• چهار شنبه 26 دی 1403
  • الأرْبِعَاء 15 رجب 1446
  • 2025 Jan 15
سه شنبه 27 خرداد 1399
کد مطلب : 102746
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/kRwZr
+
-

برج‌سازی بدون زیربنا

تجربه شخصی چند نفر از کسانی که از خدمات مجازی روزهای قرنطینه راضی نبودند

زهرا رستگارمقدم  _ روزنامه‌نگار

 با شلوار گرمکن روی مبل لم داده و با گوشی همراه خود مشغول است؛ تصویری تکرار‌شونده از کلاس مجازی معلم‌ها و دانش‌آموزان وقتی مجبور نیستند برای درس‌دادن و خواندن تا مدرسه بروند. کلاس برگزار شده و معلم جزوه‌ها را برای شاگردانش بارگذاری می‌کند. بعد با عصبانیت می‌نشیند و می‌گوید4 ساعت منتظر است که بارگذاری جزوه‌ها تمام شود، کلاسش با تأخیر برگزار شده و در طول کلاس چندبار اینترنتش قطع و اداره کلاس از اختیارش خارج شده است. حالا مدتی است که به شرایط عادت کرده و همه کارهایی را که لازم است در طول برگزاری کلاس انجام دهد، از روز قبل انجام می‌دهد. مشکل اما فقط مربوط به او نیست. آموزگاران که از حداقل امکانات برای درس‌دادن به دانش‌آموزان‌شان در خانه برخوردارند، در کمد و یخچال را تخته آموزشی خود کرده‌اند. همه ما به نوعی با تغییر ناگهانی و اجباری سبک زندگی‌مان دچار عصبانیت و سردرگمی شده‌ایم. اما این ماه‌های دورکاری چگونه گذشت؟

کدام معلم، کدام کلاس؟ 
زهرا معلم پایه ابتدایی است. او می‌گوید زحمتش کم نشده بلکه اگر زمانی در ساعت خاصی به خانه برمی‌گشت و از درس و مدرسه فارغ می‌شد، حالا تا نیمه‌های شب درگیر جواب‌دادن به سؤالات بچه‌ها، چک‌کردن تکالیف و مشاوره به مادر و پدر دانش‌آموزان است. مشکل اصلی آموزش به این شیوه، زیر ساخت‌هایی است که هیچ وقت فراهم نبوده است؛ «من به‌عنوان معلم نگران دانش‌آموزانی هستم که به اینترنت دسترسی ندارند. موقعیت جدید برای بعضی خانواده‌ها اضطراب ایجاد کرده است؛ اینکه دنبال شرایطی بگردند تا در ساعاتی از روز به اینترنتی دسترسی پیدا کنند و بچه‌هایشان را سر کلاس بنشانند یا موبایلی دست و پا کنند که بتوانند از طریق آن تکالیف بچه‌ها را ارسال کنند. آن هم اگر بتوانند. سرعت پایین اینترنت و همه‌‌چیزهایی که به بچه‌ها آموزش ندادیم و حالا از آنها مطالبه می‌کنیم را مزید بر این مشکلات کنید». به‌نظر او نرم‌افزار شاد درست است که برنامه کاملی برای آموزش نیست اما چون به طور ضرب‌الاجلی راه‌اندازی شده، به صورت موقت می‌شود با آن کار کرد. گرچه بسیاری از دانش‌آموزان هنوز از این نرم‌افزار استفاده نمی‌کنند و به نسبت مدارس برنامه آموزشی‌شان متفاوت است. پارمیدا که سال دوم متوسطه است، می‌گوید امتحاناتش به‌صورت آنلاین برگزار می‌شود و دانش‌آموزان کتاب‌ باز امتحان می‌دهند. این به‌خاطر آن است که سازوکاری برای چنین موقعیتی وجود نداشته. درحالی‌که آزمون آنلاین در بسیاری از آموزشگاه‌های خصوصی برگزار می‌شود، آموزش و پرورش به چنین امکانی دسترسی ندارد. نکته دیگر آنکه بسیاری از دانش‌آموزان موقعیت حضور آنلاین در امتحان را ندارند، همین باعث شد جواب‌ها را کتبی بنویسند و تصویرش را ارسال کنند.

کلافگی در گردش‌های مجازی
تجربه ناموفق «خروج» دل خیلی از سینماگران را برای اکران آنلاین لرزاند. کنسرت‌های آنلاین با مشکلات فنی همراه شدند و خیلی‌هایی که برای تماشای آنلاین کنسرت همایون شجریان بلیت تهیه کرده بودند، به منتقدان و معترضان زیرساخت‌های موجود در ایران بدل شدند. موزه‌ها و اماکن گردشگری که تماشای رایگان برای بازدیدکنندگان درنظر گرفته بودند با سرعت کم اینترنت تصاویرشان پردازش نشد و سایت‌های کتابخانه‌هایی که کتاب‌ها و مقالات را آنلاین در اختیار مردم قرار می‌دادند بالا نیامدند. فرحانه که حق عضویتی برای تماشای کنسرت شجریان پرداخت کرده بود، با توجه به موفق نبودنش در تماشای آن می‌گوید: «انگار باید به این وضعیت عادت کرد. کاربران غیرایرانسلی با تهیه بلیت ۱۰ هزار تومانی (که با مالیات بیش از ۱۱ هزار تومان بود) قرار بود اجرا را تماشا کنند. شب برگزاری کنسرت در سالن خالی تالار وحدت فرا رسید. ده‌ها نفر در سالن برای اجرایی که قرار بود تماشاچی نداشته باشد، حضور داشتند. با وجود خریدن حق عضویت، به‌دلیل مشکلات فنی نتوانستیم کنسرت را تماشا کنیم. وقتی زیرساخت و توانایی کافی برای چنین کاری وجود نداشته، نباید در این شرایط از احساسات مردم سوءاستفاده می‌شد. وقتی توانایی پوشش فنی ندارید مجبور نیستید انجامش بدهید!»

خدمات دولتی، خدمات اداری
انگشتش را 2بار محکم روی گوشی می‌کوبد و می‌گوید هنوز رمز پویا نگرفته و برای خرید باید از این رمز استفاده کند. چطور باید در خانه بماند و خرید کند وقتی چنین محدودیتی درنظر گرفته شده است؟ خدمات بانکی یکی از مشکلات تعطیلات ناخواسته برای مردم و کارمندان بانک بود. مردم قادر نبودند بدون حضور در شعبه‌ها مشکلات خود را برطرف کنند و زیر ساخت‌های لازم برای انجام کارهای بانکی به شکل غیرحضوری مهیا نشده بود. به استثنای بانک‌ها، شعبه‌های پیشخوان دولت نیز از حضور متقاضیان کد بورسی خالی نماند. احمد که در روزهای رونق بورس و سرمایه‌گذاری مردمی در آن مجبور شده بود برای ثبت‌نام و دریافت کد رهگیری به یکی از شعب پیشخوان دولت مراجعه کند می‌گوید: «مراحل طولانی ثبت‌نام را در خانه انجام دادیم. اما برایمان پیامکی ارسال شد که برای ادامه کار باید به شعبه پیشخوان دولت مراجعه کنیم. هنوز نمی‌دانم چرا مسائل ساده‌ای از این دست، حل نمی‌شود تا از ازدحام‌های بیهوده جلوگیری شود.» 
با توجه به تجربه مشترک هر یک از ما که مجبور بودیم در روزهای قرنطینه بیشتر به خدمات‌رسانی مجازی پناه ببریم و مشکلات‌مان را به شکل متفاوت‌تری حل کنیم، گرفتاری‌هایی به‌وجود آمده که ما را به نبود زیرساخت لازم در کشور حساس کرده است، حال آنکه بارها پیش از این به لزوم چنین زیرساخت‌هایی تأکید شده بود. باید دید پس از چنین تجربه‌ای، مدیران و مردم تا چه اندازه خود را مجهز به امکاناتی خواهند کرد که کمتر از پیش، خلأهایی در زندگی برایشان ایجاد شود. وضعیت ما در استفاده از فضای مجازی در روزهای قرنطینه بیشتر شبیه زندگی در برج‌هایی بود که هیچ زیربنایی نداشتند.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید