سمیرا مصطفی نژاد_روزنامه نگار
بازار کار و اقتصاد رابطهای مستقیم و آشکار دارند و لنگزدن یکی، دیگری را زمین خواهد زد. دانستن همین موضوع میتواند دلیل کسادی بازار کار در ایران طی دهه 90را توضیح دهد.
رشد اقتصادی کشور در یک دهه گذشته رشد مثبتی نبوده و طبیعی است که با منفیبودن روند تشکیل سرمایه، وضعیت بازار کار نیز در کشور نامساعد باشد. بدون وجود سرمایهگذاری، اشتغالزایی منجر به رشد اقتصادی نیز بیمعنی خواهد بود. حال در شرایطی که کشور، موفقیت قابل توجهی در زمینه بهبود تولید ناخالص داخلی نداشته، تحتتأثیر تحریمهای اقتصادی طولانیمدت و بهتازگی شرایطی که همهگیری کرونا بر جهان تحمیل کرده نیز قرار گرفته است تا امیدها به بهبود وضعیت بازار کار همچنان کمفروغ باقی بماند.
وخامت شرایط بازار کار به رکود اقتصادی محدود نمیشود. ورود نیروهای جدید جویایکار به بازارکار فشار دوچندانی وارد آورد. نیروهای کار جدید درحالی به امیدیافتن شغل وارد بازار شدند که پیشتر از این کارشناسان اقتصادی نسبت به ورود موج دههشصتیها به بازار کار در دهه 90و نیاز به ایجاد اشتغال گسترده برای آنها تأکید کرده بودند. موج وسیع نیروهای درجستوجوی کار به بازار کاری رسید که از قبل با بحران اقتصادی و کمبود منابع و سرمایه درحال دستوپنجه نرمکردن بود و این وضعیت، در ترکیب با روبهوخامتگذاشتن شرایط تولید و رشد اقتصادی، چالشی بزرگتر را برای بازار کار خلق کرد. به این ترتیب بود که در سالهای اخیر، پدیدهای به نام اشتغال ناقص به واسطه جذبنشدن نیروهای کار به بخشهای واقعی اقتصاد و همچنین عدمتوانایی بنگاههای اقتصادی به جذب نیروهای جدید تقویت شد.
در نتیجه متقاضیان کار چارهای جز سرازیرشدن به بخشهای خدماتی در پیشرو ندیدند. اشتغال ناقص شامل تمام شاغلانی است که کمتر از 44ساعت در هفته کار میکنند و برای انجام کار اضافی آمادگی داشتهاند. آمار مرکز آمار ایران نشان میدهد که در زمستان 1398حدود 2میلیون و 438هزار نفر از شاغلین دارای وضعیت اشتغال ناقص بودهاند و نرخ اشتغال ناقص در طول 3دهه اخیر حدود 10درصد بوده است.
براساس جدیدترین گزارش مرکز پژوهشهای مجلس با عنوان «تحلیل شاخصهای بازار کار در فصل زمستان 1398»، نرخ بیکاری در فصل زمستان گذشته 1.7درصد نسبت به زمستان سال 97کاهش داشته است اما دلیل این کاهش افزایش اشتغالزایی و جذب نیروهای کار تازهنفس توسط بنگاههای اقتصادی نیست. آمار جدید نشان میدهد از جمعیت 3میلیون و 270هزار نفری بیکاران در زمستان 97، تنها 35.1درصد موفق به یافتن شغل شدهاند، 36.8درصد آنها همچنان بیکار ماندهاند و 27.9درصد از آنها بهدلیل ناامیدی از یافتن شغل از بازار کار خارج شدهاند. به بیانی دیگر اگر افراد دلسردشده همچنان در بازار کار باقی میماندند نرخ بیکاری در زمستان 1398به جای 10.6درصد به 13.6درصد میرسید.
مرکز آمار پیشتر در گزارشی اعلام کرده بود در بازه زمانی چهارساله بین سالهای 94تا 98بیش از 3میلیون نفر به جمعیت شاغلان کشور افزوده شده که جذب بخشهای غیرشرکتی و با تمرکز بر خدماتی مانند خردهفروشی و عمدهفروشی، واسطهگری و حملونقل شده است؛ مشاغلی که معمولا از قرارداد متعارف و پوشش بیمهای برخوردار نیستند. تعداد بالای افراد دارای اشتغال غیررسمی ازجمله چالشهای اساسی بازار کار ایران است. نبود قرارداد و عدمپوشش بیمه در مشاغل غیررسمی درحال حاضر نزدیک به 60درصد از شاغلان را در معرض آسیب قرار داده است. نسبت اشتغال رسمی به غیررسمی در مردان 40به 60و برای زنان حدودا 38به 62برآورد شده است.
از سوی دیگر، آمار اشتغال نیروهای کار در بنگاههای اقتصادی حاکی از آن است که 64درصد نیروی شاغل در بنگاههای کوچک با تعداد نیروی 1تا 4نفر مشغول به کارند. این گروه از شاغلین که 15.4میلیون نفر از کل جمعیت شاغلان رسمی را تشکیل میدهند، بهواسطه وابستگی بیشتر بنگاههای کوچک به منابع داخلی برای تامین سرمایه در گردش و همچنین لزوم پرداخت هزینههای جاری با تواتر کوتاهمدت، بیشتر در معرض آسیبهای شدید در کوتاهمدت قرار دارند و این امر خطر از دسترفتن اشتغال برای این بخش از نیروی کار را افزایش میدهد. همچنین براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، 19.2درصد، برابر 4.6میلیون نفر از شاغلان رسمی در بنگاههای بزرگ با بیش از 50نیرو مشغول بهکارند و سایر شاغلان نیز در بنگاههای مقیاس متوسط فعالیت دارند.
اگر کرونا هم نبود، وضعیت همین بود
آلبرت بغوزیان _اقتصاددان
اکنون در روزگاری هستیم که همهگیری کرونا وضعیتی بیثبات دارد و تا این وضعیت به ثبات نرسد، نهتنها هیچچیز قابل پیشبینی نیست بلکه همهچیز همچنان رو به وخامت خواهد رفت؛ در واقع ادامهدارشدن یا وخیمترشدن این وضعیت بحرانی به مهار کرونا بستگی دارد. اگر دولت بتواند وضعیت را مهار کند، وضعیت بازار کار نیز بهبود خواهد یافت. در این حین، دولت باید اجرای سیاستهای حمایتی را پیش بگیرد و نباید با عجله تغییری اساسی در ساختارها ایجاد کند. پیشبینی اینکه وخامت اوضاع ادامهدار خواهد بود یا تحت کنترل در خواهد آمد؟ بستگی به کنترل وضعیت کرونا دارد.
وقتی این وضعیت کنترل شد، مسلما وضعیت بازار کار هم بهبود خواهد یافت. از اینرو درحال حاضر تنها سیاستهای حمایتی کارایی دارند. نباید با عجله تغییری اساسی در ساختارها ایجاد کرد. درحال حاضر تنها صنایع خودروسازی و صنایع وابسته به توزیع و خردهفروشی بهصورت محدود و یا غیرحضوری درحال ادامه فعالیت خود هستند و درصورتی که وضعیت همهگیری کرونا به همین شکل باقی بماند، شرایط بازار کار و اشتغال نیز به همین شکل باقی خواهد ماند. در شرایط عادی، باید فردی از بازار کار خارج شود تا فردی دیگر جایگزین آن شود، در غیر این صورت افراد بیکار میمانند و یا باید به سمت کارهای ابتکاری در بخش خدمات روآورند. درصورتی که قرار باشد کرونا چندین سال ادامه داشته باشد دولت برای ایجاد اشتغال باید به رشد سرمایهگذاری کمک کند و رشد سرمایهگذاری نیز به فضا نیاز دارد. درحال حاضر دولتها تنها با اجرای سیاستهای حمایتی و استفاده از ذخیرههایی که برای دوران بحران نگه داشتهاند میتوانند وضعیت بازار کار را تثبیت کنند. حال اگر دولتی برای چنین دورانی ذخیره ندارد باعث تأسف است. دولتها باید تمرکز خود را بر بخشهایی قرار دهند که فعالیت آنها در اولویت زندگی مردم نیست و به واسطه همهگیری کرونا مجبور به تعطیلی کار خود شدهاند. دولت باید با شناخت بیشتر نسبت به وضعیت بحرانی همهگیری و تأثیری که بر بخشهای اقتصادی مختلف داشته است، به حمایت از اقتصاد بپردازد. البته باید بگویم اگر همهگیری کرونا پیش نمیآمد نیز وضعیت در بخشهای مختلف تا همین حد بحرانی باقی میماند. برای مثال وضعیت بخش مسکن یا خودرو در همین وضعیت امروزی باقی میماند زیرا وضعیت امروز خودرو و مسکن در کشور ارتباطی به کرونا ندارد؛ شاید به تحریمها مرتبط باشد اما نمیتوان بحرانهایی که گریبان این بخشها را گرفته به گردن کرونا انداخت. این وضعیت ناشی از ناکارآمدی سیاستهاست. اگر بانک مرکزی در تصمیمگیری اشتباهی کند، نتیجه آن اشتباه، ارتباطی به کرونا نخواهد داشت.
یک سوم هنوز بیکار ند
آمار جدید نشان میدهد از جمعیت 3میلیون و 270هزار نفری بیکاران در زمستان 97، تنها 35.1درصد موفق به یافتن شغل شدهاند و 36.8درصد آنها همچنان بیکار ماندهاند
وضعیت اشتغال و بیکاری در دهه90 چگونه بوده است؟
اشتغال ناقص؛ تهدید بازار کار
در همینه زمینه :