
زندهباد زندگی
مرضيه جعفري پس از موفقيتهايش با خاتون و تيمملي مربي سال آسيا شد، او نه فقط فوتبال و مربيگري که زندگي کردن را بلد است

لیلی خرسند- روزنامهنگار
بهترین آسیا؛ این حق مرضیه جعفری است؟ بله این حق اوست که بهترین مربی زنان در فوتبال آسیا شود. ولی درحقیقت این حداقل قدردانی است که میشود از او کرد. مرضیه جعفری نه بهعنوان یک مربی و نه حتی بهعنوان یک زن، که بهعنوان یک انسان، شایسته بهترین تقدیرهاست. او خود نماد است؛ نماد تلاش، نماد ایستادگی و تسلیم نشدن، نماد زمین خوردن و برخاستن، ... نه...او فقط نماد زندگی است، کسی که بارها از گور برخاسته، روی خرابهها ایستاده و نهتنها ادامه داده که بهترینها را رقم زده است. او نماد گلستان در آتش ابراهیم است، انسانی است تنیده از غم و زندگی.
مرضیه جعفری چند سالی است که دیده میشود، بعد از قهرمانیهای پیدرپیاش با تیم خاتون در لیگ برتر فوتبال زنان، با تیمی که 11بار در 18دوره اخیر، قهرمان لیگ شده و به جمع 8تیم اول باشگاههای آسیا رسیده. جعفری امسال برای نخستین بار قبول کرد سرمربی تیم ملی شود و با این تیم هم موفق بود و برای دومین بار به جام ملتهای آسیا صعود کرد. ملاک کارشناسان برنامه بهترینهای آسیا، برای انتخاب جعفری بهعنوان بهترین مربی آسیا، عنوانی که نخستین بار به یک مربی در فوتبال ایران رسیده، همین موفقیتهاست اما جعفری را باید بالاتر از اینها داد. فوتبال فقط برای او یک ابزار است، ابزاری برای گذر از رنجها. رنج برای جعفری از شهر زادگاهش شروع شد، از بم و زلزله. در آن شب هولناک که جعفری دختری 21ساله بود، بیشتر دخترانی که در تیم فوتسال شهر بم بازی میکردند، زیر آوارها دفن شدند. همین یک مورد کافی بود تا او در کنار دیگر زنان شهر بنشیند، فغان کند و برای باقی عمر زانوی غم بغل گیرد. او اما راه دیگری را انتخاب کرد؛ برخاستن و ساختن دوباره، امید دادن و زندگی کردن. بم و دخترانش بار دیگر با مرضیه جعفری راه توپ و دروازه را در پیش گرفتند. نفراتی که زنده مانده بودند، به یاد رفتگان، تیم ساختند و 6سال بعد در بزرگترین رویداد داخلی حاضر شدند. بمیها فقط سال اول لیگ برتر فوتبال غایب بودند و از سال 1388درحالیکه خیلی از روزهای تلخ زلزله نمیگذشت، تیمی را آماده کردند که در همان دوره اول روی سکوی سوم قرار گرفت و از آن دوره به بعد مدعی شدند، 11قهرمانی و 2نایبقهرمانی بهدست آوردند و بهترین نماینده برای باشگاههای فوتبال زنان ایران در آسیا شدند. بم با مرضیه جعفری جان گرفت و تیم فوتبال دخترانش تنها داشته شهر شد؛ شهری که روزهای آخر هفته مردمانش، به تماشای بازی فوتبال زنان و زیارت قبور میگذرد.
جعفری روزهای سخت دیگری هم داشته و انگار او ملاک سنجش صبر برای روزگار شده. از دست دادن فرزند و از دست دادن برادر، شانههای جعفری را سنگینتر کرد و همچنین از دست دادن یکی از بهترین بازیکنانش؛ ملیکا محمدی. اما او هر بار مصممتر از قبل به راهش ادامه داد. کافی است در جشنهای قهرمانی خاتون در لیگ او را ببینید؛ قامتش ایستاده است اما صورت؟ چشمان غمباری که هیچ لبخندی نمیتواند تغییرش دهد. همینهاست که واژههای انسان بودن، امید داشتن و زندگی کردن در مقابل جعفری طور دیگری معنا میشوند. او در همه این سالها نهتنها در نقش مربی که همراهی دوستداشتنی برای همتیمیهایش بوده است، این را نه ما که بازیکنانش بارها به زبان آوردهاند.
شاید شادترین روز زندگی او در سالهای اخیر همین مراسم بهترینهای آسیا بود که لبخندش عمیقتر از همیشه بود. اما گفتن تبریک کافی نیست، باید زیستن را از جعفری آموخت.
هفتمین آقای آسیا
ایران در مراسم معرفی بهترینهای سال فوتبال و فوتسال آسیا که در مرکز فرهنگی ملک فهد ریاض برگزار شد، یک نماینده دیگر هم داشت؛ سالار آقاپور، ستاره تیم ملی فوتسال ایران و تیم گهر زمین سیرجان. آقاپور هفتمین ایرانیای بود که در فوتسال آسیا بهترین میشد. پیش از او علیاصغر حسنزاده برای 4سال توپ طلای فوتسال آسیا را صاحب شده بود. 3دوره هم وحید شمسایی، سرمربی فعلی تیم ملی فوتسال بر بام آسیا ایستاد. محمد طاهری سال 2010مرد سال فوتسال آسیا شد. این عنوان سال 2011به محمد کشاورز رسید. سال 2022مسلم اولادقبا اجازه نداد توپ طلا به بازیکن غیرایرانی برسد. سال 2023هم سعید احمدعباسی بهترین آسیا شد. و اما نفر هفتم سالار آقاپور که سال گذشته بهترین بازیکن تیم ایران و آسیا بود. در همه سالهایی که بهترینهای آسیا معرفی شدهاند، فقط 4دوره عنوان بهترین مرد فوتسال آسیا به ایران نرسیده است.