![دوئل مرگبار در باغ متروکه](/img/newspaper_pages/1399/03-khordad/11/rooye/new/2102.jpg)
درگیری 2نوجوان 17ساله بر سر یک دختر جنایت آفرید
دوئل مرگبار در باغ متروکه
![دوئل مرگبار در باغ متروکه](/img/newspaper_pages/1399/03-khordad/11/rooye/new/2102.jpg)
دعوای 2پسر 17ساله بهخاطر یک دختر پایان خونینی داشت و این2رقیب وقتی برای دوئل در باغ متروکه قرار گذاشتند، ماجرا به قتل یکی از آنها منجر شد.
بهگزارش همشهری، بامداد چهارشنبه گذشته رهگذرانی که از کنار باغی متروکه حوالی پل مدیریت عبور میکردند چشمشان به پیکر خونین پسری نوجوان افتاد. آنها خود را به پسر نوجوان رساندند و دیدند خون زیادی از او رفته اما با این حال هنوز زنده است و نفس میکشد. در این شرایط ماجرا به اورژانس گزارش شد و زمانی که امدادگران در راه رسیدن به محل حادثه بودند، زنی در لابهلای جمعیت حاضر شد و فریاد زد که نوجوان مجروح پسرش است. زن میگفت پسرش با فردی قرار داشت و آخرین بار با عصبانیت از خانه خارج شده بود. خانه آنها در همان حوالی بود و به همین دلیل مادر که هرچه به موبایل پسرش زنگ زده و پاسخی دریافت نکرده بود، نگران از خانه بیرون زده و با دیدن جمعیتی که مقابل باغ متروکه جمع شده بود، متوجه حادثهای شد که برای پسرش رخ داده بود.
گزارش قتل
پسر زخمی به بیمارستان انتقال یافت و تحت درمان قرار گرفت. آنطور که مشخص بود 3ضربه چاقو به بدن او اصابت کرده بود و شدت جراحاتش به حدی بود که ساعتی بعد به کام مرگ رفت. در این شرایط گزارش این جنایت به قاضی شفیعی، بازپرس جنایی تهران اعلام شد و او به همراه تیم تجسس پلیس آگاهی تهران در بیمارستان حاضر شدند. مادر مقتول که بهشدت گریه میکرد سرنخی در اختیار تیم تحقیق قرار داد و گفت: پسر من از چند وقت قبل با فردی به نام سامان که حوالی اتوبان باکری زندگی میکرد اختلاف داشت. شب حادثه هم تلفنی با او صحبت کرد و متوجه شدم با سامان قرار گذاشته است. پسرم امروز درحالیکه بهشدت عصبانی بود از خانه خارج شد و میدانم این ماجرا به اختلافش با سامان ربط دارد. پسر من عاشق دختری بود و بر سر همین مسئله با سامان اختلاف داشت.
بازداشت قاتل
با سرنخی که مادر مقتول در اختیار تیم تحقیق قرار داد قاضی جنایی دستور بازداشت سامان را صادر کرد و او ساعتی بعد از جنایت در خانهاش که حوالی اتوبان باکری بود دستگیر شد. او در بازجوییها به قتل اقرار کرد و گفت دعوای آنها بهخاطر یک دختر بوده و او رقیبش را در درگیری به قتل رسانده است. قاضی جنایی پس از تحقیق از متهم، پرونده را بهدلیل اینکه سن متهم زیر 18سال بود به دادسرای اطفال فرستاد. از سوی دیگر متهم برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت تا پس از تکمیل تحقیقات به کانون اصلاح و تربیت منتقل شود.
گفتوگو
دوستی تلگرامی
متهم به قتل 17ساله است که میگوید اختلافش با مقتول بر سر یک دختر نوجوان بود که به تازگی با او در فضای مجازی آشنا شده بود. وی که پس از این جنایت بهشدت وحشتزده است مدعی است که هرگز قصد کشتن مقتول را نداشته و همهچیز در یک لحظه رخ داده است.
اگر قصد کشتن او را نداشتی چرا با چاقو به او ضربه زدی؟
ما رفته بودیم با هم صحبت کنیم. چون باید یکی از ما پایش را کنار میکشید. دعوای ما بهخاطر دختری به نام نسترن بود. مقتول هم به او علاقه داشت و وقتی این ماجرا را فهمیدم به او زنگ زدم و گفتم پایش را کنار بکشد اما او گفت کسی که باید پایش را کنار بکشد تو هستی. من زیر بار نرفتم و روز حادثه در باغ متروکه که در نزدیکی خانه مقتول بود قرار گذاشتیم. میخواستیم با هم صحبت کنیم تا موضوع حل شود اما جر و بحثمان شد و درگیر شدیم. او چاقو همراهش بود که مرا تهدید کرد. در جدال با یکدیگر ناگهان چاقو از دستش افتاد و من که بهشدت از توهینهای او عصبانی بودم چاقو را از روی زمین برداشتم و 3ضربه به مقتول زدم. اما به هیچ عنوان قصد کشتن او را نداشتم. باور کنید من هنوزم باورم نمیشود که دست به جنایت زدم و تبدیل به آدمکش شدهام.
پس چرا بعد از اینکه به او ضربه زدی، فرار کردی؟
ترسیده بودم. وقتی او خونآلود روی زمین افتاد و من صدای مردم را شنیدم وحشت کردم و پا به فرار گذاشتم. فکر میکردم ضربات سطحی هستند و مردم او را به بیمارستان میرسانند. با خودم گفتم خیلی زود مرخص میشود اما وقتی پلیس را مقابل خانهام دیدم تازه فهمیدم که آدم کشتهام.
با نسترن چطور آشنا شدی؟
او همسن خودم بود. با او در تلگرام آشنا شدم و در نخستین قرار عاشقش شدم. دوستی ما ادامه داشت و من رؤیای ازدواج با نسترن را در سر داشتم اما یک دفعه سروکله مقتول پیدا شد و همه نقشههای مرا بههم ریخت. از مقتول بارها خواستم که بیخیال این دختر شود اما قبول نمیکرد.
چرا از خود نسترن نخواستی که بیخیال مقتول شود؟
نمیدانم. تصور میکردم خودم باید مقتول را از سر راهم بردارم.