شیوا نوروزی ـ روزنامهنگار
مافیای فوتبال؛ میگویند عدهای انگلوار به فوتبال ایران چسبیدهاند و به اکثر شاهرگهای این ورزش دسترسی دارند. حرف و حدیثها درباره تعیین نتیجه، خرید داور، ابهامات نقل و انتقال بازیکنان، پیشرفت بازیکن، ستارهسازی و تعیین نتیجه برای سایتهای شرطبندی و جادوگری در فوتبال معمولا هر فصل در آستانه بازیهای حساس لیگ برتر در ایران داغ میشود. پیشینه تاریخی وجود دستهای پشت پرده در فوتبال ایران، پر از افشاگریهای افراد در جایگاههای مختلف ورزش ایران است. اخیرا هم با شروع لیگ برتر فوتبال- لیگ برتر فوتبال پس از چندماه تعطیلی بهدلیل شیوع ویروس کرونا با مسابقهای معوقه از هفته هفدهم بین تیمهای فوتبال فولاد خوزستان و استقلال که با نتیجه ۲ بر یک به سود فولاد به پایان رسید- دوباره بحثهای مربوط به دستهای پشتپرده در محافل فوتبالی داغ شد.
توهم توطئه
سعید آذری، مدیرعامل فولاد خوزستان که تیمش در شروع دوباره لیگ پس از تعطیلی کرونا مقابل استقلال به برتری رسید در گفتوگو با همشهری با اشاره به اینکه از سال83 تجربه مدیریت در فوتبال را دارد، وجود هرگونه مافیا در فوتبال را به صراحت رد میکند و میگوید:«تاکنون مصداقی درباره مافیای فوتبال ندیدهام. در فوتبال ایران باب شده هر تیمی به مشکلی برمیخورد یا موقعیتی را از دست میدهد و یا نتایج بدی میگیرد، بقیه را متهم به همکاری با مافیای فوتبال میکند. البته روی صحبتم با شخص یا تیم خاصی نیست اما معتقدم بسیاری از تیمها تحتتأثیر فوبیای وجود مافیا، دشمنان خیالی برای خود درست کردهاند. کسانی که حرف از مافیا میزنند چرا زمانی که تیمشان میبرد چنین صحبتهایی نمیکنند. من هنوز نمیتوانم بهخود بقبولانم که بدون ارائه مصادیق مستند، برد و باخت تیمها مسائلی از پیش تعیین شده است. این زاییده تفکرات و تخیلات آدمهایی است که خودشان حتما دستی بر این آتش دارند که میگویند، هست».
بااین حال، عبدالحمید احمدی، معاون وزیر ورزش نظر متفاوتی دارد و بهعنوان یک مسئول مهر تأیید بر وجود مافیا در فوتبال میزند و میگوید: «در یک نگاه بدبینانه مافیا وجود دارد. یکی از آسیبهای ورزش حرفهای در یک نگاه واقعبینانه این است؛ هر جایی که شفافیت وجود نداشته باشد و پول در حجم بالا رد و بدل شود، یک سری زد و بندهایی بهوجود میآید که منجر به افزایش دلالیها و رشد فساد خواهد بود».
انگشت اتهام به سوی کیست؟
بعضی مربیان فوتبال در حالی وجود مافیا را رد میکنند و آن را توهم توطئه میدانند که اواخر سال 87با دستگیری چند نفر از کسانی که دستهای آلودهای در فوتبال ایران داشتند، پرده از مافیای فوتبال برداشته شد تا مبارزه با پلیدیها در این رشته وارد دور تازهای شود. در فاز اول این حرکت، شماری دلال فوتبال، مربی، مدیر و چند خبرنگار، از سوی وزارت اطلاعات و قوه قضاییه دستگیر شدند. پس از آن با فعالیت شدید ستاد منشور اخلاقی فدراسیون فوتبال، بعضی از مربیان صاحبنام نیز به واسطه داشتن چنین پروندههایی در فوتبال، اجازه فعالیت در لیگ برتر را نیافتند، ولی از آن روز به بعد، این پرونده مهم دیگر پیگیری نشد و دوباره واسطهها در عرصه فوتبال عرضاندام میکنند.
چگونه میتوان پذیرفت سرچشمه ورود آلودگی و فساد در فوتبال و مهرههای اصلی دخیل در آن برای مسئولان کمیتههای برخورد با تخلفات ناشناخته باشد؟ بهنظر میرسد بعضی افراد دستاندرکار در بخشهای متولی ورزش و فوتبال و دیگر نهادهای نظارتی در بررسیهای خود به حقایق موجود دست یافتهاند؛ اما اینکه واقعا ارادهای قاطع برای قطع ارتباط این عوامل آلودهساز با ورزش و فوتبال هست یا نه، جای بحث دارد.
معاون وزیر درباره این موضوع میگوید: «قطعا این افراد برای نهادهای نظارتی شناخته شده هستند و در مقاطعی برخوردهای قانونی لازم صورت گرفته است. اما تنها وجود نهاد نظارتی مشکل را حل نمیکند؛ تا پایبندی به قانون و همکاری همهجانبه بین طرفین قرارداد وجود نداشته باشد، با وجود نهاد نظارتی فعال بازهم زمینههای تخلف وجود خواهد داشت».
آذری به این نکته هم اشاره میکند که همیشه جریانات پشت پردهای در تمام دنیا ازجمله ایران وجود دارد اما نمیتوان انگشت اتهام را صراحتا به سوی شخص یا گروهی خاص دراز گرفت. لذا بر همین اساس ممکن است بازیکنی را در نقل و انتقالات گران بفروشند و دلالی رواج داشته باشد و بخواهند ستارهسازی کنند. آذری میگوید: «من وجود این مسائل را کتمان نمیکنم و مصادیق آن را دیدهام و با آن مبارزه کردهام. اما با این تفکر که داور را خریدهاند تا مستمسکی باشد برای پوشاندن ضعف تیمی یا نادیده گرفتن توانمندیهای تیم مقابل، مخالفم».
سهم کلان در نقل و انتقالات
فیفا برای جلوگیری از نفوذ پدیده دلالی به فوتبال، با ایجاد کارگزار یا مدیر برنامه در روند نقل و انتقالات، شغلی مشخص در فوتبال درست کرده است؛ کارگزارها در واقع، واسطه انتقال بازیکنان هستند و بنا بر عرف جهانی، 10درصد از کل مبلغ قرارداد یک بازیکن را بهعنوان حقالزحمه دریافت میکنند، ولی در ایران قضیه فرق میکند و بعضی واسطهها تا 70درصد سهم میبرند! البته بخشی از این مسائل به مدیریتها برمیگردد؛ یعنی اگر تیمهای ما خصوصی باشند و مدیرعامل هم در جایگاهی قرار بگیرد که خودش در باشگاه سهم داشته باشند، مشکلات کمتر خواهد شد و کسی اجازه نمیدهد، پولهای غیرمجاز رد و بدل شود. احمدی درباره این موضوع میگوید:«در این زمینهها سازوکار وجود دارد اما مشکل ما پایبند نبودن مدیران و سایر عوامل به اصول نوشته شده و مدون (قوانین و دستورالعملها) در فدراسیونهای ورزشی است. قراردادها شفاف نیست و بعد از امضا اطلاعرسانی نمیشود. گاهی اوقات هم در مفاد قرارداد مواردی وجود دارد که نباید اطلاعرسانی شود».
آیا در ایران مافیای فوتبال وجود دارد؟
مدیر رد میکند، مسئول تأیید!
شفاف نبودن قراردادها و پایبند نبودن مدیران به اجرای دستورالعملها زمینهساز فساد است
در همینه زمینه :