
تعادلی میان طنز و اندوه

راجر ایبرت
ـ جک لمون در نقش سی. سی. باکستر، فردی است که بهمعنای واقعی کلمه تنهاست؛ شخصی که زندگیاش چنان پیچ و تاب طعنهآمیزی دارد که حتی نمیتواند آزادانه به خانه خود بازگردد، چون آپارتمان او معمولا به یکی از اعضای هیأت مدیره امانت داده میشود و آنها هم در عوض او را با وعده ترفیع مقام و حقوق، معلق نگه میدارند... .
ـ وقتی بیلی وایلدر فیلم «آپارتمان» را در سال ۱۹۶۰ میساخت، عبارت «مرد سازمانی» هنوز رایج بود. در یکی از صحنههای آغازین فیلم، باکستر را میبینیم که بین دسته عظیمی از حقوقبگیران قرار دارد. فضایی که آنها در آنجا کار میکنند مملو از میزهایی است که در ردیفهای موازی و بسیار طولانی قرار گرفتهاند. این صحنه، از فیلم صامت «ازدحام» (۱۹۲۸)، ساخته کینگ ویدور الهام گرفته شده است. این فیلم هم درباره یک کارمند گمنام در شرکتی خشک و عاری از احساسات است. فیلمنامه که در تعادلی دقیق میان طنز و اندوه نوشته شده نشان میدهد که باکستر و خانم کوبلیک ممکن است یکدیگر را دوست داشته باشند و ممکن است شکلی از عواطف اصیل داشته باشند که به عشق واقعی ختم شود، ولی هر دویشان بردههای نظام ارزشی شرکت شدهاند. باکستر میخواهد معاون رئیس باشد و خانم کوبلیک آرزو دارد همسر رئیس شود و هر دوی آنها آنقدر به مفهوم رئیس وابستهاند که نمیتوانند آقای شلدریک را به شکل یک خائن غیرقابل اعتماد ببینند.
ـ فیلم به شکل عریض و سیاه و سفید فیلمبرداری شده است. سیاه و سفید بودن فیلم به هرگونه حس شادی موجود در مهمانیها، کافهها و رستورانهای روزهای کریسمس که لبریز از جشن و پایکوبی هستند، تعادل میبخشد. عریضبودن صحنه، فضا و جدایی بین شخصیتها را بزرگتر جلوه میدهد و اطرافشان را با فضای خالی پر میکند. طراحی آپارتمان باکستر به نوعی است که اتاقخواب او درست در سمت چپ پسزمینه، در یک نقطه کانونی قرار میگیرد. اتاق که اسرار اربابها و علت رنجشهای باکستر در آن است، جایی برای چرتزدنهای او و اتفاقا جایی است که خانم کوبلیک مرحله بحرانی زندگی خود را در آن میگذراند. صحنههای دیگر، بین خیابانهای منهتن و پنجره کلوپهاست و در آخر، خانم کوبلیک و آقای شلدریک ظاهرا صاف و صادق را بر سر میزشان در آن رستوران چینی نشان میدهد، آنجا آقای شلدریک با حرارت و اشتیاق از مقاصد نیک خود صحبت میکند و با ناآرامی به ساعت مچیاش نگاه مختصری میاندازد.
ـ ️فیلم آپارتمان، نهتنها شامل مجموعهکارهایی است که وایلدر تا آن زمان در سینما انجام داده بود، بلکه تحولی کلیدی در بازی لمون بود. گذشته از این، آپارتمان، فیلمی کلیدی برای شرلی مکلین بود. کسی که 5سال در فیلمهای کمدی سبک بازی کرده بود و صحنههای بامزهای در فیلم «آنها دواندوان آمدند» (۱۹۵۸) خلق کرد، در اینجا در مقام یک بازیگر توانمند ظاهر و شکوفا شد.
ـ یکی از دلایلی که عشق بین باکستر و خانم کوبلیک بالغانه و نه یک کمدی موقعیت از آب درآمده این است که زمان زیادی میگذرد تا آن دو سرانجام به سمت هم کشیده شوند. آنها احمقهای فریبخورده نیستند، بلکه واقعگرایان خستهای هستند که از عشق دست کشیدهاند و بیشتر حقوق ماهانهشان برانگیختهشان میکند تا چیز دیگری.