موانع و چالشهای شفافیت در شهر تهران
آیا مقاومتهایی که در تحقق شفافیت صورت میگیرد، روند فعالیتهای سامانه شفافیت را کند میکند؟
محمود مولایی _خبرنگار
توسعه شهری مبتنی بر «شفافیت» است که تحقق آن در کلانشهر تهران بهنظر میرسد با موانع و چالشهایی روبهروست. برنامهریزی شهری، نقش مشارکت، دیجیتالشدن و... در شفافیت نقش پررنگی دارد که پرداختن به هر یک از این مسائل میتواند شهر را به سمت و سوی شفافیت سوق دهد. افزایش شفافیت عامل مهمی در تقویت پذیرش پروژههای توسعه و برنامهریزی شهری و... محسوب میشود. موضوع شفافیت در دوره پنجم شورای شهر تهران بهصورت جدی مطرح و سامانه شفافیت راهاندازی شد تا فعالیت خود را رسما آغاز کند. گرچه در ابتدای مسیر مقاومت برخی سازمانها در شفافسازی فعالیتهایشان مشکلاتی ایجاد کرد، اما شورای شهر تهران با تشکیل کمیته شفافیت به ریاست بهاره آروین تلاش کرد تأثیر خود را در زمینه شفافیت بگذارد. این روند هماکنون بهنظر میرسد کند شده است؛ گرچه در ماه گذشته نشست مشترک آروین عضو شورای شهر، عبدالرضا گلپایگانی معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهران و محمد فرجود، رئیس سازمان فناوری اطلاعات شهرداری تهران برگزار شد تا مسائل و موانع شفافیت بررسی شود. در حوزه شهرسازی و صرفا صدور پروانه بحثهایی صورت گرفت و قرار شد زیرساخت برای بارگذاری اطلاعات فراهم شود تا شفافیت در مدیریت شهری روند قابلقبولی بگیرد. بهاره آروین به همشهری میگوید که 3چالش و مانع در تحقق شفافیت وجود دارد؛ موانعی که اجازه نمیدهد فعالیتهای شفافیت با سرعت به جلو پیش برود. با این حال، بهنظر میرسد همکاری و مشارکت سازمانهای شهرداری در تحقق شفافیت راهگشا خواهد بود؛ بهخصوص که با الکترونیکیشدن اطلاعات و در دسترس قرارگرفتن آن برای شهروندان میتواند مسیر شفافیت و توسعه شهری را هموارتر کند.
3مانع تحقق شفافیت
بهاره آروین، رئیس کمیته شفافیت شورای شهر تهران
بهنظر من، با 3دسته مانع و چالش در تحقق شفافیت روبهرو هستیم. دسته اول و مهم بهنظر من، چالشهای بهاصطلاح بوروکراتیک است. ذیل این چالشها شکاف بین رویههای انجام کارها و قوانین یا به قول یکی از جامعهشناسان غلبه امر غیررسمی بزرگترین مانع در تحقق شفافیت است. به این دلیل، هر زمان شما میخواهید شفافیت ایجاد کنید، از آنجا که روشن میشود سازمان برخلاف قوانین مصوب رویههایش غیررسمی است، مقاومتهایی بهوجود میآید. خیلی مواقع در حوزه مالی با چنین مقاومتهایی مواجه هستیم، نه به این دلیل که لزوما نفع فردی تحتالشعاع قرار میگیرد یا اینکه زیرساخت فنی آن وجود ندارد. اصلا دادهها ثبت میشود و در واقع خیلی هم متضرر نمیشوند. اصل ماجرا اینجاست که رویهها منطبق بر قوانین مصوب نیستند و بعضا نیز مشکل از قوانین است؛ یعنی رویه واقعی انجام کارها متفاوت است و قوانین بهگونهای است که اگر بخواهند آن را رعایت کنند، به قول خودِ مدیران کار پیش نمیرود؛ یا اینکه خیلی کٌند پیش میرود.در عین حال، وقتی شما میخواهید شفافیت ایجاد کنید، به یک معنا آشکار میشود که شما با رویههای غیررسمی فعالیت میکنید، چون این موضوع آشکار میشود، مقاومت هم در برابر شفافیت بهوجود میآید. از این نظر بهخصوص در حوزه مالی، سند بودجه به جای اینکه شفافیتبخش باشد، خودش پنهانکننده اصلی است. به این دلیل که اجازه نمیدهد آنچه در واقعیت اتفاق میافتد را شما رصد کنید. اساسا ثبت عملکرد حسابداری با نقصهای زیاد انجام میشود؛ چرا؟ برای اینکه مشخص نشود شما طبق سند بودجه عمل نمیکنید.
حالا اتفاقی هم نمیافتد و من زمانی به این نتیجه رسیده بودم که ما یک سال سند بودجه نداشته باشیم و به شهرداری بگوییم که شما هر کاری میخواهید انجام دهید و فقط ثبت کنید. به این شکل مشخص میشود که شما چه میکنید و حالا چرا نمیخواهند این اتفاق بیفتد؟ چون کلی قاعده و قانون وجود دارد که اگر معلوم شود ما چه میکنیم، در واقع پایمان نزد سازمانهای نظارتی گیر است. این بهنظر من، عمدهترین چالشی است که وجود دارد.
دومین چالش ذیل چالشهای بوروکراتیک، مقاومت بدنه سازمانی در برابر تغییر رویههاست. طبیعی است که مدیران میانی از این عدمشفافیت اختیارات خودشان را گسترش میدهند. از آنجا که اختیارات کاهش مییابد، مدیران میانی مقاومت میکنند. الکترونیکشدن فرایندها خیلی مواقع کاهش اختیارات به همراه دارد و باعث میشود که شما نتوانید در آخرین مرحله خیلی چیزها را تغییر دهید، زیرا بهطور الکترونیک ثبت میشود.رقابت واحدهای سازمانی بر مالکیت داده، گویی یک جور غنایم است و هر کسی که داده را ثبت میکند، بهعنوان یک قدرت آن را نگه میدارد و استفاده میکند. به همین دلیل، وقتی میخواهید شفافیت ایجاد کنید، میبینید که هر تکه «داده» دست کسی هست و آنها هم سر یک میز نمینشینند که تبادل داده کنند. به این دلیل که نفع آن را مجموعه سازمان و شهروندان بهعنوان ذینفعان اصلی میبرند و همین باعث میشود که بین مدیران رده بالا و بدنه سازمانی ناهماهنگی پیش بیاید. در واقع شما با مدیران رده بالا توافق میکنید ولی بدنه مدتها شما را در پیچوخمهای بوروکراتیک و فنی سر میدواند تا اینکه آن شفافیت محقق نشود.سوم و در نهایت اینکه خیلی وقتها سازمانها به کارهای روزمره مشغول هستند و خیلی وقتها فکر میکنند که این شفافیت چهبسا دست و پا گیر شود و همان کارهای روزمره را نتوانند پیش ببرند. بنابراین، شفافیت در اولویت قرار نمیگیرد، کمااینکه حوزه مالی شهرداری تهران چند ماهی است که صراحتا میگوید اولویت ما مصوبات شفافیت نیست که من در صحن شورا اعتراض جدی به این موضوع کردم.چالش دسته سوم، چالش در زیرساخت فنی است که متأسفانه سامانههای ما خیلی ضعیف و در اتصال و یکپارچگی بسیار ضعیف هستند.
حرکت در مسیر هوشمندسازی
محمد فرجود، مدیرعامل سازمان فاوا شهرداری تهران
یکی از سیاستهای کلان تهران هوشمند، شفافیت است که منظور از آن، تحقق مدیریت شهری شیشهای با در اختیار عموم قرار دادن دادهها و اطلاعات شهر تهران، با حفظ حریم خصوصی و امنیت ملی است. از طرف دیگر، یکی از راهبردهای برنامه تهران هوشمند، ارتقای مشارکت و شفافیت است. مشارکت عمومی و همافزایی بین عناصر شکلدهنده شهر و شفافیت حداکثری، تضمینکننده حرکت در مسیر هوشمندسازی است. اطلاعات عمومی شهر تهران باید با حفظ حریم خصوصی و رعایت ملاحظات امنیتی قابل دفاع، در اختیار شهروندان و ذینفعان قرار گیرد و شهروندان بهصورتی مشارکتپذیر در مدیریت شهر، نقشهای جدی ایفا کنند.
از این رو، سامانه شفافیت شهرداری تهران بهعنوان یکی از نخستین پروژههایی محسوب میشود که در برنامه تهران هوشمند به بهرهبرداری رسیده است. هدف از تعریف این پروژه، استفاده از فناوری اطلاعات در راستای بازسازی سرمایه اجتماعی و جلب رضایت شهروندان با رویکرد ایجاد شفافیت و پاسخگویی با استفاده از ابزارهای مبتنی بر فناوری اطلاعات در سطح بدنه و مدیران شهرداری است. انتشار شفاف و روزآمد کلیه معاملات و فرایندها و بودجههای سالانه نمونهای از گزارشهای منتشر شده در سامانه شفافیت است.