جعفر بای
محقق و کارشناس آسیبهای اجتماعی
مدیران هنگام قدرتنمایی در گفتوگو با یکدیگر، چه مباحثی را مطرح میکنند یا به زبان ساده کریخوانی مدیران حول چه مسائلی است؟ یکی از مهارتهای مدیریت، مستندسازی و تهیه و تنظیم گزارش کار و انعکاس اقدامات و فعالیتهای انجامشده است که برخی از آنان گویا کار دیگری جز ارائه گزارش ندارند و بهراحتی از کاه، کوه ساخته و مخاطب را تحت تاثیر گزارشهایی در اوراق رنگی گلاسه با تصاویر مهیج و... قرار میدهند. معالاسف برخی از مدیران به جای فکر و اندیشه در حوزه کاری و طرح و برنامهریزی درخصوص ماموریتهای محوله و اهتمام برای حل مشکلات و کوشش جهت رفع گرفتاریها، بیشترین توانشان را به ثبت و ضبط اقدامات و یادداشتکردن کارهای معمولی و فیلمبرداری از کوچکترین حضور و عکاسی برای انعکاس گزارش، مصروف میکنند تا از خود جلوهای زیبا، فردی فعال و عنصری کوشا نزد مردم نشان دهند.
متاسفانه بعضی از مدیران به جای اندیشیدن و همفکری یا گردهمایی و هماندیشی برای یافتن راهحلهای اساسی به منظور رفع مشکلات موجود و گرفتاریهای پیش رو، تمامی تلاشهای خود را صرف تهیه و تنظیم گزارش و مستندکردن به شیوه چند برابرسازی و ارائه تصاویر لوکس و بسیار فانتزی و مطالب لاکچری، آنهم جهت اغوای افکار عمومی میکنند.
این در حالی است که در فرهنگ ایثار و شهادت در جبهههای نبرد حق علیه باطل، رزمندگان و مبارزان و قهرمانان فقط در اندیشه کار و تلاش و اجرا و عمل و فعالیتکردن بودند، حتی اکراه داشتند که اقدامات سلحشورانه خویش را به زبان جاری سازند که مبادا ریا شود. آنان در مقابل اصرار در بیان فداکاریهایشان، از بیان هر سخنی خودداری و از طرح مطالب امتناع میکردند. آنان که بندگان مخلص خدا بودند از بیان تلاشهای خویش شرم داشتند که مبادا خلوص و تواضع آنان را خدشهدار کند. آنان به هیچ عنوان نه خود گزارش آنچنانی از کارهایشان میدادند و نه به دیگران اجازه تبیین ریاکارانه فعالیتها را میدادند؛ مجاهدانی که همیشه خود را بدهکار خدا و مردم میدانستند و به طور مستمر و شبانهروز تلاش میکردند و با فعالیتهای بیوقفه، کار و فعالیت میکردند تا مشکلات محرومان رفع شود.
شوربختانه آن فرهنگ متعالی و اندیشههای تعالیبخش و افکار فاخر بهشدت به ورطه فراموشی سپرده میشود. جا دارد به شاخصهای قدرتمند و ملاکهای مورد توجه در کریخوانی برخی از مدیران اشاراتی داشته باشیم. در تعیین منزلت اجتماعی در دنیای غرب، معیارهای مادی مانند تعداد سیلندرهای ماشین یا نوع و مدل آن و یا برندهای پوشاک و مارک ساعت و... مورد استفاده قرار میگیرد. متاسفانه غلبه اندیشههای مادی و تفوق تفکر دنیایی در افکار برخی از مدیران ما نیز مانند ویروس لاعلاج سرایت کرده و موارد مادی را مظهر قدرت و توانایی دانسته و مسائل دنیایی را مایه فخر و مباهات پنداشته و به وجود آنها افتخار میکنند؛ مانند میزان بودجه یا مبالغ هزینهکردها و تعداد کارکنان و یا اتومبیلهای در اختیار، مدل ماشین و تعداد راننده، عظمت ساختمان و تعداد طبقات و سطح زیربنا و تعداد شرکتهای تابعه یا مبلغ اعتبار خارج از شمول در اختیار مدیر، زیربنای اتاق مدیریتی و نوع و جنس مبلمان، تعداد منشیهای مدیر، سن و تیپ و جنس آنها، نوع کت و شلوار و یا تعداد صفرهای حساب پسانداز، روشهای سرکارگذاری اربابرجوع شیوههای ارجاع با رنگ خودکار و یا بهرهگیری از واژگان خاص به صورت رمز، روشهای اخذ زیرمیزی، طراحی مکانیسمهای بسیار پیچیده اخذ رشوههای دریافتی و... . دردمندانه نمیتوان رفتار و افکار برخی از مدیران را در طراز نظام مقدس اسلامی دید. انحراف وحشتناکی در شیوه مدیریتی برخی از مدیران ایجاد شده که فرسنگها با ارزشهای دینی فاصله دارد. رفتار برخی از مدیران وخیمتر از اندیشههای مادیگرانه دنیای غرب شده است. شیوههای مدیریتی برخی از مدیران نظام در تضاد با دیدگاههای اسلامی است. باید تحولی همهجانبه و تغییرات اساسی و بازنگری بنیادی در خصوص مدیریت اتخاذ شود تا نظام اداری از حاکمیت اینگونه مدیران نجات یابد.
مدیریت به سبک گزارش آگهی
در همینه زمینه :