آرتور و جورج
آرتور و جورج نوشته جولین بارنز براساس داستانی واقعی، روایت 2زندگی و تلاقی 2زندگی است؛ زندگی سِر آرتور کانن دویل و جورج اِدلاجی؛ یکی نویسندهای است معتبر و سرشناس و دیگری وکیل، پسر کشیش بخش که اصلیتش به زرتشتیان هند برمیگردد و مقرر است که ماجرای پیچیدهاش ناکارآمدی نظام قضایی انگلیس را به رخ کشد و تحولی در آن ایجاد کند.
جولین بارنز در این رمان که در زمرۀ منتخبان جایزۀ «بوکر»۲۰۰۵ قرار گرفت، از واقعیت و خیال بهره گرفته است تا پرسشهایی را پیش روی مخاطب بگذارد که ذهن بشر را همواره بهخود مشغول کرده است: ایمان و بیایمانی، عدالت و بیعدالتی، عشق، صداقت، وفاداری، آزادی و زنان، تعصب نژادی و جهل و سرانجام اسرار مرگ و جهان پس از مرگ.
علاقه «بارنز» به زندگی دیگر نویسندگان در کتاب «آرتور و جورج» هم وجود دارد؛ چراکه منظور از آرتور، همان آرتور کانن دویل، نویسنده آثار «شرلوک هولمز» است.
جولیان پاتریک بارنز، نویسنده و منتقد ادبی انگلیسی است. او 19ژانویه سال1946 در خانوادهای فرهنگی به دنیا آمد و از کالج مگدالن آکسفورد در سال1968 فارغالتحصیل شد. او بهمدت 3سال فرهنگنویس واژهنامه انگلیسی آکسفورد بود و بعد از آن در نیو استیتسمن و آبزرور نقد مینوشت. او دلبسته ادبیات فرانسه و عاشق «فلوبر» است. سال ۲۰۱۱ میلادی، کتاب وی به نام درک یک پایان برنده جایزه ادبی من بوکر شد. او در همین سال جایزه ادبی دیوید کوهن را به پاس یک عمر فعالیت و دستاورد ادبی دریافت کرد. 3کتاب دیگر او هم پیش از آن نامزد جایزه من بوکر شده بودند: طوطی فلوبر (۱۹۸۴)، انگلیس، انگلیس (۱۹۹۸) و آرتور و جورج (۲۰۰۵). او همچنین تحت اسم مستعار دن کاوانا چندین رمان جنایی نوشته است. علاوه بر رمان، بارنز چندین مجموعه مقاله و داستان کوتاه هم منتشر کرده است. ازجمله کتابهای او میتوان به دیار مترو (1980)، درک یک پایان، قبل از آشنایی او با من (1982)، دربارهاش حرف بزنیم، مجموعه داستان عبور از کانال، چیزی برای ترسیدن وجود ندارد (2008) و هیاهوی زمان اشاره کرد.