• دو شنبه 28 اسفند 1402
  • الإثْنَيْن 8 رمضان 1445
  • 2024 Mar 18
شنبه 27 اردیبهشت 1399
کد مطلب : 100727
+
-

انتقاد در بوته نقد

گاهی ناآگاهی از اصول یک رفتار ساده مانند حرف زدن درباره مشکلات، می‌تواند چالش‌های بزرگی در زندگی‌مان ایجاد کند و این درست همان چیزی است که باید برای پرهیز از آن، مهارت‌ها و دانش کافی را از نوع و چگونگی نقد و انتقاد کسب کنیم

انتقاد در بوته نقد

یکتا فراهانی_خبرنگار

در زندگی اجتماعی و خانوادگی، از اعضای یک خانواده که نسبت نزدیکی با همدیگر دارند بگیریم تا اعضای یک خانواده بزرگ در محل کار یا جامعه که نسبت نزدیکی با یکدیگر ندارند شاهد نظرات و عقاید بسیار متفاوتی هستیم. گاهی دو نفر با تربیت و شرایط یکسان آن قدر با هم متفاوت هستند که باور نمی‌کنیم در یک خانه تربیت شده باشند. این اختلاف نظر‌ها و سلایق جدا از آنکه خوب باشد یا بد و اینکه ما بخواهیم یا نخواهیم همچنان وجود دارند. اما شیوه نقد و برخورد ما با اینگونه تفاوت‌ها بسیار مؤثر است و گاهی می‌تواند زمینه ساز بروز مشکلات زیادی باشد. زیرا در بسیاری موارد با مشاهده آنچه مخالف نظر ماست به‌گونه‌ای برخورد می‌کنیم و عکس‌العمل نشان می‌دهیم که باعث رنجش دیگران و در بعضی موارد هم از بین رفتن روابطمان خواهد شد. اما چگونه می‌توانیم رفتار مناسبی در این خصوص داشته باشیم و طوری اظهارنظر کنیم که مشکلی پیش نیاید. در این خصوص با دکتر علی قاسمی، روانشناس و مشاور گفت‌وگو کرده‌ایم.

قضاوت، رفتار ناپسندی نیست 
هر انسانی در هر لحظه از زندگی بین آن چیزی که در هر موقعیت می‌خواهد و آنچه می‌بیند و می‌شنود و درک و دریافت می‌کند در حال قضاوت و مقایسه است. مثلا خود ما اگر هنگام پخش برنامه‌های تلویزیونی آنچه را می‌خواهیم دریافت نکنیم می‌توانیم بلافاصله از دیدن آن صرف‌نظر کنیم. یعنی بعضی مواقع می‌توان انتخابی کرد که به خواسته ما نزدیک‌تر است. اساسا مغز همه انسان‌ها براساس همین قضاوت‌ها و مقایسه‌ها دست به رفتار مشخصی می‌زند. یعنی حتی هنگام خرید در مغازه هم مغز ما برای انتخاب آنچه می‌خواهد دست به مقایسه و قضاوت می‌زند. بنابراین مقایسه کردن و قضاوت کردن که یکی از کارهای پایه‌ای مغز انسان است فعل بد و ناپسندی نیست. چون در واقع مغز ما براساس قضاوت کردن کار می‌کند. اما زمانی که می‌خواهیم در مورد رفتار یا کار دیگران نظر بدهیم در واقع می‌خواهیم موضوع را از منظر خود بیرونی کنیم و آنچه را در ذهنمان می‌گذرد به دیگران انتقال بدهیم. نکته مهم آن است که توجه داشته باشیم وقتی داریم در مورد کارهای دیگران نظر می‌دهیم در واقع می‌خواهیم آنچه را می‌بینیم یا می‌شنویم با مطلوب‌هایی که برای خودمان خوب و ارزشمند تعریف شده است می‌سنجیم ؛ ولی فراموش نکنیم آنچه برای یک فرد مطلوب است لزوما برای دیگران هم بدین گونه نخواهد بود. ممکن است آنچه به‌نظر ما ارزشمند و درست است برای دیگران بی‌ارزش باشد. به همین‌خاطر هنگام بیان عقیده خودمان بایدحتما به این نکته توجه داشته باشیم.

نقد کردن به جای انتقاد 
ما معمولا نظر افرادی را می‌پذیریم و به آنها توجه می‌کنیم که نسبت به آنها احساس خوبی داشته باشیم. اغلب والدین سعی می‌کنند فرزندانشان را کنترل کنند و هیچ‌کس از اینکه کنترل شود احساس خوبی نخواهد داشت. وقتی والدین فرزندان خود را انتقاد و سرزنش می‌کنند آنها هم کمتر به خواسته‌های والدین خود احترام می‌گذارند و حتی به آن فکر می‌کنند و ارزش قائل می‌شوند. بنابراین باید یاد بگیریم چگونه به شیوه درستی نظر خودمان را به دیگران انتقال بدهیم تا احتمال تأثیر‌گذاری حرف‌های ما بر طرف مقابل بیشتر باشد. شیوه درست نظر دادن «نقد کردن» است. نقد کردن یعنی کمک به شناخت بهتر درست از نادرست یا مناسب از نامناسب. با وجود اینکه نقد با انتقاد هم خانواده است؛ اما تفاوت‌هایی با آن دارد. در نقد برخلاف انتقاد ابتدا نکات مثبت رفتار یا کار فرد بیان می‌شود، سپس از طرف مقابل سؤال می‌کنیم که آیا مایل هست نکاتی در مورد بهتر شدن بعضی رفتارهایش به او متذکر بشویم یا نه. مثلا اگر مادری می‌خواهد برای نظافت و مرتب کردن منزل به فرزندش نکاتی را بگوید قبل از هر چیز باید از او تشکر کند که قبول کرده مادرش را در این کار همراهی کند. بعد از فرزندش سؤال کند که دوست دارد در این مورد چیزهای بیشتری هم یاد بگیرد.این اجازه گرفتن برای این است که طرف مقابل در برابر«نقد» ما «گارد» نگیرد. هنگام نقد در بیان نظر خود باید توجه داشته باشیم محترمانه و صمیمانه آنچه را قابل بهبود است، بگوییم.

انتقاد، سازنده نیست 
 با توجه به اینکه ما در زندگی ناگزیر از قضاوت و در واقع بیان نظرات خود هستیم باید حتما به‌گونه‌ای این کار را انجام دهیم که مشکلی پیش نیاید. ولی متأسفانه اغلب افراد هنگام مواجهه با یک اثر هنری یا کار، رفتار و هر چیزی که به نوعی می‌خواهند نظر خود را در مورد آن بگویند «انتقاد» می‌کنند. در تعریف انتقاد باید گفت انتقاد یعنی قضاوت منفی کردن در مورد کسی یا چیزی و نشان دادن و بیان آن به طرف مقابل.یعنی ما کار، اثر یا رفتارطرف مقابل خود را براساس نظر و مطلوبیات خودمان مقایسه و قضاوت می‌کنیم و نتیجه می‌گیریم که آن رفتار، اثر یا... ارزش ندارد، منفی است و... ما اغلب با طعنه و کنایه می‌خواهیم این نکات منفی را یاد آور شویم و به نوعی به رخ طرف مقابل بکشیم. اما نباید فراموش کنیم که انتقاد به این صورت، مخرب‌ترین رفتار در روابط بین فردی است. ما وقتی انتقاد می‌کنیم در واقع به طرف مقابل حمله می‌کنیم. اما در اینجا این سؤال پیش می‌آید که پس انتقاد سازنده چیست؟ توجه داشته باشیم «انتقاد هیچگاه سازنده نیست»؛ انتقاد به‌خاطر ماهیتش و نوع پیامی که به گیرنده انتقال داده می‌شود مخرب است؛ منتهی با توجه به چگونگی انتقال پیام به شنونده ممکن است شدت تخریب آن کم یا زیاد باشد. در فرایند انتقاد معمولا به جای اینکه صرفا در مورد رفتار طرف مقابل صحبت و دیدگاه خودمان را ارائه کنیم در واقع «شخصیت » طرف مقابل را زیر سؤال می‌بریم. نظرات ما هم معمولا ناظر به «شخصیت» اوست تا «فعل» او. به همین‌خاطر گفته می‌شود که در انتقاد معمولا نوعی توهین و گسترش دادن مبالغه‌آمیز اتفاق می‌افتد. در بسیار ی مواقع در جملات انتقادی قیدهایی مثل «همیشه، مدام، اصلا، کلا» زیاد به‌کار می‌رود؛ درصورتی که شاید دوسه بار بیشتر انجام داده نشده باشد. مثلا ممکن است دوست ما دیر سر قرار برسد و عذرخواهی هم بکند ولی ما در انتقاد از او بگوییم «تو کلا بی‌توجهی و همیشه دیر می‌رسی و...» وقتی ما اینگونه مبالغه‌آمیز انتقاد می‌کنیم در واقع خود شخص را زیر سؤال می‌بریم؛ نه فعلی را که مرتکب شده است. بنابراین با وجود اینکه ما فکر می‌کنیم با گوشزد کردن مدام به طرف مقابل برای انجام ندادن کاری که به‌نظر ما ناپسند است کمک می‌کنیم اما در واقع با ایجاد «احساس منفی» و «گارد دفاعی» رابطه خودمان را به‌تدریج تخریب می‌کنیم. همین موضوع باعث می‌شود احتمال پذیرش از سوی طرف مقابل به‌شدت کاهش پیدا کند.

القای پیام‌های ناخوشایند 
تفاو ت دیگر نقد کردن با انتقاد این است که در نقد صرفا بر رفتار مشاهده شده فرد تمرکز می‌کنیم و رفتار او را به گذشته، شخصیت، تربیت و خانواده‌اش تعمیم نمی‌دهیم؛ درصورتی که این اتفاق در انتقاد می‌افتد. در انتقاد از رفتار یک فرد به او القا می‌کنیم که خوب تربیت نشده، رفتارش بی‌ادبانه و غیراخلاقی است و سابقه زیادی هم در اینگونه رفتارها دارد. در مجموع هنگام انتقاد شخصیت فرد را زیر سؤال می‌بریم.
 تفاوت دیگر نقد با انتقاد این است که در نقد برقابلیت‌های قابل مشاهده تمرکز می‌کنیم. تلاش می‌کنیم آنچه را به‌عنوان نکات قابل بهبود ارائه می‌کنیم چیزی باشد که دیگران هم بتوانند ببینند وصرفا بر پایه نظرات شخصی ما نباشد.در نقد تلاش می‌کنیم شواهد قابل مشاهده و بررسی ارائه کنیم که خود فرد نقد‌شونده هم بتواند به نتیجه‌ای برسد که ما رسیده‌ایم. ضمن اینکه تمرکز ما بر حفظ رابطه خوب است نه تخریب و ویرانگری. در نقد ما حواسمان هست نوع مکالمات و رفتارمان نباید به‌گونه‌ای باشد که طرف مقابل برنجد. هدف ما تخریب شخصیت طرف مقابل نیست بلکه کمک کردن به اوست. حتی اگر بخواهیم در مورد غذایی که کسی برایمان پخته هم نظر بدهیم باید ابتدا نکات مثبت آن را بگوییم و در آخر اگر به‌نظرمان رسید مشکلی هم دارد آن را بیان کنیم. اما چون نقد کردن نیازمند داشتن آگاهی، دانش، هوش هیجانی، خویشتن‌داری و انصاف است کار آسانی نیست و برای انجام آن حتما باید دانش و آگاهی لازم را  کسب کرد. در ضمن توجه داشته باشیم در نقد، ما فقط می‌توانیم نظر خود را به دیگران منتقل کنیم ولی نباید دخالت و کنترلی برای انجام دادن یا ندادن آن داشته باشیم.

تفاوت نقد با انتقاد
در نقد برقابلیت‌های قابل مشاهده تمرکز می‌کنیم. تلاش می‌کنیم آنچه را به‌عنوان نکات قابل بهبود ارائه می‌کنیم چیزی باشد که دیگران هم بتوانند ببینند وصرفا بر پایه نظرات شخصی ما نباشد.در نقد تلاش می‌کنیم شواهد قابل مشاهده و بررسی ارائه کنیم که خود فرد نقد‌شونده هم بتواند به نتیجه‌ای برسد که ما رسیده‌ایم
 

این خبر را به اشتراک بگذارید