«اقبال» به کتابفروشی رو میکند
داستان نخستین قدمهای قدیمیترین ناشر متوالی ایران
ندا زندی
هنوز قاجارها روی کار بودند که حاج محمدباقر به همراه پسرش، محمدرحیم، به سیاق خیلی از خوانساریها شهر و دیار را به شوق خریدوفروش کتاب ترک کردند و به تهران آمدند. تیمچه حاجبالدوله مقصدشان بود و توسعه نشر هدفشان. اینگونه بود که دستگاه چاپ سنگی خریدند و کارشان را با کتابفروشی و راهاندازی چاپخانه توسعه دادند. زمان سریع گذشت و قاجارها را به دل تاریخ سپرد. وقت تغییر فرارسیده بود. کتابفروشیها به خیابان ناصرخسرو کوچ کرده بودند. حاج محمدرحیم که حالا دو فرزندش- محمدباقر و محمدحسین- کمک حالش بودند در دوره پهلوی اول به انتشار کتابهای درسی مدرسههای ابتدایی اقدام کرد و برخی کتابهای مذهبی، ادبی، علمی و بهداشتی را هم چاپ میکرد. منابعی که بازار فروش تضمین شده داشتند و به ادامه حیات کسبوکارش کمک میکردند. محمدرحیم خوانساری پیش از مرگ در سال 1305امور چاپخانه را به محمدباقر سپرد و کتابفروشی را که حالا نامش «کتابخانه اقبال» شده بود به محمدحسین. محمدباقر که بعدها شهرتش را به نام چاپخانهاش یعنی «نهضت» تغییر داد، کار را به فرزندش، احمد، سپرد اما بهدلیل سودساز نبودن کار نشر، این پیشه در آن خانواده ادامه پیدا نکرد و چاپخانه تعطیل شد. حاج محمدحسین هم راه پدر را در پیش گرفت و در دهه اول 1300چاپخانه خودش را تأسیس کرد و «در ادامه سنت خانواده، او هم به ترکیبی از کتابفروش ـ چاپگر ـ ناشر تبدیل شد» تا راه «اقبال» همچنان ادامه یابد.