• دو شنبه 31 اردیبهشت 1403
  • الإثْنَيْن 12 ذی القعده 1445
  • 2024 May 20
دو شنبه 22 اردیبهشت 1399
کد مطلب : 100448
+
-

به یاد فوتبال، به نام زندگی

سکانس‌های ماندگار فوتبال دوباره شورانگیز می‌شود

به یاد فوتبال، به نام زندگی

محمد عدلی- روزنامه‌نگار

یک توپ بلند از دفاع اینتر به سمت محوطه جریمه حریف فرستاده شد. ایوان زامورانو بعد از ضربه سر دفاع بیانکونری برای به‌دست آوردن توپ جنگید اما توپ در گوشه محوطه به پای رونالدو چسبید. مرد مریخی از فرصت‌های کوچک هم موقعیت می‌سازد. توپ را از دفاع عبور داد اما مدافع یوونتوس جلوی او ایستاد و بهترین بازیکن جهان را به چمن ورزشگاه دل‌آلپی چسباند. همه حاضران ورزشگاه تورین و تماشاگران تلویزیونی در همان صحنه اول، پنالتی را دیدند به غیراز مرد سبزپوش وسط میدان.
 فریادهای گزارشگر ایتالیایی یک لحظه قطع نشد. بازی بین دو تیمی که برای قهرمانی فصل دوشادوش هم پیش می‌رفتند ادامه پیدا کرد. درحالی‌که بازیکنان نراتزوری بازی را برای اعتراض به داور رها کرده بودند، توپ را به زیدان رساندند او هم با یک پاس در عمق برای دل‌پیرو موقعیت ساخت؛ او مقابل تاریبووست نقش بر زمین شد و داور سوت را حالا به صدا درآورد و پنالتی را برای یوونتوس اعلام کرد. همه بازیکنان اینتر روی سر داور ریختند. هیچ‌کس رونالدو را نه قبل و نه بعد از آن صحنه، اینچنین برافروخته ندید. ماسیمو موراتی ورزشگاه را ترک کرد. چند بازیکن اینتر ازجمله رونالدو چند بازی آینده لیگ را محروم شدند. پنالتی یوونتوس را پالیوکا گرفت اما بازی را داور و یوونتوس با گل دل‌پیرو بردند. انتهای فصل هم جامی که از دست اینتر درآمد را به یوونتوس تقدیم کردند.
صحنه‌ای که ۲۲ سال پیش به کابوس تبدیل شده بود، از یک پیج اینستاگرامی، جلوی چشمانم رژه رفت تا واکسنی از همان حس به بدنم تزریق شده باشد، همان درد یا حداقل خاطره آن درد، جان تازه‌ای گرفت.
عاشقان فوتبال، دانسته یا ندانسته یک دلیل برای عشق خود دارند. هرچند که عشق و عاشقی دلیل نمی‌خواهد و هیچ توضیحی هم لازم نیست بابت عشق به کسی داده شود اما تمرین زندگی در مستطیل سبز با بالاترین درجه شبیه‌سازی مهم‌ترین علت وابستگی است. غم، شادی، شکست و پیروزی ساده‌ترین و ملموس‌ترین حس‌های شبیه‌سازی شده در فوتبال است. پیچیدگی‌های یک زندگی با تمام جزئیات، همه لحظه‌های سخت، تمام ثانیه‌های زیبا، به مو رسیدن و پاره‌نشدن‌ها و کل رویدادهایی که در زندگی جاری می‌شود، روی چمن مخملی هم ساری است. حالا زندگی ایستاده است. انگار یک قدرت فرازمینی ساعت را در گرینویچ لندن متوقف کرده و زمان ایستاده است. زندگی از جریان ایستاده و فوتبال هم نیست تا آنجا تمرینش کنیم. وقتی در «حال» خبری نیست و چشم‌اندازی هم از «آینده» وجود ندارد، باید به «گذشته» پناه برد. بله فوتبال باید زنده باشد. اصلا تمام مزه‌اش به پیشامدهای ناگهانی آن است درست مثل زندگی.
اما وقتی چیزی برای نوشتن در دفتر روزانه وجود ندارد باید ورق‌ها را به عقب بازگرداند و خاطره‌ها را بازخوانی کرد. صحنه‌هایی از فوتبال‌های به‌یادماندنی مانند سکانس‌هایی از فیلم‌های ماندگار در ذهن‌ها باقی مانده است که هیچ‌وقت تکراری نمی‌شود. هر فوتبالدوستی، سکانس‌های ماندگار خودش را دارد که احیاکننده همان احساسی است که در زمان نخستین نمایش داشته است؛ همان خشم، لذت، اندوه، شادی و آدرنالین به‌صورت ضعیف‌شده آزاد می‌شود. مشابه برخی اتفاقات خاصی که از زندگی خود داشته‌ایم و یادشان، ما را به احساس حاصل از آن رویداد نزدیک می‌کند.
همه خاطره‌ها مانند صحنه زمین خوردن رونالدو در محوطه جریمه بانوی پیر ایتالیا، خانه‌خراب‌کن نیست. این روزهای بدون فوتبال به کمک پیج‌های خاطره‌باز، زیبایی‌هایی هم داشته است. به زیبایی مکث طلایی دیگو میلیتو قبل از ضربه نهایی برای زدن نخستین گل به بایرن مونیخ در فینال لیگ قهرمانان سال۲۰۱۰ یا به زیبایی دریبل ناگهانی او پیش از زدن گل دوم در همان بازی؛ گل‌هایی که به ثمر رساندنشان برای اینتری‌ها سخت‌تر از شکست دژ بارسلونا در مجموع دو بازی مرحله نیمه‌نهایی نبود. این سکانس‌های تماشایی به لحظه‌ای ماندگار ختم شد. یک شات خاص در تاریخ لیگ قهرمانان اروپا. ال‌کاپیتانو جام قهرمانی را مثل کلاه روی سرش گذاشت. خاویر زانتی کبیر آن لحظه به نشان رهایی از روزهای سخت، چنین ژستی با جام گرفت. شاید او لحظه زمین‌خوردن رونالدو و چشم روی هم گذاشتن داور را بار دیگر از جلوی چشمانش عبور داده باشد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید