قهرمانان خیرخواهی
خواهران منصوریان، قهرمانان جهانی ووشو، این روزها یا زندانی آزاد میکنند یا بستههای غذایی درِ خانه نیازمندان میبرند
لیلی خرسند ـ خبرنگار
در هر حادثهای که جان و مال مردمانی از ایران در خطر باشد، قهرمانان ورزشی در صحنه حضور داشتهاند و دارند. در سیل، زلزله یا در همین چند ماهی که ویروس کرونا خیلیها را زمینگیر کرده، ورزشکاران تا جایی که توانستهاند به داد مردم رسیدهاند. اگر تا دیروز فقط ورزشکاران مرد بودند که دنبال پوریای ولی و غلامرضا تختی شدن بودند، حالا زنان هم به واژه جوانمردی معنای دیگری دادهاند. دیروز سهیلا لرستانی بیل بهدست شده بود و در سیل لرستان، گل و لای از خانه همشهریانش جمع میکرد و امروز خواهران منصوریان به پشتوانه اعتباری که دارند، بانی شدهاند، گلریزان میگیرند، زندانی آزاد میکنند و بستههای غذایی به در خانههای نیازمندان میبرند. در روزهای گذشته شهربانو و الهه منصوریان، 2 خواهر ووشوکار ویدئویی در صفحه اینستاگرامشان به اشتراک گذاشتند که نشان میداد آنها موفق شدهاند در قتلی که سالهای قبل اتفاق افتاده بود، رضایت اولیای دم را بگیرند و یکی را از اعدام نجات بدهند. قرار بود داستان گرفتن رضایت را از زبان شهربانو بشنویم اما او برای اینکه خانواده دو طرف رضایت نداشتند این موضوع رسانهای شود، صحبتی در اینباره نکرد و فقط درباره کارهای خیرخواهانهای که انجام میدهد و درباره نقدهایی که به او میشود با همشهری صحبت کرد. شهربانو با 5 مدال طلای جهانی پرافتخارترین ووشوکار زن ایران است. شاید به پشتوانه همین مدالهاست که بهراحتی از مدیریت فدراسیون هم انتقاد میکند؛ مدیریتی که شهربانو میگوید خانوادگی است.
چند روز پیش رضایت اولیای دم را گرفتید...
بهتر است در این مورد صحبت نکنیم. ما کارهای دیگری هم انجام دادهایم. چهارشنبه هفته پیش به زندان بزرگ رفتیم و لیست زندانیانی را که به خاطر بدهکاری در زندان ماندهاند، گرفتیم. داریم پیگیری میکنیم که با کمک مردم این زندانیان را آزاد کنیم. مثلا یک مورد پیرمردی مازندرانی است که بهخاطر 60میلیون تومان بدهی 7-6 سال است در زندان است. مبلغ بدهیاش را جمع کردهایم و قرار است که به طلبکار بدهیم تا آزاد شود.
انجام کارهای خیرخواهانه زمانبر است و شما هنوز در ورزش قهرمانی هستید، چطور شد که یک دفعه سراغ این کارها رفتید؟
از وقتی که دستم به دهانم رسید و توانستم زندگیام را جمعوجور کنم، این کار را شروع کردم. تقریبا از 5 سال پیش این کار را انجام میدهم. قبلا در تهران و شهرستان بستههای غذایی آماده میکردم و به نیازمندان میدادم. ولی از وقتی که کرونا آمد، این کار را جدیتر گرفتم. وقتی گفتند عدهای ماسک احتکار کردهاند، ماسک کم است و همه باید ماسک بزنند، با 7-6 تولیدی هماهنگ کردیم که ماسک بدوزیم. با پارچههای قابل شستوشو و اینکه بشود آنها را اتو کرد، این ماسکها را میدوختیم تا به افرادی که نیاز دارند، بدهیم. الان هم یک گروه هستیم که ماهی یکبار یا 40روز یک بار، بستههای مرغ، برنج، روغن و مواد مورد نیاز صبحانه را آماده میکنیم و به افراد نیازمند میدهیم. بیشتر در روستاها و مناطق محروم این بستهها را
توزیع میکنیم.
در مناطق خاصی این کار را انجام میدهید؟
در این چند وقت در چابهار این کار را انجام میدادیم و قرار است این بار به زاهدان برویم.
به جای خاصی وابسته هستید؟
نه، ما خودمان یک گروه هستیم که با هم این کار را انجام میدهیم. در اینستاگرام اطلاعرسانی میکنیم. مردم، ما و دوستان ما را که کمک میکنند، میشناسند، اعتماد میکنند و کمک میکنند. ما از جایی کمک نمیگیریم. این مردم هستند که کمک میکنند. افرادی هستند که شرایط مالیشان زیر صفر است. ما گلریزان میگذاریم، مثلا میگوییم نفری 10هزار تومان بگذاریم. این پول که جمع میشود، به یکی کمک میکنیم. یکی از موردهایی که به کمک نیاز دارد مردی است که چند سال پیش پایش سر کار ساختمانی آسیب دیده. در این مدت در خانه بوده و حتی پول نداشته که پایش را جراحی کند. بهتازگی صاحبخانهاش او را از خانه بیرون کرده. در واتسآپ برای همه دوستانی که شمارهشان را دارم، موضوع را گفتم و نفری 100هزار تومان پول گذاشتیم تا بتوانیم مشکل این مرد را حل کنیم. هماهنگ کردهام که خودم او را به بیمارستان ببرم و پیگیر کارهای جراحیاش شوم. اینطور نیست که من خودم به تنهایی کمک کنم. همه کمک میکنند و مبلغی هم من میگذارم.
در این شرایط کرونایی خیلیها وضعیت مالیشان به هم ریخته. مردم میتوانند کمک کنند؟
خود من اوضاع مالیام خراب است. باشگاهها تعطیل است، ووشو تعطیل است و نمیشود کاری کرد ولی هر کسی در حد توانش کمک میکند.
بعضیها به کارهایی که شما انجام میدهید نگاه خوبی ندارند. نظرشان این است که این کمکرسانی بیشتر برای تبلیغات انجام میشود و اگر نیت شما چیزی غیر از تبلیغات است، این کمکرسانی در خفا انجام شود، بهتر است.
نمیتوانیم در خفا انجام دهیم. ما پول نداریم که خودمان بخواهیم کمک کنیم و در خفا هم بماند. این همه مراجعهکننده هستند که کمک میخواهند. بعضیها مستقیم به صفحه خود ما میآیند و کمک میخواهند و بعضیها هم به صفحات دوستانمان مراجعه میکنند. اگر من استوری نکنم، اگر آقای پرویز پرستویی استوری نکند، مردم متوجه نمیشوند که یک عده کمک میخواهند.
نگران نیستید که بعضیها فکر کنند از این موقعیت سوءاستفاده میکنید؟
پولها بهحساب همان کسی واریز میشود که به کمک نیاز دارد. در بعضی از موارد مثل آزادی زندانیان که حسابشان مسدود است مجبوریم شماره حساب بدهیم. ما در همان اینستاگرام هم اعلام میکنیم که این پولی که مردم دادهاند، کجا هزینه شده است. اگر این کار را نکنیم، مردم به ما اعتماد نمیکنند. مردم ما را قبول دارند و میخواهند از طریق ما کمکهایشان به دست کسانی برسد که نیاز دارند.
در صفحه اینستاگرام شما تبلیغات زیادی هم دیده میشود. بعد از اینکه شما در چند برنامه تلویزیونی حاضر شدید و داستان زندگیتان نظر مردم را جلب کرد، معروف شدید. طبیعی هم بود که در تبلیغات از شما استفاده کنند. اما این نگاه وجود دارد که تبلیغات اینستاگرامی با شأن قهرمانی در تضاد است. نه فقط اینستاگرام که پیش از این هم به قهرمانانی که از طریق تبلیغات درآمد کسب میکردند، ایراد میگرفتند.
من تبلیغات میکنم و خدارا شکر درآمدش هم خیلی خوب است. من از ووشو درآمدی ندارم. زندگیام از طریق تبلیغات میگذرد. برای تبلیغاتم مدیر برنامه دارم. برای هر تبلیغی که میکنم، 20درصد به مدیر برنامههایم میدهم، 20درصد را برای کارهای خیر کنار میگذارم و بقیهاش هم برای خودم میماند.
این موضع منتقدان را قبول دارید؟
نه. اینکه تبلیغ در شأن قهرمان ملی نیست، برای کشورهای دیگر است نه ما. بله اگر من قرارداد یک میلیارد تومانی میبستم و زندگیام تامین بود، در شأن من نبود تبلیغ کنم اما امسال بالاترین قرارداد را من بین ووشوکاران زن بستم و 10میلیون تومان گرفتم. 10میلیون مبلغ قرارداد من بود، با پاداش و بقیه مزایا، کل دریافتی من 15میلیون تومان بود. کل درآمد من از ووشو در یک سال 15میلیون تومان بود. این 15میلیون تومان را اگر بخواهم مکمل بخرم، یا با 3 تا پرواز از این شهر به آن شهر بروم تمام میشود. 15میلیون تومان پول یک دست لباس کامل نیست. مردم فکر میکنند ما چون ملیپوش هستیم و قهرمان، درآمدهای آنچنانی داریم. آنها اگر بدانند ما سالی 15میلیون درآمد داریم که آن را هم خرد خرد به ما میدهند، هیچ وقت این موضع را نمیگیرند.
الهه، خواهر شما در لیگ چین مبارزه میکند، دستمزد او چقدر است؟
الهه شرایطش از من خیلی بهتر است. او برای هر مبارزهای که انجام میدهد 15میلیون تومان میگیرد.
شما چرا در لیگهای خارجی بازی نمیکنید؟
من دوست دارم ایران باشم و اینجا به مردمم خدمت کنم. دوست دارم برای مردم سمیرم (زادگاهمان) کاری کنم. من عشق این کارها را دارم. اگر خارج از ایران بروم، نمیتوانم این کارها را انجام بدهم.
در این مدت که شیوع کرونا به اوج خودش رسیده، بیشتر مردم ترجیح میدهند در خانههایشان بمانند تا در امان باشند، ولی شما برای کمک به مردم در رفتوآمد هستید. نگران جانتان نیستید؟
نه حواسم به خودم هست. حتما ماسک میزنم و شرایط ایمنی را هم رعایت میکنم.
فعلا هم که تمرین نمیکنید؟
باشگاهها که تعطیل هستند اما ما خودمان در فضای آزاد تمرین میکنیم.
اتفاقات اخیر ووشو را چطور میبینید؟ بعد از رفتن مهدی علینژاد از فدراسیون، امیر صدیقی رئیس فدراسیون شد. نخستین اتفاق مهم فدراسیون صدیقی هم افشای دوپینگ 2ورزشکار بعد از 2سال بود. البته گفته میشود این دوپینگیها نفر سوم هم دارد.
این اتفاقات به ووشو کم آسیب نمیرساند. همین که تا الان اسم دوپینگیها را نگفته بودند و بهتازگی این موضوع لو رفته، برای ووشو خوب نیست. به هر حال دکتر علینژاد که رئیس فدراسیون بود، سعی کرده بود همهچیز را مخفی نگه دارد اما کسانی که روی کار میآیند، اتفاقاتی را که در دوره مدیران قبلی افتاده، رو میکنند تا عواقبش گردن آنها نیفتد. هرچند رئیس جدید فدراسیون فامیل علینژاد است. صدیقی هم که الان برادر خودش را معاونش کرده. به هر حال یک سفرهای پهن است و دور هم هستند، ورزشکاران هم به حساب نمیآیند.
مردم فکر میکنند ما چون ملیپوش هستیم و قهرمان، درآمدهای آنچنانی داریم. آنها اگر بدانند ما سالی 15میلیون درآمد داریم که آن را هم خردخرد به ما میدهند، هیچ وقت این موضع را نمیگیرند