حداقل دستمزد برای زنان فوتبالیست؛ حتی اگر قهرمان جهان باشند
توپ نابرابری در زمین فوتبال
رد شکایت زنان فوتبال آمریکا که بهدنبال حقوق برابر هستند بهانهای شد تا زنان ایران هم از تبعیض حقوق زنان و مردان بگویند؛ مناسبات اقتصادی، نگاه جنسیتی حاکم، دوری زنان از خشونت و حاشیه دلیل این تبعیضهاست
لیلی خرسند- خبرنگار
بازیکنان تیم ملی فوتبال زنان آمریکا حقوق برابر با بازیکنان تیم ملی فوتبال مردان میخواهند. خود آنها و طرفدارانشان این را حق بازیکن زن آمریکا میدانند، حتی معتقدند آنها باید خیلی بیشتر از بازیکنان مرد، دستمزد بگیرند. 4قهرمانی المپیک و 4 قهرمانی در جامجهانی؛ این نتیجه عملکرد تیم ملی زنان آمریکا در این سالهاست اما مردان چه؟ آنها حتی به فینال این مسابقات هم نرسیدهاند. در این شرایط منطقی است که زنان حقوق بالاتر از مردان بگیرند اما قاضی فدرال آمریکا حتی حقوق برابر را هم حق آنها نمیداند.
بازیکنان تیم ملی آمریکا به رهبری الکس مورگان، کاپیتان تیم، مارس 2019شکایتی را مطرح کردند. آنها مدعی شدند چون حقوق برابر با حقوق بازیکنان مرد نمیگیرند، باید خسارت 100میلیون دلاری بهشان پرداخت شود. اما قاضی گری کلانسر، این درخواست آنها را رد کرده است. بهانه کلانسر این بود که بازیکنان تیم ملی زنان سالهای قبل سندی را امضا کردهاند و طبق آن رضایت دادهاند که دستمزدی پایینتر از بازیکنان تیم مردان بگیرند. زنان این حرف قاضی را قبول ندارند و گفتهاند که پیگیر شکایتشان هستند. مورگان به نمایندگی از بقیه گفته است: «هیچ وقت دست از مبارزه بر نمیداریم.»
حقوق نابرابر بازیکنان زن و مرد در فوتبال آمریکا توجه طرفداران فوتبال را به تبعیض بین بازیکنان زن و مرد جلب کرده است. در کشورهایی مثل ایران که فوتبال زنان با مردان تفاوت فاحشی دارد، طبیعی است زنان به اندازه مردان دستمزد نگیرند، هر چند زنان در این کشورها هم نیاز دارند برای رشد به امکانات برابر دسترسی داشته باشند. اما سؤال این است که چرا فوتبالیست زن در کشورهایی مانند آمریکا، ژاپن و... که فوتبال زنانشان خیلی جلوتر از فوتبال مردان است، باید دستمزد کمتری بگیرد؟ جواب فوری به این سؤال این است که فوتبال مردان جذابتر از فوتبال زنان است. نظر بعضیها هم این است که نگاه تبعیضآمیز جنسیتی، فوتبال را ورزش مردانه میداند و همین مانع میشود تا زنان به حقوق واقعی برسند. اما کارشناسان فوتبال زن در ایران نظرات دیگری هم دارند.
مریم ایراندوست: این جهان مردسالار
«مریم ایراندوست» از مربیان فوتبال، نابرابری حقوق زن و مرد را فقط در فوتبال نمیبیند: «هنوز در کل جهان برابری زن و مرد را نداریم، در فوتبال، رشتههای دیگر، در بحث خانه و خانواده این برابری نیست. گفته میشود چون فوتبال زنان تماشاگر کم دارد، باید دستمزدی هم که آنها میگیرند کمتر از مردان باشد اما آیا در فوتبال زنان آمریکا هم که بحث امروز است، این موضوع صدق میکند؟ در فوتبال آمریکا وضعیت برعکس است. فوتبال زنان آمریکا خیلی هوادار دارد و در بحث اسپانسرینگ و تماشاگر فوتبال زنان و مردان فرقی با هم ندارند. نهتنها در آمریکا که در چند کشور دیگر منوال بر همین است. موضوع این است که فوتبال زنان نوپاست و و به تازگی بحث برابری زنان و مردان مطرح شده است. 15سال است زنان فوتبالیست بهدنبال حقوق برابر هستند و از زحمتی که میکشند، دفاع میکنند. برای رسیدن به حق در جهان مردسالار این 15سال فرصت کمی است. روز زن را بهخاطر اعتراض کارگران نساجی انتخاب کردند. الان هم بازیکنانی نظیر الکس مورگان و مگان راپیدو هستند که برای رسیدن به حقوق برابر تلاش میکنند. این تلاش اولینهاست که به نتیجه میرسد.»
فوتبال زنان زیبا نیست؛ این ادعای کسانی است که حاضر نیستند حقوق واقعی زنان را پرداخت کنند. ایراندوست، ادعای این افراد را رد میکند: «من اختلافی در زیبا بودن فوتبال زنان و مردان نمیبینیم. درست است در ایران نمیتوانیم فوتبال زنان و مردان را مقایسه کنیم، چون که ما چیزی در فوتبال زنان نداریم. نخست باید داده داشته باشیم و بعد منتظر بازخورد بمانیم. اما اگر بازیهای همین جام جهانی فوتبال فرانسه را دنبال کرده باشید، مشخص است که فوتبال زنان در زیبایی چیزی کمتر از فوتبال مردان ندارد.»
یکی از بحثهای مطرح در مقایسه فوتبال زنان تفاوت قدرت جسمانی است. آنها که فوتبال زنان را زیبا نمیبینند، قدرتی نبودن فوتبال زنان را دلیل زیبا نبودن فوتبال زنان میدانند اما ایراندوست این مقایسه را نمیپسندد: «بله درست است، فوتبال مردان قدرتی است اما زنان در فوتبال باهوشترند. در جام جهانی فرانسه که در سطح اول برگزار شد تاکتیک تیمهایی نظیر آمریکا، سوئد، هلند و... واقعا خوب بود. بازیهایی که در فوتبال زنان انجام میشود فوقالعاده و لذتبخش است. شاید این حرف از زبان من زن قابلقبول نباشد و بگویند چون من زن هستم، طرفداری میکنم اما این مردانی هم که جام فرانسه را دنبال کردند و بازیها را دیدند، تأیید میکنند که بازی زنان چیزی از بازی مردان کم ندارد. پدر من که بازیها را میدید، جا خورده بود. باورش نمیشد که فوتبال زنان اینقدر پیشرفته باشد.» ماهها قبل از اینکه جامجهانی فوتبال مردان آغاز شود، طرفداران فوتبال منتظر شروع این تورنمنت هستند. تبلیغات گسترده، کلیپهایی که ساخته میشود و... همه را دعوت میکنند که تماشاگر بازیها باشند اما چرا در فوتبال زنان این اتفاق نمیافتد؟ ایراندوست میگوید: «باید دید جامجهانی مردان از کی آغاز شده و جامجهانی زنان از چه سالی. این تفاوت سالها تأثیرگذار است. جامجهانی زنان در فرانسه را باید با جامجهانیای که 40سال پیش در فوتبال مردان برگزار شد، مقایسه کنیم. این مقایسه نشان میدهد که وضعیت جام زنان از نظر اسپانسرینگ بهتر هم بود. به هر حال ورزش زنان خیلی دیرتر از ورزش مردان حالت حرفهای بهخود گرفت و این در تبلیغات آن تأثیر میگذارد.» ایراندوست معتقد است با ورود مافیا به فوتبال زن، شاید فوتبال زنان بتواند با فوتبال مردان برابری کند: «جذابیت فوتبال زنان چیزی کم از فوتبال مردان ندارد. البته در این مورد نباید ایران را درنظر بگیریم که ما فاجعهایم. در این شرایط که میگوییم فوتبال زنان به اندازه فوتبال مردان جذاب است، شاید این مسئله مطرح شود که چرا در کشورهایی مانند آمریکا که فضا باز است و امکانات زیاد، تلویزیون و رسانههای دیگر هستند باز هم حقوق زنان نادیده گرفته میشود؟ مسئله این است که در صنعت فوتبال قدرت مافیا دخیل است، قدرتی که هنوز به فوتبال زنان ورود نکرده است. اگر مافیا به فوتبال زنان هم راه پیدا کند، شاید وضعیت دستمزد آنها هم تغییر کند.» ایراندوست تأکید میکند که فوتبال زنان و مردان در وسط زمین تفاوتی با هم ندارند.
فروزان سلیمانی: مسی هم قدرتی نیست
«فروزان سلیمانی»، از مربیان فوتبال زن از تفاوتی که بین فوتبال زنان و مردان در سطح جهان هست، متأسف است. او تفاوت را در کشورهایی نظیر ایران قبول دارد: «در کشور ما اختلاف بین حقوق بازیکنان فوتبال مرد و زن وحشتناک است. قرارداد یک بازیکن مرد با هزینه یک تیم فوتبال زنان در کل فصل برابری میکند. ما در رنکینگ آسیا هم سطح خیلی پایینی داریم وشرایطمان حداقل با 4 تیم ژاپن، چین، کرهشمالی و جنوبی قابل مقایسه نیست. بدون رودربایستی باید بگویم جامعه ما فوتبال زنان را تحویل نمیگیرد. مسئولیت 99درصد باشگاههای زنان هم با مردان است. ما از هر نظر که بگویید ضعیف هستیم، از نظر مدیریت، تیمداری، برگزاری مسابقات، جذاب بودن بازیها، حرفهای بودن بازیکنان و....» ولی نمیتوان پذیرفت این تفاوت در کشورهایی که فوتبال زنان آنها برتر از فوتبال مردان است، دغدغه باشد: «ما با مردان خیلی اختلاف داریم. اینکه دستمزد بازیکنان زنان ما پایینتر از دستمزد مردان باشد، توجیه دارد ولی چرا این تفاوت بین بازیکنان زن و مرد آمریکا هم هست؟ زنان آمریکا چندین دوره قهرمان جهان و المپیک شدهاند. یا این تفاوت را چرا باید در فوتبال ژاپن ببینیم؟ تیم فوتبال زنان آنها قهرمانی جهان دارد ولی تیم مردان به زحمت به جام جهانی صعود میکند. در یکی از کلاسهای بازآموزی مربیگری مدرس ما میگفت که در یکی از سالهایی که ژاپن قهرمان جام جهانی شده بود، در پرواز برگشت برای بازیکنان این تیم بلیت فرست کلاس نگرفته بودند و آنها از این بابت ناراحت بودند. چرا در جاهایی هم که زنان بالاتر هستند، باید دستمزد پایینتر بگیرند. این اتفاق عجیبی است و به بحث روانشناسی نیاز دارد.»
جو بایدن نامزد ریاستجمهوری آمریکا از فوتبال زنان این کشور حمایت کرده و فدراسیون فوتبال آمریکا را تهدید کرده است. او در توییتر خود خطاب به بازیکنان تیم ملی فوتبال زنان آمریکا نوشته است: «دست از جنگ نکشید. هنوز همهچیز تمام نشده است. پرداخت حقوق برابر، همین حالا. اگر من رئیسجمهور شوم باید بودجه جام جهانی را از جای دیگری تامین کنید.» سلیمانی این تهدید و حمایت را نپسندیده است و آن را مثل شعارهای تبلیغاتی نامزدهای ریاستجمهوری میداند، شعارهایی که در حمایت از زنان سر میدهند: «او هم از حربه تبلیغاتی استفاده کرده است. او از حقوق زنان صحبت کرده تا هم رأی زنان را جلب کند و هم نظر جامعه را بهخودش. او حداقل در فوتبال زنان الان میتواند به داشتن رأی مطمئن باشد ولی شاید رئیسجمهور هم شود، نابرابری حقوق زنان و مردان حل نشود.»
اما چرا این تبعیض دستمزد در فوتبال زنان و مردان وجود دارد. سلیمانی میگوید: «فقط در تنیس است که زنان حق خودشان را میگیرند. در فوتبال و بیشتر رشتهها این تبعیض وجود دارد. دلیل این تبعیض در فوتبال شاید میتواند به نوع بازی زنان برگردد. زنان خشن بازی نمیکنند. زنان دوست دارند کارشان را به بهترین شکل ممکن انجام دهند و به همینخاطر دلیلی نمیبینند که خشونت را چاشنی کارشان کنند. خشونت فقط این نیست که دعوا راه بیندازی، خشن بازی کردن، تکل رفتن و... هم معنی خشونت میدهد. زنان کمتر تکل میروند و کمتر همدیگر را در بازی میزنند. بازی ظریف آنها و نداشتن خشونت تماشاگر را هیجانی نمیکند. خشونت بازی تماشاگر را به جایی میرساند که داد بزند و خودش را خالی کند. من نمیگویم حرکت ناشایست یا حرف بد در فوتبال زنان نیست ولی خشونت را کمتر میبینیم.»
یکی از منابع درآمد مالی اسپانسرها هستند. بهنظر میرسد در فوتبالی در حد فوتبال زنان آمریکا هم اسپانسرها خیلی مشتاق حمایت از زنان نیستند. سلیمانی میگوید: «در کشوری مثل ما وضع مشخص است. اسپانسر سمت تیمها نمیآید، چون بازیها پخش تلویزیونی ندارد و اسپانسر دیده نمیشود. اما در آمریکا و ژاپن چرا حمایت از فوتبال زنان به اندازه حمایت از فوتبال مردان نیست؟ زنان خیلی دنبال حاشیه نیستند. آنها چون میخواهند زندگی راحتتری در جامعه داشته باشند، خودشان را کمتر در معرض دید میگذارند. بازیکنی مثل رونالدو، هر کاری میکند خبرساز میشود چون زندگی شخصیاش در معرض دید عموم است و مردان از درگیر شدن خوششان میآید. بخشی از علاقه تماشاگر فوتبال هم به همین حاشیههاست. تماشاگر دنبال این است که ببیند بازیکن مورد علاقهاش چالشی را که داشته رد کرده یا نه. کدام باشگاه سر بستن قرارداد با کدام بازیکن به مشکل خورده و... ولی این موارد را در فوتبال زنان کمتر میبینیم.»
سلیمانی قبول ندارد که فوتبال مردان بهخاطر قدرتی بازی کردن آنها جذاب است: «این مقایسه کجا و چطور انجام میشود؟ اگر در یک زمین با هم بازی کنند، میشود مقایسه کرد ولی آنها که با هم بازی نمیکنند. در مردان هم همه قدرتی نیستند. در فوتبال جهان هم ما مسی را داریم که بهترین بازیکن است ولی قدرتی نیست.» سلیمانی مردانه و زنانه کردن ورزش را نمیپسندد: «ورزش برای همه است مرد و زن ندارد.»
آسو جواهری: مناسبات اقتصادی اجازه برابری نمیدهد
«آسو جواهری»، داور فوتبال زنان و پژوهشگر اجتماعی دو عامل عمده را در پایین بودن دستمزد زنان مؤثر میداند؛ یکی نگاه جنسیتی به ورزش و فوتبال و دیگری مناسبات اقتصادی حاکم بر جهان امروز: « نابرابری در دستمزدها نه فقط نتیجه نگاه جنسیتی به ورزش که نتیجه مناسبات اقتصاد سیاسی نظم نوین جهانی است، نگاه جنسیتی به پشتوانه کارکردهای بازار نابرابری را تشدید میکند. ما با سازوکارهای اقتصادیای طرف هستیم که مناسباتش را بازار تعریف میکند و این بازار براساس پیشفرضهایی نابرابر عمل میکند. اما چرا این نگاه جنسیتی حاکم است؟ اساسا ورزش مدرن مولود دنیای سرمایهداری و کالایی شدن اوقات فراغت است. تولد ورزش مدرن برای تجارت توسط بدنهای مردانه که گردش مالی ایجاد کنند اصلیترین دلیل شکلگیری این ورزشها بوده است. فوتبال هم از ابتدا بهخاطر ماهیت و نوع بازی خشن و بدنیاش، طبق تعاریف مردانه تلقی شده است که براساس آن از حوزه دسترسی زنان از ابتدا خارج بود. بههرحال در نتیجه سالها مبارزات زنان و جنبشهای فمینیستی ورود زنان به ورزش به این میزانی که هست شد. فوتبال جزو آخرین رشتههایی بود که زنان توانستند به آن ورود پیدا کنند. حتی تفاوت در ادبیاتی که برای فوتبال زنان و مردان استفاده میشود، گویای این نگاه جنسیتی است. جامجهانی فوتبال یعنی جامجهانی فوتبال مردان اما برای جام زنان حتما باید کلمه زنان استفاده شود.»
جواهری این نگاه جنسیتی را مختص ایران یا آمریکا نمیداند: «همه جا این نگاه وجود دارد ولی در اروپا و آمریکا بهخاطر ساختارهای حاکم و پیشینه مبارزاتی جمعی موانع کمتر و حضور زنان در فوتبال بیشتر است. اما در کشوری مثل ایران که فوتبال را دیرتر آغاز کرده، نگاه جنسیتی هم پررنگتر است. در ایران قبل از انقلاب فوتبال داشتیم اما نمیتوانیم آن را شروع رسمی حساب کنیم. در بیشتر مواقع یا زنان را از فوتبال دور نگه داشتهاند یا حذف شدهاند. در این چند سالی هم که فوتبال زنان شروع بهکار کرده از سوی نهادهای متولی رها و به بخش خصوصی واگذار شده و نتیجه چیزی است که میبینیم. بازیکنان لیگ برتر گاه با قراردادهای صفر و در ازای حق بازی در تیمها حضور دارند. بیشتر آنها با وعده یک دست لباس، جای خواب و رفت وآمد، برای یک تیم بازی میکنند.»
فوتبال زنان آمریکا یکی از پرطرفدارترین تیمهای جهان است اما چرا در همه این سالها از نظر حقوقی عقبتر از فوتبال مردان نگه داشته شده است. جواهری میگوید: «در آمریکا دستمزدها براساس همان مناسبات بازار که گفتم با نگاهی عملکردی تعیین شده است. هرچقدر درآمد بیشتر باشد، دستمزد هم بیشتر است. گرچه فوتبالیستهای زن آمریکا با توجه به مقامهایشان درآمد بیشتری داشتهاند اما همچنان دستمزدها نابرابر است. در مقایسه جامجهانی زنان در فرانسه و جامجهانی مردان در روسیه، اختلاف درآمد بازیکنان زن آمریکا با بازیکنان مرد این کشور میلیاردی بود اما طبق قواعد حاکم در این کشور هم مردان دستمزد بیشتری نسبت به زنان میگیرند.» این تبعیض در فوتبال باشگاهی آمریکا هم دیده میشود: «در فوتبال باشگاهی هم این نابرابری دیده میشود. در باشگاهها صحبت از این است که هزینه فوتبال زنان بیشتر از درآمدش است. آنها میگویند که زنان برای دیده شدن فوتبال باید برای تبلیغات بیشتر هزینه کنند و این هزینه با توجه به درآمد، گردش مالی را کمتر میکند.» توجیه باشگاهها و فدراسیون آمریکا برای دادن دستمزد پایین به بازیکنان زن این است که فوتبال زنان زیبا نیست: «یکی از نگاههای جنسیتی که دستمزد پایین زنان با آن توجیه میشود، این است که آنها این بحث را به مباحث زیباشناختی و فنی فوتبال ربط میدهند و میگویند فوتبال زنان زیبا نیست. مدعیاند که عمر فوتبال زنان کوتاه است. اما سؤال این است که آنها چطور به این نتیجه رسیدهاند و کدام آمار این ادعا را ثابت میکند؟»
بهنظر مشکل اصلی همان نگاه جنسیتی حاکم باشد، نگاهی که نهتنها در ورزش و فوتبال که در کل جامعه بشری وجود دارد، نگاهی که همه ساختارهای مدیریتی و اداری را تحتتأثیر قرار داده است: «این نگاه فقط مختص آمریکا نیست در ایران هم زیاد میبینیم. وقتی ما بهعنوان داوران زن به دستمزدهایمان اعتراض کردیم، یکی از آقایان بود که میگفت از کوچه هم میشود داور آورد. این یعنی داوران زن را به رسمیت نمیشناسند. رئیس فدراسیون فوتبال آمریکا به تازگی چنین اظهاراتی داشته و حرف از پایین بودن دستمزدها بهعلت زیبا نبودن فوتبال زنان زده.»
یکی از راهحلهایی که برای کم کردن تبعیض بین زنان و مردان به ذهن میرسد، حضور بیشتر زنان در پستهای مدیریتی است. فعالان زن در این سالها تلاش کردهاند زنان را برای حضور بیشتر در میادین تشویق کنند اما این حضور نتیجهبخش بوده؟ جواهری «حضور» را به تنهایی عامل مؤثر نمیداند: «مهم تفکر حاکم است. صرف حضور زنان نمیتواند تضمین کند که آنها به حقوق برابر برسند. فرض بگیریم از هر 10نفری که در فدراسیون فوتبال آمریکا مسئولیت دارند، 8نفر زن باشند. آیا این به بهبود وضعیت آنها کمکی میکند؟ چندی پیش بود که رئیس فدراسیون فوتبال آمریکا مدعی شد فوتبال زنان زیبا نیست. تا زمانی که امکانات برابر در همه سطوح اجتماعی به زنان داده نشود، وقتی آنها نتوانند در شرایط برابر رقابت کنند، حضورشان حتی در بالاترین پستها هم نمیتواند همه زنان را به حقوق برابر برساند. هیلاری کلینتون در دنیای سیاست و مگان راپینو در دنیای فوتبال در بالاترین سطح هستند. حضور آنها این پیام را میدهد که اگربقیه زنان هم تلاش کنند میتوانند اما در واقعیت چند نفر میتواند هیلاری و یا مگان شوند؟ در آمریکا هم در سطوح پایین همین دعواهایی که جاهای دیگر هست، دیده میشود.» جواهری رسیدن به دستمزد برابر را فقط یکی از گامها برای برابری میداند: «مهم این است که موانع برداشته شوند و تغییرات زیرساختیتر و رادیکالتر اتفاق بیفتد. شاید دستمزد مگان در حد نیمار و مسی شود اما همه فرصت مگان شدن را دارند؟ مسلما نه.» از نظر جواهری در نگاه به فوتبال زنان، قبل از اینکه قواعد سیاسی حاکم، گردش مالی و هزینهها مدنظر باشد، باید به امکانات و شرایطی که برای آنها درنظر گرفته میشود، توجه شود.