چگونه ازپاسخ به سؤالات بی‌سر‌وته و بعضا تکراری مهمانان نوروزی فرار کنیم؟

این موضوعی بوده که از نخستین عیددیدنی تاریخ در عصر باستان وجود داشته لذا اگر خیال کرده‌اید که راه‌های فرار یکی پس از دیگری جلویتان وجود دارد، سخت در اشتباهید. برخی از پژوهشگران که نخواستند نامشان فاش شود بر این باورند که اساسا عمه‌ها ازدواج می‌کنند تا موجودی به نام شوهر‌عمه در فامیل پدید آید که متخصص پرسش‌های ناب نوروزی است! حالا فردا «اتحادیه شوهرعمه‌های نازنین» راه نیفتد از ما شکایت کند که به ما توهین شده. بحث توهین نیست، موضوع درباره سؤال است و این عبارت شوهرعمه استعاره از نصف فامیل است.
مثلا من سال گذشته در تمام بازجویی‌های نوروزی مهمانان عزیزمان گفته‌ام که سال دوم دانشگاه در رشته آبیاری گیاهان دریایی هستم، چگونه است که امسال هم باز باید بگویم سال سوم دانشگاه در رشته آبیاری گیاهان دریایی‌ام؟! باورکنید مثلا اگر بگویم سال آخر مهندسی صنایع هستم، اصلا کسی تعجب نمی‌کند، چون اصلا کسی توجه ندارد و فقط می‌پرسند که پرسیده باشند! اصل بر دانستن نیست، بر پرسیدن است.
لذا از ما می‌شنوید بی‌خیال پیدا‌کردن راه فرار باشید و با پذیرفتن حقیقت، سعی کنید قرار را بر فرار ترجیح داده و حتی امسال شما پیشقدم شوید. یعنی چه؟ یعنی برای هرکدام از بازجوهای عزیزی که برای عید‌دیدنی می‌آیند چند سؤال در آستین‌تان داشته باشید و با استفاده از هوش و ذکاوت‌تان سؤالاتی را بپرسید که فرد مورد نظر از پاسخ وا بماند و بحث از پرسش و پاسخ درباره شما، به نقد و بررسی سریال‌های بی‌نمک نوروزی برود و تمام!