنند و به همراه تندیسی و سردیسی و البته با توضیحاتی پیرامون زندگی این هنرمند نابغه ساز او را به عموم مردم بشناسانند. البته باید بگویم تندیس یا نوشته پیرامون زندگی او در آن محلی که انتخاب میشود فقط برای رهگذران پارک یا خیابان کاربرد ندارد؛ زیرا که وقتی نام بزرگی در دانش و هنر در نقشههای شهری ثبت شود، کسی که نام آن خیابان و پارک را میشنود یا میبیند برایش این سؤال پیش بیاید که او که بوده است و با جستوجوی نامش در منابع معتبر، الگویی برای زندگیاش شود.
خود آن دانشمند و یا هنرمند که درگذشته است یا اینکه همه تمناها و آرزوهای خود را برآورده کرده است (مانند استاد قنبری مهر در ۹۲ سالگی) و دیگر نیازمند تبلیغات ما مردمان اهل و نااهل نیست؛ بلکه جوانان امروز و نسلهای بعدی برای الگو گرفتن از این بزرگان، جامعه آینده را میسازند.
بارؤیا پردازی و با آرمانهای هنری و اندیشه ورزانه؛ آنان میتوانند جامعه را به سمت شناخت زیباییها، زندگی بهتر و آرامش بخشتر رهنمون سازند. باید توجه داشت، مردمان جوامع بدون الگوها در هنر و ادبیات، آموزش و پرورش، فلسفه و اندیشه، گویی که در جنگل زندگی میکنند.
باید بدانیم، هر کسی که بیشتر در راه شناخت زیباییها و آنان که این زیباییها را خلق کردند تلاش کند، حق موضوع را ادا کرده و جامعه را به آرامش رسانده است؛ البته بدون هیچ چشمداشت نام و نانی و همچنین بدون تظاهر و سیاست ورزی یا برای خوش آمدن گروهی سیاسی.
در ایران کنونی، متأسفانه هر کار کوچک هنری باید از فیلتر سیاست بازی بگذرد و گویی که هنرمندان سیاست پیشه یا خود سیاست پیشگان باید نظر نهایی را بدهند که طبعا پسندیده نیست.
هر اثری از اندیشمند یا هنرمندی که در جامعهای جایگاهی یافته است باید بهعنوان الگویی ثبت شود البته نه نصف و نیمه و به شکل کمیک: نام اصلی الگو: ابراهیم قنبری مهر.
نام بهکار رفته در پارک شقایق: شقایق مهر. حالا پیدا کنید ابراهیم قنبری مهر را...
آقایان ایده پرداز این موضوع غیرقابل هضم(حذف «شقایق»)، با این توجیه که مردم به نام «شقایق» عادت کردهاند و ممکن است با حذف آن در پارک و با نام کاملا تغییر یافته، حساسیت نشان دهند، نام «شقایق مهر » را برگزیدهاند. حالا دیگر ما هم «شقایق» را گم کردهایم و هم «استاد ابراهیم قنبری مهر» را که هیچ کدام مسمّی ندارد.
شما چند مورد را در جامعه ما پیدا کنید که به حساسیتهای منطقی مردم توجه کرده باشند، اتفاقا مردم وقتی بدانند از بزرگ هنریشان دارد تجلیل میشود خوشحال میشوند. حداقل کاری که میشد انجام داد این بود: شقایق قنبری مهر.
با این عبارت بیشتر مشخص میشود که قنبری مهر اسم خاص است و بیننده بهدنبال هویت آن
میگردد.
در پایان باید گفت «شقایق مهر» جز به تمسخر گرفتن اندیشه هنرمندان و اندیشه ورزان و همچنین نام ابراهیم قنبری مهر، چیز دیگری نمیتواند باشد.