مهرنوش سلماسی_روزنامه نگار
به ندرت میتوان قسمت دومی را سراغ گرفت که از قسمت اولش بهتر از کار درآمده باشد. این قاعدهای است که تا امروز دنبالهسازی در سینمای ایران از آن پیروی کرده است. البته در مبحث فروش و جذب تماشاگر، گاهی نسخه 2 بیشتر از نسخه یک فروخته است، ولی در بحث کیفیت، معمولا دومی ضعیفتر از اولی از کار درآمده است. در طول نزدیک به دودهه دنبالهها به قصد تجدید توفیق تجاری ساخته شدهاند و در مواردی فقط روی خاطره خوش قسمت اول حساب باز کردهاند. از «کلاه قرمزی و سروناز» که سال۸۱ روی پرده آمد گرفته تا «خوب، بد، جلف۲» و «زنها فرشتهاند۲» مسیر دنبالهسازی در سینمای ایران را مرور کردهایم.
1381
کلاه قرمزی و سروناز
۸سال بعد از «کلاه قرمزی و پسرخاله» که سال۷۳ رکورد تازهای در فروش بهجا گذاشت و حتی عنوان پرتماشاگرترین فیلم بعد از انقلاب را تصاحب کرد، ایرج طهماسب قسمت دوم فیلم پرمخاطبش را عرضه کرد. در این سالها، او و حمید جبلی با عروسکهای محبوبشان در تلویزیون مشغول کار بودند. سالها از گیشه استثنایی کلاه قرمزی و پسرخاله گذشته بود و بچههایی که تماشاگر این فیلم بودند حالا جوانهای رعنایی شده بودند. سینمای کودک دچار افول، ریزش تماشاگر نگرانکننده و اغلب فیلمهای سال۸۱ نفروش بود. کلاه قرمزی و سروناز در چنین شرایطی روی پرده آمد؛ نسخهای ضعیفتر از قسمت اول که فروشاش همه کارشناسان اکران را غافلگیر کرد. فقط بچهها مخاطب فیلم نبودند، نوستالژی کار خودش را کرد تا بچههای دیروز و جوانهای رعنای امروز هم به صف مخاطبان فیلم طهماسب بپیوندند. کلاه قرمزی و سروناز به اندازه کلاه قرمزی و پسرخاله نفروخت، ولی پرفروشترین فیلم سال۸۱ شد.
قسمت سومی هم در کار بود
موفقیت کلاه قرمزی و سروناز هم باعث نشد ایرج طهماسب و یار همیشگیاش حمید جبلی زود برای دنباله بعدی دست بهکار شوند. آنها 10سالی را در تلویزیون مشغول کار با عروسکها شدند و کاراکترهای تازهای را نیز خلق کردند تا اینکه به سال۹۱ رسیدیم. همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان، «کلاه قرمزی و بچهننه» روی پرده آمد و پس از یکدهه باز هم عنوان این عروسکهای محبوب بودند که در صدر جدول گیشه ایستادند.
1388
اخراجیها۲
2سال بعد از موفقیت خیرهکننده «اخراجیها»، مسعود دهنمکی با قسمت دوم فیلمش به میدان آمد. مجید سوزوکی (کامبیز دیرباز) در پایان قسمت اول به شهادت رسیده بود، ولی بقیه دارودسته اخراجیها حیّ و حاضر بودند. بایرام لودر (اکبر عبدی)، بیژن (امین حیایی)، حاجی گرینوف (محمدرضا شریفینیا)، امیر دودو (ارژنگ امیرفضلی) و... در قسمت دوم هم حاضر بودند و شخصیتهای جدیدی چون غلام (جواد رضویان) و رسول (حسام نوابصفوی) هم بهکار اضافه شده بودند. در قسمت دوم، دارودسته اخراجیها اسیر شده بودند و در اردوگاه اسرا حضور داشتند و از طرف دیگر، بستگان آنها هم سوار هواپیمایی میشدند که توسط منافقان سر از عراق در میآوردند. فیلمنامه دوپاره اخراجیها۲ و پیوند عجیب 2قصهای که بهصورت موازی پیش برده میشد و جنس شوخیها، انتقادهای گستردهای را از سوی منتقدان و روزنامه نگاران در پی داشت، ولی مردم در سطحی فراتر از قسمت اول، از اخراجیها استقبال کردند. فیلم در نوروز سال پرحادثه ۸۸ روی پرده آمد و رکورد فروش را شکست. رکورد ۸میلیاردو۵۰۰میلیون تومانی فیلم دهنمکی تا سالها پابرجا ماند. اخراجیها۲ یکی از پرتماشاگرترین فیلمهای بعد از انقلاب است.
قسمت سومی هم در کار بود
2سال بعد، نوبت به اخراجیها۳ رسید. با فروش افسانهای قسمت دوم، طبیعی بود که دهنمکی برند موفق و امتحان پس داده اخراجیها را دوباره بهکار گیرد. در فاصله اکران اخراجیها ۲ و ۳، اما اتفاقهایی رخ داده بود؛ اتفاقهایی که اخراجیها۳ به آنها هم پرداخته بود. دهنمکی این بار تیپهای آشنایش را به دل رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری برده بود. در فروردین۹۰ که اخراجیها۳ اکران شد جامعه هنوز از رخدادهای سال۸۸ متاثر بود. فیلم دهنمکی هم خواسته یا ناخواسته در خدمت فضای دوقطبی جامعه قرار گرفت. مدل کوچکتر رقابتهای انتخابات۸۸، در اکران نوروز۹۰ با حضور اخراجیها۳ و «جدایی نادر از سیمین» شکل گرفت. اخراجیها۳، با انبوه حاشیههای فرامتنیاش درنهایت با بیش از ۵میلیارد تومان، پرفروشترین فیلم سال شد ولی به رکورد اخراجیها۲، حتی نزدیک هم نشد.
1393
آتش بس۲
«آتش بس» نخستین فیلم میلیاردی سینمای ایران بود؛ کمدی رمانتیک تهمینه میلانی که شباهتهایی هم با فیلم« آقا و خانم اسمیت» با بازی برد پیت و آنجلینا جولی داشت گیشه را در سال 85 فتح کرد. ۸سال پس از آتش بس، میلانی سراغ قسمت دوم این فیلم رفت. زوج محمدرضا گلزار و مهناز افشار برگ برنده آتش بس بودند، ولی در قسمت دوم، آنها جای خود را به بهرام رادان و میترا حجار دادند و «آتش بس۲» دقیقا از همین جا لطمه خورد؛ اینکه نتوانست ستارههای محبوب قسمت اول را با دنباله آتش بس، همراه کند و از خاطره قسمت اول، فقط یک نام باقی ماند و کمی خرده جنایتهای زناشویی و البته سنت کمدی رمانتیک. فیلم در غیبت ستارهها، جذابیتش را از بازیگران فرعی مثل پژمان جمشیدی و گوهر خیراندیش اخذ میکرد و رادان و حجار با وجود تلاششان نمیتوانستند به اندازه زوج گلزار- افشار متقاعدکننده و بامزه باشند. نتیجه، گیشهای نه چندان پررونق بود.
شهر موشها۲
نزدیک به سهدهه بعد از اکران «شهر موشها»، ساختهشدن قسمت دوم این فیلم کلید خورد. سال۶۴ با فیلم شهر موشها، جریانی به نام سینمای کودک شکل گرفت که حدود یکدهه توانست جایگاهی مناسب در تولید و اکران بیابد و حتی صاحب سینماهای مخصوص هم شود. سینمای کودک و نوجوان از دهه70 رو به افول رفت و تنها دلخوش به تکجرقههایی چون کلاه قرمزی بود. اوایل دهه90 بهنظر میرسید شهر موشها (که نسخه سینمایی مجموعه تلویزیونی موفق «مدرسه موشها» بود) به خاطرهها پیوسته است. در شهر موشها عروسکگردانها و صداپیشهها، چهرههایی چون فاطمه معتمد آریا، ایرج طهماسب و حمید جبلی بودند. محمدعلی طالبی بهصورت مشترک کارگردانی را به همراه مرضیه برومند برعهده داشت. حسن حسندوست (تدوینگر) و محمدرضا علیقلی (آهنگساز) هم از عوامل اصلی شهر موشها بودند و حالا قسمت دوم بدون حضور آنها ساخته میشد. اما برومند و منیژه حکمت (تهیهکننده) روی جذابیت کپل، نارنجی، دمدراز، عینکی، سرمایی، خوشخواب و گوشدراز حساب ویژهای باز کرده بودند. «شهر موشها۲» با هزینهای بسیار (۱۰میلیارد تومان) تولید شد. مناسبات مالیاش با توجه به حضور اسپانسرها و سرمایهگذاران کمی پیچیده شد. سر مالکیت معنوی و حق کپیرایتش هم جنجالهایی در رسانهها شکل گرفت. اما نکته مهم رضایت تماشاگر از شهر موشها۲ بود. فیلم، خاطره قسمت اول را نزد بچههای دیروز خراب نکرد و توانست بچههای امروز را هم راضی از سالن بیرون بفرستد؛ پرفروشترین فیلم سال۹۳ با بالای ۱۱میلیارد تومان فروش که رکورد اخراجیها۲ را هم شکست. هرچند این فروش در گیشه با توجه به فاکتورهای هزینههای تولید سودی به همراه نداشت.
1395
رسوایی۲
نوروز ۹۲، دهنمکی آخرین صفهای طولانی تماشاگران را تجربه کرد. مسعود دهنمکی فیلمساز دوران احمدینژاد بود و همه موفقیتهایش را در این دوران بهدست آورد. «رسوایی» هم در آخرین ماههای دولت دوم احمدینژاد اکران شد؛ در زمانی که بهنظر میرسید نبض گیشه در اختیار دهنمکی است. رسوایی گرچه به اندازه سری اخراجیها نفروخت، ولی آنقدر پرفروش بود که دهنمکی به فکر ساخت قسمت دومش بیفتد. اکبر عبدی و الناز شاکردوست ستارههای رسوایی بودند و در «رسوایی۲» فقط عبدی حضور داشت و شاکردوست جای خودش را به سحر قریشی داده بود. رسوایی۲ به جای داستان بر جلوههای ویژه تکیه کرده بود و شوخیهای کلامی فیلمهای دهنمکی هم دیگر جواب نمیداد. خود فیلم هم مثل قسمت اول مفرح نبود و تابوشکنیاش بیشتر در حوزه سیاست معنا میشد. نتیجه، شکست فیلمساز در دوران تازه بود. دولت تدبیر و امید برای دهنمکی خوشیمن نبود.
1396
گشت۲
سعید سهیلی بعد از یکی، دو فیلم نه چندان موفق سراغ جنجالیترین فیلمش رفت تا ماجراهای عباس(حمید فرخ نژاد)، حسن (ساعد سهیلی) و عطا (پولاد کیمیایی) را در «گشت ارشاد» پی بگیرد. سال۹۱ اکران فیلم گشت ارشاد همزمان شد با داستان تحریم فیلمهای ایرانی. کمدی اجتماعی گشت ارشاد، قربانی دعواهای سیاسی میان اصولگرایان و دولت احمدینژاد شد. گشت ارشاد با فروش بالا از پرده پایین آمد. 5سال بعد سهیلی دنبالهای بر گشت ارشاد ساخت که تقریبا هیچ منتقدی را راضی نکرد. «گشت۲» بدون داستان مشخص و مدون و تنها با تکیه بر شوخیهای اغلب بالای 18سال ساخته شد. خنداندن با کلمات و شوخیهای رکیک، مهمترین ابزار گشت۲ برای فتح گیشه بود. به لحاظ انتقادی گشت۲، شکستی کامل بود ولی به روایت گیشه، این فیلم با بیش از ۲۰میلیارد تومان فروش، یکی از موفقترینهای اکران ۹۶ بود.
قسمت سومی هم در راه است
سعید سهیلی چندی پیش «گشت۳» را هم کلید زد. در شرایطی که کرونا همهچیز ازجمله سینما را چه در حوزه تولید و چه در زمینه پخش، تحتالشعاع قرار داده، گشت ارشاد۳ مقابل دوربین رفت. مثل 2فیلم قبلی، حمید فرخنژاد، ساعد سهیلی و پولاد کیمیایی بازیگران اصلی گشت ارشاد۳ هستند. حضور بهنام بانی خواننده پاپ، امیر جعفری و ریحانه پارسا هم در فیلم خبرساز شد.
نهنگ عنبر۲
اقتباسی از فیلم «خواستگار» علی حاتمی با تکیه بر تصویری نوستالوژیک از دهه60 که مصایب سبک زندگی این دهه را با پرداختی طنزآمیز به نمایش میگذارد. «نهنگ عنبر» با این رویکرد و با بهره از محبوبیت رضا عطاران، پولسازترین بازیگر دهه90، توانست در اکران ۹۴ به توفیق نسبی در گیشه برسد. فروش ۷میلیاردی، سامان مقدم را به فکر ساخت دنبالهای بر نهنگ عنبر انداخت. «نهنگ عنبر۲» با همان الگوی قسمت اول ساخته شد؛ همان بازیگران اصلی (رضا عطاران، مهناز افشار و ویشکا آسایش) و همان دستمایه (تصویری طنزآمیز، نوستالژیک از گذشته و روایت عشق ارژنگ به رویا). نهنگ عنبر۲، سلکشنرؤیا با تکیه بر محبوبیت قسمت اول، در اکران۹۶ بیش از ۲۰میلیارد تومان فروخت. گیشهای که نزدیک به 3برابر قسمت اول کارکرد داشت، کارگردان نهنگ عنبر۲ را به هدفش رساند. برای جبران فیلمنامه ضعیف و سردستی، چند شوخی موفق و در مواردی موزیکال طراحی شده بود و ظاهرا تماشاگر به همین رضایت میداد و خیلی برایش مهم نبود که در نهنگ عنبر۲، عملا داستانی برای تعریف کردن وجود ندارد.
1397
پیشونی سفید۲
جواد هاشمی، بازیگر فیلمهای دفاعمقدس، ابتدای دهه90 روی صندلی کارگردانی نشست و فیلم «آهوی پیشونی سفید» را کارگردانی کرد. فیلم به تهیهکنندگی مسعود اطیابی بهعنوان محصولی از سینمای به افول رفته کودک، سال۹۱ اکران شد و نسبت به دیگر محصولات این سینما با اقبال نسبی مواجه شد. حضور ترلان پروانه در نقش آهوی پیشونی سفید در کنار چهرههایی چون محمدرضا شریفینیا و امین حیایی و فضای فانتزی و شاد، باعث شد از نخستین فیلم جواد هاشمی بهعنوان اثری سالم و سرگرمکننده برای مخاطب کودک یاد شود.
سال۹۷ «پیشونی سفید۲» روی پرده آمد. 6سال از ساخت قسمت اول گذشته بود و ترلان پروانه حالا دختر جوانی بود که همچنان نقش آهوی پیشونی سفید را بازی میکرد. بیشتر بازیگران اصلی قسمت اول هم در پیشونی سفید۲ حاضر بودند. فیلم بالای ۴میلیارد تومان فروخت و نسبت به قسمت اول خوش آب و رنگتر بود، اما داستان و موقعیتها تکراری بودند.
قسمت سومی هم در کار بود
چندماه بعد از پیشونی سفید۲، قسمت سوم هم روی پرده آمد. «پیشونی سفید۳» نوروز ۹۸ اکران شد، با تقریبا همان داستان و حال و هوا و همان ترکیب بازیگران. ظاهرا هاشمی بلافاصله پس از پیشونی سفید۲، قسمت سوم را کلید زده بود و قرار بود قسمت چهارمی هم در کار باشد تا چهارگانه اختاپوس کامل شود. هرچند تنها تفاوت مهم این فیلمها بزرگ شدن ترلان پروانه است. مطابق معمول کوشیده شده است، تکراری و کممایه بودن فیلمنامه با رنگ و لعاب و فصلهای موزیکال جبران شود.
1399
خوب، بد، جلف۲: ارتش سری
سال۹۴ پیمان قاسمخانی، سرانجام بر تردیدهایش غلبه کرد و تصمیم گرفت جز فیلمنامهنویس، کارگردان هم باشد. «خوب، بد، جلف» براساس مجموعه تلویزیونی پرطرفدار «پژمان» پایهگذاری شد. زوج پژمان جمشیدی و سام درخشانی بعد از محبوبیت سریال پژمان، هر بار کنار هم قرار گرفته بودند مورد توجه مخاطب قرار گرفته بودند. بامزه بودن جمشیدی- درخشانی و تسلط قاسمخانی بر ژانر کمدی به مجموعهای از شوخیهای موفق منجر شد و حضور کنترلشده حمید فرخنژاد هم به جذابیتهای کار افزود. خوب، بد، جلف بلافاصله پس از حضور در بیستوپنجمین جشنواره فیلم فجر، در بهمن۹۵ اکران شد. فروش بالای ۱۶میلیارد تومان و استقبال منتقدان، حکایت از موفقیت قاسمخانی در نخستین تجربه کارگردانیاش داشت. از همان زمان زمزمه ساخت دنبالهای بر خوب، بد، جلف بر سر زبانها بود، ولی درنهایت ۳سال طول کشید تا قسمت دوم ساخته شود. «خوب، بد، جلف۲: ارتش سری» با همان فرمول قسمت اول ابتدا به جشنواره آمد و بعد اکران عمومی شد. درست چند روز قبل از رسانهای شدن ورود ویروس کرونا به کشور، فیلم روی پرده آمد و تا قبل از تعطیلی سینماها هم فروش خوبی داشت. اما پس از ۴ماه تعطیلی، داستان عوض شد و اینبار کمدی قاسمخانی، قافیه را در گیشه به «شنای پروانه» باخت. فیلمی که قرار بود گیشه نوروز۹۹ را پررونق کند، گرفتار بحران کرونا، تعطیلی و بعد کمرونقی سینماها شد. خود فیلم هم البته مشکل بیشتر دنبالهها را دارد؛ یعنی بهخوبی قسمت اول نیست و از نیمه دومش افت میکند. هرچند در انتها جوری به پایان میرسد که تماشاگر منتظر قسمت سوم بماند.
زنها فرشتهاند۲
یکی از عجیبترین دنبالهسازیها در سینمای ایران که احتمالا فقط از عهده حسین فرحبخش و عبدالله علیخانی برمیآمد. «زنها فرشتهاند» به کارگردانی شهرام شاهحسینی، سال ۸۶ روی پرده آمد و با ترکیبی پرستاره (نیکی کریمی، مهتاب کرامتی، امین حیایی و محمدرضا شریفینیا) فروش متوسطی کرد. فیلمی که بعید است خاطره جمعی و تصویری بهیادماندنی برای تماشاگرانش رقم زده باشد، بعد از ۱۳سال قسمت دومش اکران شده است. از هنرپیشگان قسمت اول تنها محمدرضا شریفینیا و مریم سعادت باقی ماندهاند و مهتاب کرامتی، نیکی کریمی، لیلا اوتادی و امین حیایی جای خودشان را به نیوشا ضیغمی، سحر قریشی، نسرین مقانلو، میرطاهر مظلومی و علی صادقی دادهاند. کارگردان هم تغییر کرده و آرش معیریان «زنها فرشتهاند۲» را ساخته. نتیجه، فیلمی است به لحاظ تولید ارزانتر از قسمت اول که همان داستان تنبیه مردان هوسباز توسط زنان صادق و مصمم را پیگیری میکند. فصلهای موزیکال هم به سنت فیلمهای تجاری این سالها بهعنوان پاساژ، لابهلای فیلم قرار گرفته است. انتشار نخستین تیزر فیلم موجی از انتقادهای معمول و متداول را به راه انداخت و کارگردان هم در گفتوگو با چند روزنامه کوشید تا توضیح دهد چرا فیلمهایی از این دست میسازد. کسی قانع شد یا نه، اهمیتی ندارد مهم این است که فیلم در همین شرایط کرونایی آهسته و پیوسته راه خودش را میرود و احتمالا سرمایهاش را هم برمیگرداند.
دومی ها
از «کلاه قرمزی و سروناز» تا «خوب، بد، جلف۲» و «زنها فرشتهاند۲» سینمای ایران چه مسیری را در دنبالهسازی طی کرده است؟
در همینه زمینه :