سروش حبیبی
نامی که میشناسیم و به آن اعتماد داریم
مهرنوش سلماسی_روزنامه نگار
سالها فعالیت پرثمر بیحاشیه و بدون جنجال و ترجمه بهترین آثار ادبی با وسواس فراوان و فارسی درست (شامل متنهایی که برای نخستین بار ترجمه میشدند و کتابهایی که قبلا منتشر شده بودند) سروش حبیبی را به نامی مطمئن برای مخاطبان تبدیل کرده. ممکن است ما نه با نام کتاب و نه با نویسندهاش آشنایی داشته باشیم ولی مشاهده نام سروش حبیبی برای جلب اطمینانمان کفایت میکند. من شخصا هرگز از اعتماد به او ضرر نکردهام. سروش حبیبی مثل هر مترجم بزرگ دیگری صاحب سلیقه و بینش است. کترهای و براساس خواست بازار و موجهای زودگذر ترجمه نکرده و نمیکند. برای هر کتاب هم لحن متناسب با اثر را یافته و مییابد. ابلوموف را مثل خداحافظ گریکوپر ترجمه نکرده و نه قائل به ترجمه مکانیکی و تحتالفظی است و نه ادعای سبک شخصی دارد. توضیح دادن سروش حبیبی در چنین فضای محدودی غیرممکن است. فقط این نکته را درنظر بگیرید که او در سن بالای ۶۰ سالگی و در اوج شهرت و اعتبار حرفهای تصمیم میگیرد آثار داستایوفسکی و تالستوی را از زبان مبدا به فارسی برگرداند و در نتیجه روسی یاد میگیرد. نمیدانیم با وقتی که برای آموختن زبان روسی صرف کرد چند کتاب دیگر میتوانست ترجمه کند و خودش این اواخر در گفتوگویی نسبت به اینکه تصمیمش درست بوده یا نه، تردیدهایی مطرح کرده. ما بهعنوان خواننده اما، جنگ و صلح، آنا کارنینا، شبهای روشن، آبلوموف، همزاد، شیاطین و... را به ترجمه او خواندهایم و نمیتوانیم خودمان را بازنده بدانیم. تازه دکتر ژیواگو و یادداشتهای زیرزمینی هم در راه هستند. یعنی ضیافت همچنان ادامه دارد.سروش حبیبی ۸۶ ساله با گذشت ۴۲ سال از مهاجرتش از ایران، احتمالا بیش از هر هم وطن غربتنشین دیگری، متن فارسی نوشته و با واژه سر و کار داشته. نامی که حضورش بر پیشانی هر کتابی یک اتفاق مهم ادبی است. حالا چه آن کتاب برای نخستین بار به فارسی زبانان معرفی شود و چه اثری مشهور باشد که قبلا بارها ترجمه شده باشد. کمتر مترجمی را میتوان با چنین جایگاهی سراغ گرفت. سروش حبیبی نامی است که میشناسیم و به آن اعتماد داریم.