از ذهنت خارج شو ، زندگی کن
اگر این روزها بهدلیل خانه نشینی بیشتر از هر زمان دیگری با اعضای خانواده وقت میگذرانید با چند مهارت برای تحملپذیرترکردن این ارتباط آشنا شوید
یکتا فراهانی_خبرنگار
همنشینی و مصاحبت اعضای یک خانه با همدیگر شاید یکی از لذتبخشترین کارهایی باشد که در طول سال بسیاری افراد بهدنبال پیدا کردن وقتی برای آن هستند و در بسیاری مواقع هم شاکیاند که به دلایل و شاید هم بهتر است بگوییم به بهانههای مختلف چنین فرصتی دست نمیدهد. اما وقتی هم چنین فرصتی دست میدهد شاید نتوانند به اندازه کافی از آن لذت ببرند. بهویژه اینکه مثلا وقتی هنگام شیوع بیماریای مانند کرونا افراد ناچار به قرنطینه خانگی و گذراندن وقت بسیار بیشتری در کنار همدیگر هستند نمیدانند واقعاً چگونه باید با یکدیگر وقت بگذرانند. اینکه بسیاری از ما نمیتوانیم در این هنگام از بودن کنار همدیگر لذتببریم و سپاسگزار باشیم به عوامل بسیار زیادی بستگی دارد. ولی موضوع مهم دیگر هم این است که اجبار به ماندن در خانه و تحمل شرایط شیوع بیماری و مشکلات شغلی هم اغلب کار را سختتر میکند. اما چه تمایلی به ادامه این ماجرا و تحمل شرایط داشته باشیم یا نه، باید بتوانیم با آگاهی بیشتر به بهبود شرایط موجود و حفظ آرامش در خانه کمک کنیم. دانستن برای چگونگی رسیدن به چنین جایگاهی با دکتر یدالله دمیرچی، روانشناس، مشاور و عضو هیأت علمی پژوهشگاه علومانسانی گفتوگو کردهایم.
حفظ روابط خانوادگی
هنگام شیوع بیماریهای واگیرداری مانند کرونا، نخستین راهکار ماندن در قرنطینههای خانگی، حفظ فاصله و نداشتن دیدار با دیگران است که همین موضوع میتواند مشکلات زیادی را با خود بهدنبال داشته باشد.
بهتر است تا حدامکان هر کاری را بهطور غیرحضوری انجام داد. اما نمیتوانیم تمام ارتباطات خودمان را قطع کنیم، مبادا ناقل بیماری باشیم یا شخص دیگری بیماری را به ما منتقل کند. به حداقل رساندن ارتباط فیزیکی با دیگران کار بسیار درستی است.اما این کار در مورد خانواده صدقنمیکند. اعضای خانواده که در یک مکان زندگی میکنند میتوانند تماسهای فیزیکی را به حدقل برسانند ولی به جای آن باید از لحاظ عاطفی توجه بیشتری به همدیگر داشته باشند و در نهایت ،امنیت بیشتری به یکدیگر منتقل کنند.
با وجود اینکه ممکن است به دلایل مختلف و شرایط حاکم بر دنیا، خود ما هم حال روحی مساعدی نداشته باشیم، ماندن زیاد در خلوت خود و توجه نداشتن به روحیه دیگران از جمله اعضای خانواده و دوستان و آشنایان، کار درستی نیست و معمولا نشاندهنده این است که باید فکری به حال خودمان بکنیم تا بتوانیم بهتر شرایط موجود را تاب بیاوریم. بیش از اندازه تنهاگذاشتن دیگران و توجه نکردن به آنها شاید باعث ایجاد کدورت و ناراحتی و تیرهشدن روابط ما با دیگران شود.
اغلب تئوریهای روانشناسی اذعان دارند که «سلامت روان» یعنی شخص در حد نرمال و طبیعی میتواند گاهی افسرده باشد یا اضطراب و استرس داشته باشد. ولی اگر این میزان بیش از حد معمول طول بکشد سلامت روان او با مشکل مواجه خواهد شد.
در حالت طبیعی هم یکی از نمادها و نشانههای بارز سلامت روان عمومی، برخورداری از روابط اجتماعی خوب و موفق است. هر چقدر روابط اجتماعی ما بیشتر و حسابشدهتر باشد به این معناست که ذهن ما مشکلی در برقراری رابطه با دیگران ندارد.
اما افرادی که از دیگران کنارهگیری میکنند و علاقهای به برقراری رابطه با دیگران ندارند زمینه بیشتری هم برای به هم خوردن سلامت روانشان دارند.
یکی از مهمترین روابط اجتماعی «روابط خانوادگی» است که اگر به خوبی حفظ نشود و اگر اعضای یک خانواده نتوانند رابطه خوبی با یکدیگر برقرار کنند در آینده در برقراری ارتباط با افراد دیگر در اجتماع بهخصوص روابط عاطفی مهم هم مشکلات زیادی خواهند داشت؛خصوصا هنگام مشکلات که حتما باید بتوانند به یکدیگر کمک کنند و بیش از هر چیزی برای هم قوتقلب باشند.
توجه بیشتر به کودکان
یکی از مهمترین نیازهای کودکان نیاز به تفریح و سرگرمی است. در ایامی مانند شیوع بیماری و محدودیت برای رفتوآمد و برقراری ارتباطات و بیرون رفتن، شکل انجام اینگونه کارها هم تغییر پیدا کرده اما این نیاز از بین نرفته است. بنابراین باید ذهن بچهها را با اینگونه تغییرات آشنا کرد و با دلایل ساده و واقعی برای آنها توضیح داد که به چه دلیل نمیتوانیم مثلا به پارک، رستوران یا خانه دوستان و آشنایان برویم. اما به جای آن باید خلاقیت داشته باشیم و ببینیم چطور میتوانیم با توجه به امکانات موجود به نیاز کودکان به تفریح و سرگرمی پاسخ درست بدهیم.
البته باید با توجه به این شرایط و اجبار ماندن افراد در کنار یکدیگر، صبر و حوصله بیشتری داشته باشیم تا درگیریها و مشاجرات هم هر چه کمتر شود؛ چون کودکان هم تحتتأثیر رفتارهای ما الگوبرداری میکنند.
وقت گذاشتن بیشتر با بچهها یکی از مهمترین کارهایی است که در این ایام حتما باید به آن توجه شود.
ترسهای افراطی
در مواقع بحران و رؤیارویی با مشکلاتی مانند بیماری همهگیر کرونا، ترس و استرس بعضی افراد بیش از حد نرمال و طبیعی است. به همینخاطر باید توجه بیشتری به آن شود چون شاید در طولانی مدت دردسرهای زیادی بهوجود بیاورد.
برای اینکه متوجه شویم ترس ما در برابر بیماری یا مشکلاتی از این دست، تا چه حد است و آیا طبیعی است یا افراطی، باید ببینیم تا چه میزان در مورد آن موضوع مهم دچار «نشخوارهای فکری» هستیم.
اگر مدام در مورد اینکه چندبار دستمان را شستهایم، آیا اصلا این مقدار کافی بوده یا خیر یا وسواسهایی از این دست فکر میکنیم باید توجه داشتهباشیم که رفتار ما دارد کمکم از حالت طبیعی خارج میشود.
در واقع این موضوع میتواند شروع یک «اختلال» باشد که ممکن است در طولانیمدت مشکلات زیادی به بار بیاورد تا حدی که توان مقابله با آن را نداشته باشیم.
بهطور مثال برای رهایی از اینگونه هراسهای افراطی در این دوران، تکنیکهای زیادی با رویکردهای مختلف وجود دارد. اما آنچه برای عموم قابلاستفاده است این است که نخست منابع اطلاعاتی خودمان را به خوبی بررسی کنیم. این موضوع خیلی مهم است که آگاهیهای ما در مورد بیماری کرونا و حواشی آن از کجا بهدست میآید؛ آیا بهنظر هر شخص یا هر پیام اینترنتیای توجه میکنیم و گاهی هم از بسیاری از آنها میترسیم و مضطرب میشویم؟
موثق نبودن اطلاعات ورودی یکی از مهمترین عوامل بروز ترس و استرس است. ضمن اینکه باید دقت زیادی در انتخاب همنشینان خود داشته باشیم.نشستوبرخاست با افراد بیش از حد نگران و مضطرب باعث انتقال ترس و نگرانی آنها به ما میشود و در ابن خصوص بسیار تأثیرگذار است.
«ابهامزدایی» هم موضوع بسیار مهمی برای دامن نزدن به اضطرابها و نگرانیهای ما به شمار میرود.
پرورش خلاقیت
در دوران سختیها مانند زمان قرنطینههای خانگی، ذهن ما بیش از هر زمان دیگری به مشکلات، ضعفها و ناتوانیهای خودش و اطرافیان متمرکز میشود. به همینخاطر «مهار ذهن» دراین زمانها کار بسیار مهمی است که باید آن را تمرین کنیم.
البته این کار چندان آسان نیست و یکشبه هم بهدست نمیآید. برای این کار ابتدا باید هر بار که ذهنمان به سمت مشکلات متمایل میشود آن را با انجام کارهای دیگری مانند تماشای فیلم، خواندن کتاب، تعمیرات خانگی، ورزش و... به سوی دیگری هدایت کنیم.
برای این کار هم نباید خیلی زود خسته یا ناامید شویم. فراموش نکنیم که ذهن ما مانند بچه بازیگوشی است که دوست دارد هر کاری میخواهد انجام دهد و این خود ما هستیم که باید بتوانیم مهار این کودک بازیگوش را بهدست بگیریم و به جای پرداختن به موضوعات ناراحتکنندهای مانند پیگیری مداوم اخبار مربوط به بیماری و حواشی آن، دست به خلاقیت بزنیم؛مثلا کارهایی انجام دهیم که تا حالا امتحان نکردهایم؛ مثل یادگیری زبان جدیدی که مدتها آرزوی پرداختن به آن را داشتهایم.
یادگرفتن چند لغت جدید میتواند ما را با دنیای دیگری آشنا کند. این کار حتی با گشت زدن در فضای مجازی هم امکانپذیر است؛ مثلا اگر دوستداریم با زبان ایتالیایی آشنا شویم میتوانیم در اینترنت علاوه بر معادلیابی کلمات فارسی با ایتالیایی با فرهنگ و آدابورسوم و حالوهوای آن کشور هم آشنایی مختصری پیدا کنیم.
بیماری یا بیداری؟
با شیوع بیماری کرونا حواشی و اظهارنظرهای بسیار متفاوتی بهویژه در فضای مجازی انتشار پیدا کرده و همین موضوع هم باعث تشکیل گروههای مخالف و موافق بسیاری شده که بارها به تقابل با هم پرداختهاند.
البته در این فضا، عبارتهای زیادی به چشم میخورند که معمولا شعارگونه بهنظر میرسند. مثلا بعضیها شیوع این بیماری سخت را عامل «بیداری» طبیعت و مردم میدانند و معتقدند پس از این بیماری، افراد بیشتر قدر همدیگر را میدانند و نسبت به هم مهربانتر خواهند شد و... .
عدهای دیگر هم فکر میکنند امکان دارد افراد نامهربان و ناسپاس برای مدتی پس از پایان قرنطینه قدر دیدارها و ماندن در کنار یکدیگر را بیشتر بدانند؛ ولی «پایدار» ماندن صفاتی مانند مهربانی، قدرشناسی یا داشتن انصاف، چیزی نیست که بتوان خیلی روی آن حساب کرد.
بنابراین بهترین کار به جای ماندن در حالوهوای این شعارها این است که هر کس سعی کند با توجه به داشتن وقت بیشتر، خودش را بهتر بشناسد و سهم خود را در پایدار ماندن صفات اخلاقی خوب تشخیص دهد.
توجه داشته باشیم اگر بخواهیم به هر نوشته موافق یا مخالفی بیش از اندازه بپردازیم، در واقع به ذهنمان اجازه پردازش صحیح اطلاعات را نخواهیم داد.
اما فراموش نکنیم هر اتفاقی میتواند ۲ جنبه مثبت و منفی داشته باشد؛ مثلا جنبه مثبت شیوع جهانی بیماری مانند کرونا هم میتواند این باشد که همبستگی اجتماعیای اتفاق افتاده که حتی مرز بین کشورها را هم تحتالشعاع قراردادهاست. انگار همه افراد دنیا همدرد شدهاند. ضمن اینکه همه دریافتهاند با وجود این همه پیشرفتهای متنوع در همه عرصههای علمی و تکنولوژی هنوز هم ضعفهای بسیاری داریم.
به همینخاطر بهنظر میرسد انسانها پس از این ماجرا در استراتژیهای خودشان؛ چه در سطح فردی و چه اجتماعی تجدیدنظر خواهند کرد؛ بهگونهای که سبک زندگی آنها هم تحتالشعاع قرارخواهدگرفت و تغییر خواهد کرد.
توضیح دلایل محدودیتها
یکی از مهمترین نیازهای کودکان نیاز به تفریح و سرگرمی است. در ایامی مانند شیوع بیماری و محدودیت برای رفتوآمد و برقراری ارتباطات و بیرون رفتن، شکل انجام اینگونه کارها هم تغییر پیدا کرده اما این نیاز از بین نرفته است. بنابراین باید ذهن بچهها را با اینگونه تغییرات آشنا کرد و با دلایل ساده و واقعی برای آنها توضیح داد که به چه دلیل نمیتوانیم مثلا به پارک، رستوران یا خانه دوستان و آشنایان برویم
بچه بازیگوش را مهار کنید
فراموش نکنیم که ذهن ما مانند بچه بازیگوشی است که دوست دارد هر کاری میخواهد انجام دهد و این خود ما هستیم که باید بتوانیم مهار این کودک بازیگوش را بهدست بگیریم و به جای پرداختن به موضوعات ناراحتکنندهای مانند پیگیری مداوم اخبار مربوط به بیماری و حواشی آن، دست به خلاقیت بزنیم