بررسی وضعیت آموزش آنلاین دانشگاه ها در گفت و گو با «مهدی محسنیانراد» ارتباطشناس و جامعهشناس:
استاد و دانشجو غافلگیر شدند
شورایعالی آموزش آنلاین ایجاد شود
مهدیه تقوی راد ـ خبرنگار
تعطیلی کلاسهای دانشگاه همزمان با شیوع ویروس کرونا در کشور باعث شد تا دانشگاهها به ناچار سیستم آموزش آنلاین که تا قبل از این برای تعداد محدودی دانشجویان انجام شده بود را برای تمام دانشجویان و دانشگاهها راهاندازی کنند، اما این آموزش آنلاین مشکلات زیادی را برای دانشجویان و دانشگاهها به همراه داشته است، از کلاسهایی که نصفه و نیمه تشکیل میشود تا شروع دیرهنگام و اتمام زود هنگام، همه اینها در کنار آماده نبودن بستر اینترنت، سرعت پایین آن و قطع و وصلهای مکرر این سیستم ارتباطی باعث شده تا مشکلات عدیدهای پیش روی کلاسهای آنلاین و دانشجویانی باشد که مجبور به تحصیل در این کلاسها شدهاند. گذشته از این مشکلات هنوز وضعیت امتحانات پایان ترم دانشگاهها مشخص نیست و هنوز هیچ برنامهای برای امتحانات دانشگاهها تدوین نشده است. همشهری در گفتوگو با مهدی محسنیان راد، ارتباط شناس و جامعه شناس مسئله آموزش آنلاین در دانشگاهها و امتحانات آنها را بررسی کرده است. محسنیان راد، معتقد است، آموزش مجازی هماکنون بر پیشینه آموزش حضوری تعریف شده و پیش میرود و در واقع هنوز استانداردهای خودش را پیدا نکرده است.
آموزش آنلاین را در شرایط کنونی که همه دانشگاهها ناچار به استفاده از این نوع سیستم آموزشی شدهاند، چطور ارزیابی میکنید؟
ما انتظار نداشتیم یکباره شرایطی بهوجود بیاید که ناچار باشیم برای مدت طولانی آموزش حضوری در دانشگاهها را متوقف کنیم و به سمت آموزش مجازی برویم. نخستین هفتهای که دانشگاهها بهدلیل شیوع ویروس کرونا تعطیل شد، شاید کمتر کسی تصور میکرد تعطیل دانشگاهها اینگونه طولانی شود و تصور چندانی از تعطیلی بلندمدت مراکز آموزشی وجود نداشت. حتی وقتی اعلام شد که دانشگاهها تعطیل است، بودند استادانی که در اتاق کارشان در دانشگاه علاوه بر برخی کتابها وسایل شخصی مانند شارژر لپتاپ و یا هارد دیسکهایی وجود داشت که اگر میدانستند قرار است چندماه در خانه کار کنند، آنها را از دانشگاه خارج میکردند. تا حدودی مشابه این وضعیت در دانشگاههای برخی از کشورهای دیگر نیز اتفاق افتاد. اما بهتدریج که اطلاعات واقعی درباره ابعاد بحران منتشر شد، بسیاری از دانشگاهها با اتکا به زیرساختهایی که در زمینه آموزش آنلاین داشتند کم کم این نوع آموزش را برای همه دانشجویان خود آغاز کردند. البته ما در مورد برگزاری جلسه دفاع پایاننامههای کارشناسی ارشد و رسالههای دکتری هنوز بلاتکلیفیم و جز عقب انداختن فکر دیگری نکردهایم.
این تجربه در سایر کشورهای دنیا چگونه است؟
تا آنجا که با چند استاد ایرانی دانشگاههایی در آمریکا در تماس بودهام، آنها نیز فکر نمیکردهاند که کرونا اینگونه در آمریکا همه گیر شود و دانشگاهها برای دراز مدت تعطیل شوند. ولی این تدبیر را به خرج دادند که به همه استادان و دانشجویان خوابگاهها اطلاع داده شد که تعطیل دانشگاه از 24ساعت آینده آغاز خواهد شد. بنابراین برداشتن وسایل مورد نیاز امکانپذیر شد. از سوی دیگر فرهنگ ارتباطات گروهی آنلاین در آنجا کاملا جا افتاده و نهادینه شده است. خاطرم هست در سال 2014هنگامی که برای فرصت مطالعاتی در آمریکا بودم در جلسه معرفی و نقد کتابی حدود 10نفر شرکت داشتم که استادی در همان ایالت کتاب تازه منتشر شده خودش را ظرف 45دقیقه با جزئیات معرفی کرد و حدود 15دقیقه هم به سؤالات همکارانش در آن دانشگاه پاسخ گفت. تشکیل جلسات آنلاین پروژههای تحقیقاتی مشترک از جلسات مستمر و همیشگی بود، درحالیکه بسیاری از استادان ایران، بدون تجربیاتی مشابه یکباره مواجه با چنین کاری شدند. درهرحال آنجا حضور دانشگاهیان در فضای مجازی آموزشی آنقدر جا افتاده بود که یک روز بحث بر سر مشاغلی شد که در جهان رو به افول هستند و در آینده دیگر اثری از آنها نخواهد بود. مدتهاست در آمریکا دیگر مشاغلی چون مأمور خواندن کنتور آب، گاز و برق وجود ندارد. این شغل کلا از فهرست مشاغل این کشور حذف شده است چرا که همهچیز از راه دور و بهصورت خودکار قرائت و ثبت میشود.سؤال این بود که در صف مرگ مشاغل آینده، چه شغلهای دیگری را میتوان تصور کرد. آن روز در آمریکا حذف مشاغلی چون استادان دانشگاهها غیرممکن تلقی نمیشد. به هر حال این ایده مطرح بود که ممکن است چندین نسل بعد از ما دیگر نیازی به حضور فیزیکی در دانشگاه و حتی مدرسه نباشد و حتی سیستم سهبعدی آموزش آنلاین بهطور کلی جایگزین حضور فیزیکی در مراکز آموزشی شود. امکانات فناوری امروز فاقد چنین ظرفیتی است.
آینده آموزش آنلاین را در ایران چگونه میبینید؟
تجربه آموزش آنلاین اخیر در ایران، با وجود تمام کاستیهایی که دارد فرصتی برای وزارت علوم و حتی آموزش و پرورش ایران پیشآورده تا متوجه باشند که به موازات توسعه امکانات سختافزاری، تمرین و اجرای نرمافزاری آن تا نهاینه شدن در جامعه چقدر مهم است. ما در کشورمان خاطرات تلخی از نحوه رویارویی حاکمان سنتی با بسیاری از تحولات فناوری داشتهایم که در جهان اتفاق افتاده است. هر چه بیاعتنایی به تخصص و غرق شدن در تعهد بیشتر، ارزیابی از این فناوریها بیشتر با صفات لوکس و غربگرایی آمیخته است. کافی است نگاههای پاسداری از ارزشها یا نگاههای امنیتی نیز به میان کشیده شود تا کار به طرد فناوری هم برسد. اتفاقی که درابتدای ورود اینترنت، تلفن همراه، و ماهواره و حتی در دوران قاجار به تلگراف وجود داشت.می خواهم مثالی از بازیهای کامپیوتری از منظر جدلکنندگان دیرینه «تعهد یا تخصص» بیاورم که چطور میتواند درجه غافلگیری را تغییر دهد. در سال 2008یک بازی «رومیزی – رایانهای» تولید شد به نام پاندمیک (واگیری جهانی). «واگیری جهانی»در این بازی که وضعیتی مشابه شیوع ویروس کرونا در نقطهای از جهان بازسازی شده، بازیکنان هرکدام عهدهدارنقشهایی همچون دانشمند، محقق، پزشک، برنامهریز قرنطینه، کارشناس عملیات و توزیعکننده نیازها میشوند و کوشش میکنند با تلاش مشترک، مأموریت خود را که نجات جهان از ویروس در حال انتشار است دنبال کنند. این در شرایطی است که بسیاری از کشورهای جهان بهتدریج آلوده شدهاند. هر چقدر موفقیت آنان در مقابله با شیوع بیماری بیشتر باشد، امتیاز بیشتری کسب خواهند کرد. با این آگاهی که درصورت عدمموفقیت، جهان نابود خواهد شد. در این بازی هر کدام از این نقش آفرینان تواناییهای منحصر به فردی دارند که هر یک از بازیکنان باید آنگونه از توانمندیهای خود استفاده کنند که زمینه برای بروز توانمندیهای همکارانشان نیز فراهم شود. بهنظر من آنانی که طی 12سال گذشته این بازی را تجربه کردهاند، بهتر از دیگران عملکرد فعلی حاکمانشان را در مقابله با کرونا میتوانند ارزیابی کنند. ضمن آنکه شنیدن اصطلاحاتی چون غافلگیر شدیم برایشان تلختر و نامسئولانهتر خواهد شد.
بیاعتنایی به تخصص به چه دلیلی اتفاق افتاده؟
آنچه اتفاق افتاد به این دلیل بود که طبقه حاکم بر جامعه و گروه سنتی که نقش راهبری جامعه را بهعهده گرفته بود پایههای دانش کمتری نسبت به دانش روز دنیا داشتند. درحالیکه اگر با بخش سخت افزاری و نحوه عملکرد این علوم و فناوریها نیز آشنا بودند، از این آشنایی باید صرفا برای اینکه زبان متخصصان را بفهمند استفاده میکردند. نه اینکه بخواهند بهاصطلاح با همان یک ملاقه آش کل هیأت را غذا بدهند و خودشان ببرند و بدوزند. آنها باید بدانند که سخت افزارها و نرم افزارهای ارتباطی بخشی از ثروت یک کشور است. وقتی میگویم نرم افزاری در رأسش استادان دانشگاهها هستند. هر دانشگاهی که پست حکومتی گرفته، اگر در انتهای کار ارزیابیاش این بوده که وجودش ساختن کلاه علمی برای کارهای بدون پشتوانه علمی و دنباله روی از مدعیان تعهد بوده، با احساس بیحرمتی به پایه و اساس دانشش بوده است. متأسفانه ما چنین پدیدهای را اکنون در مورد مقابله با کرونا نهتنها در ایران، بلکه در برخی از کشورهای دیگر نیز میبینیم. مصاحبه رئیسجمهوری آمریکا و توصیه او به تزریق مواد ضدعفونیکننده – شاید مثلا وایتکس رقیق شده – به ریه فرد مبتلا به کرونا میتواند نمونهای از چنین پدیدهای باشد. اگر در آمریکا نادر است در برخی نقاط جهان موضوعی روزمره است.
چه مشکلات اجرایی برای آموزش مجازی دانشگاهها در حال حاضر وجود دارد؟
بهنظر میرسد که مهمترین مشکل پیش رو، عدمآمادگی برای برگزاری امتحانات بهصورت آنلاین اما در امنیت کامل است. در کشورهای پیشرفته شرکتهایی هستند که در این مورد سرمایهگذاری کرده و به دانشگاهها کمک میکنند. برای آگاهی از سازوکار آنان میتوان فرض کرد که دانشگاهی در آمریکا با این شرکت قرارداد میبندد که در برگزاری امتحانات با آن همکاری کند. شرکت مذکور مدتهاست با عدهای آدم که زبان انگلیسی محاورهای خوبی دارند اما مقیم مثلا بنگلادش، پاکستان و حتی هندوستان هستند و دستمزدشان پایین است، قرارداد میبندد که در مقابل ایفای نقش هر یکساعت ناظر امتحان یک دانشجو رقم ناچیزی اما به دلار آمریکا بگیرد. روز امتحان نرم افزار این امکان را میدهد که ناظر مثلا در پاکستان و دانشجو در آتلانتا، رأس ساعت مشخص ابتدا کارت دانشجویی او را با تصویر دانشجو منطبق کند. سپس گویی مقابل میز امتحان او نشسته، اجازه دریافت سؤال، نظارت بر استفاده از ماشین حساب و بقیه اعمال رایج را در تمام مدت امتحان تماشا کند. در آخر نیز از صفحات دستنویس دانشجو عکس گرفته و از طریق نرم افزار به دفتر دانشگاه که میتواند در نقطه دیگری از جهان باشد، بفرستد. من نمیدانم ما در ایران چقدر چنین امکاناتی را در اختیار داریم. اما در مورد آنچه تاکنون و در عمل در دانشگاههای ایران گذشته میتوانم براساس گفتوگویی که با یکی از ادارهکنندگان کلاسهای دانشگاهی آموزش مجازی داشتم مسئله را اینگونه فهرست کنم که نخستین مشکل آن بود که اکثر استادان و دانشجویان با پیشینه آموزش حضوری به استقبال آموزش مجازی آمدند. بهعبارتی دیگر با سبک و سیاق آموزش حضوری که تعامل استاد-دانشجو و دانشجو- دانشجو در آن پررنگ است، به فضایی منتقل شدند که نهتنها دیگر دانشجویان با یکدیگر تعامل چندانی ندارند- مگر با تلفن همراه - حتی استاد قادر نیست که در تمام طول درس دانشجو را ببیند و از میزان گوش دادن و میزان توجه او به دانشجو آگاه نیست. اینکه استاد حین تدریس اجازه دهد دانشجو روی آیکون سؤال کلیک کند و استاد میکروفون و دوربینش را نیز باز کند که همه او را ببینند به هیچ وجه جای یک ارتباط گروهی پر پس فرست و پر بازخورد را نمیگیرد. ضمن اینکه گویا بخشی از استادان در هفتههای اول چندان مسلط به بهرهبرداری از این امکانات نبودند. حتی بسیاری از استادان هنوز اطمینان ندارند اسامی افرادی که نامشان در کلاس ظاهر شده، واقعا پای صحبت آن لحظه استاد هستند.
از مشکلات دیگری که آموزش مجازی در شرایط کنونی با آن درگیر است نقایص مربوط به زیرساخت چه در سطح کلان و چه در سطح خرد است. پهنای باند اینترنت مؤسسات آموزشی، استقرار سیستمهای مدیریت یادگیری که قابلیت پشتیبانی از تعداد بالای کاربر همزمان را داشته باشد و کلاسهای آنلاین که اختلال در آن به صفر برسد، سه محور اصلی در برقراری کلاسهای مجازی است که بروز مشکل در هر بخش میتواند کل سیستم را مختل کند. در سطح خرد نیز میتوان به نبود و کمبود امکانات آموزشی استاد ازجمله رایانه مناسب، مجهز بودن به وبکم یا همان دوربین کوچک روبه کاربر در رایانه، پد هوشمند و از این قبیل و همچنین دسترسی به اینترنت پرسرعت اشاره کرد. اینها همه درصورتی است که توان مالی دانشجو یا خانوادهاش امکان تهیه آن را قبلاً فراهم کرده باشد. در ادامه حمایت معنوی از شرکتهای دانشبنیان جهت ورود در این بخش و استفاده از تجارب و دستاوردهای شرکتهای پیشرفته در جهان میتواند زمینهای برای تبدیل آموزش مجازی به یک صنعت باشد.
نکته آخر اینکه، سالهاست که قوانین و آییننامههای مرتبط با آموزش حضوری در نهادهای مرتبط در حال تدوین و اجراست و کمتر به آموزش مجازی توجه شده است. به همین جهت در شرایط کنونی، خلأ قانونی از مشکلات و چالشهای پیش رو برای وزارتخانه و مؤسسات آموزشی و دانشجویان است. اگر این مهم به درستی مدیریت نشود با مشکلات دوچندان روبهرو خواهیم شد. اینکه در جریان تعطیل کرونایی دانشگاهها، یک روز یکی از مسئولان بخشهای مختلف معاونتها، دستورالعمل و مقرراتی را شتابزده تجویز و روز دیگر آن را نقض کنند، نمیتواند شرایط پیش آمده را به خوبی مدیریت کند. تشکیل ستاد و شورایعالی آموزش آنلاین با مدیریت وزارت علوم میتواند مقداری راهگشا باشد. شرایط کنونی بیش از هر موقعی نیازمند تلاش و احترام همراه با مطیع بودن به تخصص از نوع خرد جمعی است.