صنایع دستی
بازار بدون مشتری صنایع دستی استان
یک فعال صنایع دستی: بازار خیلی کساد است و در این روزها حتی نتوانستهایم یک گلیم هم بفروشیم
زهرا حقیقی | رشت - خبرنگار:
چیزی به سال تحویل نمانده است. خیابانهای رشت مثل همه جای ایران پر شده از بساطهای مختلف عرضه لباس، کفش و وسایل مایحتاج زندگی روزانه مردم. اما بیشتر مسافرانی که از رشت و یا هر جای دیگر استان بازدید میکنند، دوست دارند محصولات بومی مانند صنایع دستیمان را بخرند تا سایر محصولاتی خارجی و داخلی که در همه جای ایران یافت میشود.
در واپسین روزهای آخر سال سری به یکی از خیابانهای شلوغ و پر ازدحام رشت میزنیم تا از نزدیک با حال و هوای بازار در این روزها با خبر شویم. به یکی از غرفهها میرویم که در کنار فروش صنایع دستی مختلف گیلان، لباس محلی هم در آن تولید و فروخته میشود. سراغ یکی ازغرفههای صنایع دستی که 2 دختر جوان آن را اداره میکنند میرویم. چادر شب، گلیم، جاجیم، عروسکهای کاموایی و حصیرهای گیلانی در سایزهای مختلف به چشم میخورد. مسافران هم که کم کم پایشان در روزهای آخر سال به گیلان بازشده، در حال بررسی این اجناس هستند و مدام قیمت این کالاها را از 2 دختر جوان سوال میکنند.
علاقه مسافران به محصولات بومی گیلان
یکی از مسافران که از اصفهان برای نخستین بار به گیلان مسافرت کرده به همشهری میگوید: من بیشتر به خاطر دیدن بازارهای محلی به گیلان سفر کردهام. همیشه از دوستان و افراد فامیل تعریف زیادی از بازارهای محلی که در روزهای خاصی از ایام هفته در شهرها و روستاهای استان برپا میشود شنیدهام. اما امروز هر چه در رشت قدم میزنم میبینیم بازار رشت با اصفهان چندان تفاوتی در عرضه محصولات ندارد. واقعا جای تاسف است که در کنار مبادلات تجاری این شهر جای صنایع دستی بومی استان در خیابانهای این شهر خالی است.
یک گردشگر اهوازی هم به جمع ما در این غرفه میپیوندد و میگوید: درست است که عرضه صنایع دستی گیلان این روزها خیلی کمرنگ شده است. اما حضور گسترده زنان روستایی به عنوان فروشنده در بازارهای گیلان هم حال هوای دیگری به خیابانهای شهر رشت بخشیده است. من که به شخصه فکر میکنم حیات اقتصادی و اجتماعی بازارهای گیلان به همین عرضه محصولات بومی بستگی دارد. چون همین کالاهای بومی بیانگر فرهنگ عامه و فولکلور گیلان هستند.
به نظر من گردشگرانی که به گیلان مسافرت میکنند فارغ از آب و هوای خوب، دریا، کوه و جنگل خواستار دیدن محصولات صنایع دستی بومی گیلان هستند، وگرنه سایر محصولات که در شهرهای خودشان وجود دارد.
بازار راکد صنایع دستی در گیلان
سراغ دختر جوانی که پشت میز چرخ خیاطی در غرفه صنایع دستی نشسته میرویم. به ما میگوید: از صبح تا ۱۰ شب در این غرفه هستیم. دیروز اصلا فروش نداشتیم. امروز هم به جز یکی دو تا ظرف سفالی و حصیر چیز زیادی نفروختهایم.
وی که نمیخواهد نامش در گزارش عنوان شود، اضافه میکند: من و مادرم در این غرفه لباسهای محلی میدوزیم. قیمتهای ما با توجه به گران شدن روبان، سکه و میزان پارچهای که در لباس به کار میرود، خیلی منصفانه است.
وی در ادامه ست لباس محلی برای یک کودک ۷ ساله را به ما نشان میدهد و میگوید: قیمت این لباس ۷۰ هزار تومان است، اما مردم برای خرید این لباس که زحمات زیادی برای دوخت آن کشیده میشود کلی چانهزنی میکنند تا آن را ۵۰ هزار تومان از ما بخرند. این هنرمند صنایع دستی که در این روزها یار و یاور مادرش در تامین معاش زندگی است، میگوید: بیشترین فروش ما در طول روز فروش عروسکهای کاموایی و اسفنجی است که خودمان درست میکنیم. این هم به دلیل این است که بچهها و کودکان با دیدن آنها ذوق میکنند و خانوادهها مجبور به خرید میشوند.او میگوید: بازار خیلی کساد است.ما چند روز است حتی نتوانستهایم یک گلیم هم بفروشیم. منتظر هستم ایرانیهای مقیم خارج و یا مسافران به گیلان بیایند تا بازار ما رونق بگیرد..
دشواریهای گرفتن وام
هنرمند صنایع دستی گیلانی میگوید: پدرم چند سال پیش فوت کرده است و مادرم با سختی زیاد و از راه خیاطی چرخ زندگی من و خانواده ام را میچرخاند. بازار صنایع دستی در گیلان راکد است و ما فروش چندانی نداریم. حتی به خاطر نداشتن ضامن نتوانستیم برای افزایش تولیداتمان یک وام 3 میلیون تومانی بگیریم. الان مجبور هستیم وقتی مشتری برای دوخت لباس به ما سفارش میدهد، بخشی از هزینه لباس را از وی بگیریم تا بتوانیم پارچه را از بازار تهیه کنیم.
در همینه زمینه :