• پنج شنبه 20 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 1 ذی القعده 1445
  • 2024 May 09
پنج شنبه 16 مرداد 1399
کد مطلب : 106987
+
-

در خانه بمانید و با دیدن فیلم و خواندن گزارش‌های این صفحه گشتی در «کتابخانه و اتاق‌موزه دکتر سیدجعفر شهیدی» بزنید

یادگار ادیب و علامه معاصر

یادگار ادیب و علامه معاصر


الناز عباسیان 

این دنیا عالم گذر است و خوشا به حال کسی که با رفتن خود از این دنیا اثری ماندگار و فضیلتی جاری از خود به جای می‌گذارد. کسی که سال‌ها عمر خویش را وقف کسب علم و دانش کرده است؛ کسی چون دکتر سیدجعفر شهیدی. علامه‌ای که او را به‌عنوان یکی از مفاخر ادبی می‌شناسیم و با آثار و ترجمه‌های او آشنایی داریم. یکی از خانه‌هایی که در این سال‌ها از خانه مسکونی نه‌تنها به موزه که به یک کتابخانه عمومی تغییر کاربری داده است، خانه علامه سیدجعفر شهیدی است. او رئیس مؤسسه لغت‌نامه دهخدا و مرکز بین‌المللی آموزش زبان فارسی، استاد تمام دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران و از پژوهشگران برجسته زبان و ادبیات فارسی، فقه و تاریخ اسلام بود. دکتر شهیدی در زمان حیات خود در سال۱۳۷۴ منزل مسکونی‌اش را به شهرداری منطقه8 واگذار کرد و این خانه در همان سال به کتابخانه عمومی دکتر شهیدی تبدیل شد. پس از درگذشت استاد، اتاقی در این کتابخانه که گفته می‌شود اتاق فرزند شهید جاویدالاثرشان احسان است، به موزه نگهداری برخی از آثار او اختصاص داده شد. در موزه‌گردی این هفته سری به کتابخانه و اتاق‌موزه علامه سیدجعفر شهیدی زده‌ایم. علاوه بر این گزارش مکتوب شما می‌توانید سری به سایت ما بزنید و با یک کلیک روی دکمه نمایش تصاویری از گوشه و کنار این خانه تاریخی را تماشا کنید و لذت ببرید. همچنین می‌توانید کیوآرکد کنار صفحه را با تلفن همراه خود اسکن و این بازدید مجازی را شروع کنید. با ما همراه باشید تا شما را با دیدنی‌های منحصربه‌فرد این خانه بیشتر آشنا کنیم.




 قدم بر جای پای دکتر شهیدی
پیش‌تر در گزارش‌های این صفحه سراغ خانه‌موزه‌های متعددی از بزرگان علم و ادب و هنر ایران زمین رفته بودیم اما این بار می‌خواهیم از اتاق‌موزه‌ای متفاوت برایتان بگوییم. ماجرای این اتاق‌موزه به سال 1374 برمی‌گردد. این خانه 30سال محل زندگی دکتر شهیدی و خانواده‌اش بود و تمام جلسه‌ها و ملاقات‌هایش در همین خانه برگزار می‌شد. تقریبا 25سال پیش دکتر سیدجعفر شهیدی تصمیم گرفت کتابخانه و منزل شخصی خود را وقف عام کند تا کتابخانه‌ای برای آیندگان شود؛ برای بیشتر خواندن و بهتر آموختن. بنای اصلی خانه را همچنان دست‌نخورده نگه داشتند و کم‌کم قفسه‌های کتاب به آن افزوده شد تا رؤیای این پژوهشگر خوش‌فکر به ثمر برسد. البته اتاق‌موزه علامه شهیدی، بعد از درگذشت ایشان به مناسبت هفته معلم در نیمه اردیبهشت‌ماه ۱۳۸۷ در یکی از اتاق‌های این خانه افتتاح و از سردیس دکتر شهیدی نیز رونمایی شد. هم‌اکنون به همت خانواده شهیدی و پیگیری مسئولان این کتابخانه وسایل شخصی اعم از گواهینامه رانندگی، کارت شناسایی دانشگاه تهران، آثار، دست‌نوشته‌ها و تصاویری از استاد جمع‌آوری شده و در معرض دید عموم قرار داده شده است.



اتاق‌موزه 

نوبتی هم که باشد حالا نوبت گفتن از اتاق‌موزه و شرح اشیای داخل آن است. در اتاق‌موزه لوح‌های یادبود از دانشگاه‌های ایران، عربستان سعودی، بیروت و چین و وسایل شخصی اعم از گواهینامه رانندگی، کارت شناسایی دانشگاه تهران، درجه لیسانس و دانشنامه دکتری ادبیات فارسی علامه از دانشگاه تهران و دیگر آثار و دست‌نوشته‌های استاد نگهداری می‌شود. همچنین عکس‌های قدیمی به نمایش درآمده در اتاق‌موزه مربوط به تصاویری از علامه شهیدی با چهره‌های معاصر است. در بخش دیگر اتاق‌موزه، برخی وسایل شخصی این ادیب، قرآن‌شناس و استاد دانشگاه مانند لباس دانش‌آموختگی، کفش و عینک و وسایل کار نگهداری می‌شود. با اندکی دقت می‌توان دریافت که دکتر چه سیر مطالعاتی‌ای برای دریافت مدارک مختلف خود داشته است. 28 اردیبهشت 1329 زمانی بوده که وی مدرک قبولی خود را در دانشنامه دکتری دانشگاه تهران با پایان‌نامه‌ای با عنوان «لغات و اصطلاحات فلسفی و علمی دیوان انوری» (نقد شروح انوری) دریافت کرده است. چند سال بعد، درست در 6مهر 1332، مدرک قبولی (درجه لیسانس) در رشته منقول از دانشکده علوم معقول و منقول دانشگاه تهران را دریافت می‌کند. در این مدرک و چند عکس دیگر، استاد معمم است که نشان می‌دهد بخشی از عمر خود را در این لباس سپری کرده. ناگفته نماند که دکتر شهیدی در سال1327 به درجه اجتهاد رسیده بود. جذابیت‌های این اتاق‌موزه به دیدن لباس استاد، کارت شناسایی و گواهینامه رانندگی یا عکس‌های خانوادگی و فرزند جاویدالاثر او محدود نمی‌شود و شما می‌توانید بخشی از آثار مکتوب استاد را هم در این مکان مطالعه کنید.



  جارویی یادگاری از خانه خدا
در قسمتی از این اتاق، جارویی در یک محفظه شیشه‌ای دیده می‌شود که خود حکایت جالبی دارد. گویا دکتر شهیدی در سال۱۳۵۶ به حج مشرف شده و با این جارو در مراسم غبارروبی خانه خدا شرکت کرده و از این رو برایش ارزشمند بوده. به گفته دکتر شکوفه شهیدی -دختر استاد- در یکی از دو سفری که پدرشان به حج مشرف شده بود از معدود افرادی بودند که اجازه ورود به داخل کعبه را پیدا کرده بودند تا با این جارو درون کعبه را بروبند. خاطره حضور در داخل کعبه موجب شد دکتر این جاروی استثنایی را پس از روفتن درون کعبه به ایران بیاورند و در خانه نگهداری کنند.











لغت‌نامه دهخدا و قرآن بزرگ استاد

در میان 30هزار جلد کتاب فارسی و 7هزار کتاب کودک و نوجوان این مجموعه، 2 کتاب از همه خاص‌ترند. یکی قرآن بزرگی است که دکتر برای مطالعه شخصی از آن استفاده می‌کرده و دیگری «لغت‌نامه دهخدا»یی که استاد در سال‌هایی که ساکن این خانه بوده، خود از آن استفاده می‌کرده و حتی در یکی از بازدیدهایش از کتابخانه در صفحه نخست یکی از مجلداتش می‌نویسد: «توفیق نصیب گردید که امروز با تنی چند از دوستان... » ناگفته نماند علامه شهیدی جز همکاری در تدوین فرهنگ معین و لغت‌نامه دهخدا، ۴ عنوان ترجمه، ۳ عنوان تصحیح و تعداد زیادی تألیف دارد که شماری از کتاب‌های وی به زبان‌های خارجی ترجمه شده و جایزه دریافت کرده‌اند.








عکس استاد در کنار فرزند شهیدش

اتاقی که در منزل شخصی سابق دکتر سیدجعفر شهیدی تبدیل به موزه شده است، روزگاری اتاق یکی از پسران این خانواده یعنی احسان شهیدی بوده است. احسان نیز مانند پدر هیچ‌گاه به دنبال نام گذاردن از خود نبود؛ چراکه بعد از سال‌ها مجاهدت در جبهه‌ها جاویدالاثر شد و پیکرش هیچ‌گاه بازنگشت. محسن شهیدی دیگر فرزند دکتر شهیدی با ذکر خاطراتی از ساخت این کتابخانه می‌گوید: «این مکان همزمان با تولد برادر شهیدم ساخته شد. پدر احسان را پس از ۲۱سال مانند اسماعیل به بارگاه خداوند تقدیم کرد. خرسندیم که اینجا مکانی برای تربیت و آموختن من و خانواده‌ام و دیگران بوده و هست».





 عکس با بزرگان / دستخطی از یک دوست

در گوشه و کنار این اتاق تصاویری از دکتر را می‌توان تماشا کرد. همچنین عکس‌های قدیمی به نمایش درآمده در اتاق‌موزه مربوط به تصاویری از سیدجعفر شهیدی با چهره‌هایی نظیر دکتر کریم مجتهدی، سیدحسن نصر، محمد خوانساری، محمد معین، مهدی محقق، محمدامین ریاحی، امام موسی صدر، عبدالحی حبیبی، عبدالحسین زرین‌کوب و... است. دیدن دستخط مرحوم حسن احمدی گیوی نیز که در «رثای اسطوره فضل و فضیلت» یعنی دکتر شهیدی شعری سروده، خالی از لطف نیست:
دردا که رفت نادره‌ای از دیار ما/ اسطوره فضیلت و فضل تبار ما
مسطوره توکل و ایمان و زهد و صدق/ آیینه فضایل کامل عیار ما
از خیل سالکان و سوارانِ رفته بود/ وز نخبگان علم و ادب یادگار ما








در دل محله نارمک 
برای تماشای این اتاق‌موزه و کتابخانه وقفی دکتر سیدجعفر شهیدی، سری به محله آرام میدان پنجاه و هشتم نارمک می‌زنیم. تابلوی معرفی این مکان، اعتبار خاصی به کوچه یکم شرقی این محله بخشیده است. بنای این خانه در 2طبقه با سبک خاصی ساخته شده است. معماری خانه اندکی پیچیده و البته حرفه‌ای است و طبق گفته مدیر کتابخانه، براساس سبک معماری خانه‌های بروجردی است. از درب ورودی وارد حیاط نسبتا کوچکی می‌شویم که صفا و جذابیت خانه‌های دهه‌های گذشته را برایمان تداعی می‌کند. درختان و گلدان‌ها طراوت مضاعفی به این فضا بخشیده است. به گفته سیمین جغتایی، مدیر کتابخانه دکتر شهیدی، پیش از محدودیت‌های ناشی از شیوع ویروس کرونا، این حیاط پیوسته میزبان جلسات رونمایی و نقد کتاب و شب شعرهای مختلف بود. بر دیوار بلند روبه‌روی در ورودی خانه، تصویری از دکتر شهیدی با دستخط او که به تاریخ چهارم دی‌ماه 1365 باز می‌گردد، ثبت شده که «اما فرهنگ چیزی نیست که اگر ویران شد، با ده و صد سال بتوان آن را ترمیم کرد.» نوشته شدن این جمله با دستخط استاد، یکی از پیشنهاد‌های پسر او برای بهبود وضعیت این کتابخانه بوده است. حیاط خانه هنوز مثل گذشته‌ها باقی مانده است؛ درست مثل روزهایی که دکتر با فرزندش در این حیاط بازی می‌کرده. تبدیل درهای چوبی به آهنی، مهم‌ترین تغییری است که چندان به چشم نمی‌آید. فضای این کتابخانه با تمام زیبایی‌های خاصی که دارد، متفاوت از دیگر کتابخانه‌هاست، زیرا مخاطبان آن یا خاطره‌های استاد را در یاد دارند و می‌خواهند با وارد شدن به این فضا برخوردی شبیه برخورد دکتر و خانواده‌اش را ببینند یا جوان و کودک هستند و دکتر شهیدی را نمی‌شناسند و دلشان می‌خواهد بهترین خاطره از نام و یاد او در ذهنشان بماند.
در سمت چپ حیاط، در اصلی خانه قرار دارد که چند پله بالایی شما را به محل اقامت و زندگی شخصی و خانوادگی دکتر شهیدی می‌رساند و چند پله پایینی به محل کار و اتاقی که برنامه‌ها و جلسات دکتر در آن برگزار می‌شد. طبقه پایین بدون تغییر خاصی، حتی بدون جابه‌جایی اتاق‌ها باقی مانده است تا بیش از پیش ما را به یاد استاد بیندازد؛ به یاد بزرگی که روزگاری در همین مکان راه رفته، نشسته یا نکته‌ای علمی را به دیگری یاد داده است. بیهوده نیست که اعضای کتابخانه، حتی جوان‌ترهایی که عمرشان به روزهای حضور دکتر در این ساختمان قد نمی‌دهد، وقتی دلشان می‌گیرد، یا درباره مسئله‌ای دچار تردید می‌شوند، قبل از ورود به کتابخانه، فاتحه‌ای می‌خوانند و دل می‌سپارند به کسی که هنوز ترجمه نهج‌البلاغه و کتاب‌های دینی‌اش، معتبر است، تا دست به سوی کتابی برند که نیازهای آن روزشان را پاسخ گوید. در طبقه بالای خانه، سالن مطالعه خانم‌ها و آقایان قرار دارد و در کنار آن اتاق‌موزه دکتر شهیدی؛ اتاقی مملو از تقدیرنامه‌ها و مدارک علمی.



   کتابخانه دکتر
در کنار جذابیت‌ها و ارزش معنوی اتاق‌موزه استاد، نمی‌توان از کتابخانه و این گنجینه ارزشمندی که دکتر شهیدی از خود برای نسل‌های بعدی به جا گذاشته غافل شد. کتابخانه شهیدی در 2طبقه به مساحت ۲۷۰ مترمربع در محله نارمک واقع شده است. طبقه همکف این بنا شامل مخزن کتابخانه بخش کودک و نوجوان و بخش نشریات و مرجع است. در طبقه بالا هم سالن مطالعه و اتاق‌موزه علامه شهیدی قرار گرفته است. در کتابخانه علامه شهیدی ۳۶هزار نسخه منابع فارسی و مرجع و تقریباً ۱۰هزار نسخه منابع کودک و نوجوان ثبت شده است. ناگفته نماند این مرکز از سال۱۳۷۶ زیر نظر سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران قرار گرفت و اکنون با مدیریت فرهنگسرای گلستان در منطقه8 شهرداری تهران اداره می‌شود.




نشانی موزه
نارمک، چهارراه تلفنخانه، خیابان۴۶ متری غربی، خیابان شهید بختیاری (سامان) میدان ۵۸، کوچه یکم شرقی، کتابخانه و اتاق‌موزه دکترشهیدی
شماره تماس: ۷۷۹۱۳۰۹۸


ساعات بازدید 
این مرکز همه روزه از ساعت 8تا 20پذیرای علاقه‌مندان و دوستداران کتاب است.سالن مطالعه نیز روزهای زوج ویژه خانم‌ها و روزهای فرد ویژه آقایان بوده و بازدید از اتاق‌موزه رایگان است. 


نگهداری از موزه 
فرهنگسرای گلستان که در شرق تهران واقع شده، مسئولیت رسیدگی به این اتاق‌موزه را در کنار حمایت از کتابخانه عمومی علامه سیدجعفر شهیدی بر عهده دارد.





آشنایی بیشتر با علامه شهیدی
ادیبی که از تاریخ اسلام زنگارزدایی کرد


دکتر سیدجعفر شهیدی از استادان برجسته و مفاخر ایران اسلامی بوده و نقش بسیار بسزایی در اعتلای علم و فرهنگ کشور داشته است. شهیدی در هر دو زمینه ادبیات و تاریخ استاد بود و به گفته رسول جعفریان، پژوهشگر و استاد تاریخ دکترشهیدی سه دوره متفاوت در زندگی خود دارد؛ نخست دوره طلبگی که در ایران و نجف به‌دنبال تحصیل بود و از اواخر دوره نجف و زمانی که به ایران آمد، در اواخر دهه 20 و سال‌های آغازین دهه 30، به نگارش آثار دینی می‌پرداخت. در آن زمان سری پرشور و انقلابی داشت و کتاب‌هایی می‌نوشت که گاه از چاپ آنها ممانعت می‌شد. نوشته‌های دوره اول وی در حوزه مسائل دینی و شیعی و حتی علیه کسروی و اندیشه‌هایی از این قبیل است. دوره دوم، از زمانی است که به‌تدریج وارد دانشگاه تهران شده و علاوه بر تدریس، در مؤسسه دهخدا به‌عنوان دستیار دکتر معین مشغول کار شد. این زمان به‌تدریج به ادبیات و تصحیح متون ادبی روی آورد و به‌دلیل تسلط بر زبان عربی که میراث دوره طلبگی او بود، کارهای متعددی انجام داد ضمن آنکه کار اصلی او در دهخدا بود که پس از بیماری دکتر معین برای سال‌ها، مرحوم شهیدی آنجا را اداره می‌کرد و تا پایان عمر به این کار مشغول بود. در تمام این دوره، به تربیت شاگردان نیز می‌پرداخت. دوره سوم زندگی او، ورود در عرصه نگاشته‌های تاریخی ـ دینی بود که پس از انقلاب آغاز شد. نگارش کتابی درباره امام حسین(ع) و سپس سایر امامان و اثری درباره حضرت زهرا(س) از این دست است؛ آثاری که گاه تا ده‌ها بار منتشر شدند. در دهه 60، آقای شهیدی مهم‌ترین چهره ایرانی در حوزه تاریخ اسلام بود و آثار وی بسیار مورد استقبال فراوان بود، به‌علاوه، کار ترجمه نهج‌البلاغه او اثری کم نظیر بود که در ترویج این کتاب، بسیار مؤثر واقع شد. وی در جمهوری اسلامی، جایگاه ویژه‌ای یافت و بارها جوایزی دریافت کرد. در عین حال، او تواضع خود را داشت (چنان که عاقبت خانه‌اش را هم وقف کرد) و همچنان در دانشگاه تهران، مؤسسه دهخدا و همایش‌های فراوانی که دعوت می‌شد، تأثیر چشمگیر داشت. درباره مرحوم شهیدی این را هم بیفزایم که او در درجه اول، استاد ادبیات فارسی و عربی و سپس حوزه تاریخ اسلام بود. این به‌معنای این نیست که در تاریخ جایگاهی نداشت، بلکه این را بیشتر به این دلیل گویند که علائق دانشگاهی او در حوزه ادبیات فارسی و عربی متمرکز بود. در تاریخ نیز استادانه وارد می‌شد. به گفته بزرگان این حوزه متأثر از آثار مصری‌ها و در رأس آنها طه حسین بود. او این تأثیر را از زمانی که در نجف بود، در خود نگاه داشته بود و بعدها نیز روحیه انتقادی‌اش در تاریخ، متأثر از همان روش بود. به‌نظرم مقایسه کارهای ادبی و تاریخی او می‌تواند ما را به این سمت بکشاند که او در هر دو زمینه استاد بود، به‌خصوص که این دو گرایش، به‌ویژه ادبیات عربی و تاریخ اسلام، پیوند بسیار تنگاتنگی داشت.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید