محیطزیست ایران در آتشی مهیبتر از سوختن زاگرس
زهرا رفیعی _خبرنگار
آتش در زاگرس با دستان خالیتر از همیشه عاشقان طبیعت، پس از 4روز خاموش شد. محیطزیست ایران اما در آتشی مهیبتر میسوزد. خشکیدگی سرزمین، ازدسترفتن آبهای زیرزمینی، آلودگی فراگیر خاک و آب، ریزگردهای فلجکننده، تخریب زیستگاهها و منابع طبیعی، نابودی تنوعزیستی و مدیریت ناکارآمد، بخشی از آتش فراگیری است که میتوان در آستانه روز جهانی محیطزیست و آغاز هفته محیطزیست در کشور به آن اشاره کرد.
طرحهای خطرناک انتقال آب
فاطمه ظفرنژاد، پژوهشگر حوزه آب مهمترین چالش محیطزیستی این روزهای کشور را انتقال آب بینحوضهای میداند و به همشهری میگوید: موضوع 3طرح انتقال آب در کشور مطرح است که هرسه اساسا اشتباه است. انتقال آب بهشتآباد از کارون به اصفهان، کرمان و رفسنجان که از سالها پیش مطرح بود و در همه زمانها بدنه کارشناسی وزارت نیرو با اجرای آن مخالف بود. این طرحها هیچگونه توجیه اجتماعی، اقتصادی، محیطزیستی و امنیتی ندارد و از همان سالها مردم محلی و فعالان محیطزیست به آن معترض بودند.
ظفرنژاد البته پیشتر و در یک سخنرانی در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری، دلایل علمی مخالفت خود با طرحهای انتقال آب را ارائه کرد و حالا به همشهری میگوید: انتقال آب برای هر دو حوضه آبخیزدهنده و گیرنده خطرناک است. این طرح اثرات منفی برای نظام آبشناختی، پوشش گیاهی و جانوری، سفرههای آب زیرزمینی و پیکرههای آبی هردو حوضه آبخیز دارد. همچنین با اثرات مخربی که در جوامع مولد حوضه دهنده ایجاد میکند، سبک زندگی مردمان ساکن در حوضه گیرنده را هم تغییر میدهد، ضمن اینکه به ایجاد مناقشات اجتماعی بین دو حوضه و تهدید امنیت ملی منجر میشود.
او در توضیح تأثیرات انتقال آب خوزستان به سرزمینهای مجاور میگوید: هورالعظیم با ساخت چندین سد در حوضه آبخیز بالادست در 4کشور ازجمله ایران، از بین رفته و عدمتامین حقابه تالاب، ریزگردهای فلجکننده نصیب مردم خوزستان کرد. خوزستان با تمدنی بیش از 5هزار سال، هماکنون مهاجرفرستترین استان کشور شده است. اجرای پروژه انتقال آب کارون به کویر مرکزی، البته امنیت غذایی را هم تهدید میکند. محصولات تابستانی خوزستان در خودکفایی کشور نقشی مهم دارد و این درحالی است که اراضی کشاورزی در این استان با ضبط حقابهها در بالادست، از دست میرود و اراضی دیم و سفرههای آب زیرزمینی بهشدت آسیب میبیند.
کارون که روزگاری محل زندگی نهنگها و کوسهها بود حالا خالی از ماهیهای بومی شده است؛ این نهتنها معاش ساکنان اطراف رودخانه را محدود کرده، بلکه آسیب زیادی به پوشش جانوری و گیاهی منطقه وارد کرده است.
به گفته فاطمه ظفرنژاد نتیجه لاغری کارون، از بین رفتن زیستگاه جانوران آبزی و کنار آبزی است. او میگوید: کارون سفرههای آب زیرزمینی کشاورزان مناطق دوردست را نیز پرآب میکرد، خودکفایی کشاورزی اصل اساسی توسعه پایدار است که با انتقال آب بین حوضهای از بین میرود. کاهش رطوبت منطقه نیز گیاهان یک تا دوساله را از بین میبرد و زمینه برای آتشسوزی جنگلهای زاگرسی آماده میشود.
این پژوهشگر آب و توسعه پایدار با اشاره به خشکشدن تالاب شادگان که روزگاری با سیلابهای بهاری و زمستانی کارون پرآب میشد، میگوید: با دستکاری ناشیانه و مهندسی تهاجمی در حال تخریب محیطزیست هستیم و دیگر چیزی از تمدن خوزستان باقی نخواهیم گذاشت.
بهرهبرداری استثمارگونه
آتشسوزیهای وسیع در زاگرس بیشتر از همیشه نشان داد که برای بسیاری از مدیران کشور حفظ محیطزیست اولویت نیست. اگر کمکهای مردمی نبود، آتش دامان مناطق وسیعتری را میگرفت. به اعتقاد هادی کیادلیری، دبیر مراجع کنوانسیون تنوعزیستی کشور، در کشوری که 83درصد سرزمین خشک و نیمهخشک است و تنها 7درصد جنگل دارد، برای حفظ محیطزیست باید بیشتر تلاش کرد. او در گفتوگو با همشهری میگوید: در مرحلهای از توسعه هستیم که خیلی بیمحابا از منابع طبیعی استفاده میکنیم. هنوز مسئولان فکر میکنند نمیتوان همزمان با توسعه صنعت، محیطزیست را حفظ کرد. این برداشت غلط از توسعه باعث میشود در آیندهای نهچندان دور استقلال و پایداری سرزمین را از دست دهیم. منابع طبیعی زمانی تجدیدپذیر خواهند بود که فرصت احیا به آنها داده شود. رئیس دانشکده کشاورزی و منابعطبیعی دانشگاه آزاد میگوید: بیش از اندازه با تخریب منابع طبیعی بر محیطزیست فشار آوردیم و بهراحتی نمیتوان آن را جبران کرد.
بر اساس آمار رسمی 42درصد از جنگلهای شمال رو به قهقراست. اوضاع در زاگرس بهمراتب بدتر است و در اکوسیستم شکننده ایران، بهرهکشی از طبیعت در حد استثمار است. نتیجه بسیاری از تصمیمات نادرست امروز را چند سال بعد خواهیم دید.