• دو شنبه 26 آذر 1403
  • الإثْنَيْن 14 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 16
چهار شنبه 20 فروردین 1399
کد مطلب : 97777
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/Z6zNw
+
-

اینجا، زندگی کرونا نمی‌شناسد

چند روایت از برخی نقاط جنوبی شهر تهران که در روزهای شیوع کرونا اقشار آسیب‌پذیر برای گذران زندگی و کسب درآمد، آنجا ازدحام کرده‌اند

گزارش
اینجا، زندگی کرونا نمی‌شناسد

پریسا امیرقاسم‌خانی- خبر‌نگار

از بالاترین مقام‌های شهری، از رئیس‌جمهور، صداها، پیام‌ها و... در تریبون‌ها، کانال‌های خبری و... پخش می‌شود؛ «در شرایط شیوع کرونا باید برای کسب‌وکارهای کوچک و طبقات ضعیف، در اولویت، سلامت آنها را مدنظر بگیریم و بعد معیشت‌شان را تامین کنیم و...» در گوشه و کنار شهر اما روایت‌های دیگری در جریان است. روزهای که شیوع ویروس کرونا غوغا می‌کند، همه نهادها، مسئولان، شهروندان و کارشناسان دست به‌کار شدند. همه با شعارهای در خانه بمانیم، ما بر ویروس کرونا پیروز خواهیم شد و... پا به میدان گذاشته‌اند، اما زندگی برای عده‌ای در شرایط کرونا هم مانند روزهای بدون کرونا ادامه دارد.

  روایت اول
میدان شوش، پارک میثاق
ما کرونا نمی‌گیریم، چون مواد مصرف می‌کنیم

چند روز از آخرین طرح جمع‌آوری معتادان متجاهر در میدان شوش می‌گذرد؛ جایی که با وسواس بسیار بیشتری از سوی نیروهای پسماند و آتش‌نشانان ضدعفونی می‌شود. طرحی که به‌علت انتشار تصاویر درهم تنیده معتادان، موادفروش‌ها، کارتن‌خواب‌ها و افراد بی‌خانمان در اوج روزهای شیوع کرونا و هشتک در خانه بمانیم و واکنش و اعتراض میلیونی مردم اجرا شد. با این حال باز هم در اطراف میدان شوش، نکات بهداشتی و رعایت فاصله اجتماعی همچنان میان معتادان و بی‌خانمان‌های سرگردان در لابه‌لای بساطی‌ها، موتوری‌ها و ازدحام جمعیت گم می‌شود. به گفته افسانه، یکی از معتادان آن حوالی، جنوب میدان و محله باغ‌آذری در پارک میثاق، شب‌ها حدود 200نفر از کارتن خواب‌ها، معتادان و... جمع می‌شوند.اینجا زندگی حتی در روزهای اوج شیوع کرونا مانند قبل، روایت خودش را دارد؛ روایتی جدا از اتفاقات مرسوم. اینجا کرونا از واژه‌های لوکس به شمار می‌آید. فاصله‌گذاری اجتماعی یک شوخی است و هشتگ در خانه بمانیم ناآشناست؛ چون خانه‌ای وجود ندارد. تیم ما (تیمی مشکل از یک‌مامور نیروی انتظامی، یک‌آتش‌نشان و چند خیّر مربوط به یک‌سازمان مردم‌نهاد) از فاصله دور با کارتن‌خواب‌ها گفت‌وگو می‌کند. سعید، کارتن‌خواب دیگر، می‌گوید: «از زمانی که کرونا آمده بر تعداد کارتن‌خواب‌ها، معتادها و... اضافه شده است. بسیاری از زندانی‌ها آزاد شده‌اند و جایی برای خواب ندارند. برخی به‌علت تعطیلی کمپ‌ها و مراکز نگهداری معتادها به پاتوق‌های شهری پناه آورده‌اند. 2روز پیش تعدادی را جمع‌آوری کردند، ولی اغلب در اطراف پراکنده شدند یا دوباره بازگشتند». او در آخر اضافه می‌کند: «ما کرونا نمی‌گیریم، چون مواد مصرف می‌کنیم...» . در خبرها می‌خوانیم طبق گفته سیدمالک حسینی، مدیرعامل سازمان رفاه و خدمات اجتماعی شهرداری تهران، در روزهای شیوع کرونا حدود 50درصد پذیرش در مراکز گرمخانه و مراکز نگهداری بیشتر از قبل شده است و به‌علت تعطیلی مراکز و کمپ‌ها، تعداد 2هزار نفر بر ظرفیت پذیرش گرمخانه‌ها اضافه شده است و تا 7هزار نفر امکان پذیرش وجود دارد، ولی آمارها، تعداد معتادان و افراد بی‌خانمان در سطح شهر را 20هزار نفر و بالاتر نشان می‌دهد. اینطور که حسینی می‌گوید بیم شیوع کرونا در گرمخانه‌ها به‌علت پذیرش‌های جدید و مشکوک بودن 40نفر به ویروس، وجود دارد.

  روایت دوم 
زمین‌های سبزی‌کاری، حاشیه تهران
خرج خانه کرونا نمی‌شناسد

برای آنکه حرف بزند، وقت ندارد. همانطور سرش را پایین گرفته و مشغول کاشتن سبزی است. چادر گلدارش را دور کمرش بسته است. می‌گوید هر روز از 6صبح سر کار می‌آید و تا غروب روی زمین‌های سبزی‌کاری در جنوب تهران کار می‌کند. اطرافش پر از زمین‌های سبزی‌کاری است. چند زن سبزی‌کار دیگر کمی دورتر مشغول کار هستند. وقتی از کرونا حرف می‌زنید، سرش را بالا می‌آورد. حدود 50سال دارد. خط‌های روی پیشانی‌اش شما را با خود به سال‌های دور می‌برد. لبخند می‌زند و می‌گوید: «چرا می‌دانم کرونا آمده است، ولی صاحبخانه و خرج بچه‌ها مگر کرونا می‌شناسد. از کرونا می‌ترسم، ولی مجبور هستم کار کنم. ما اینجا هر روز مجبور هستیم در سخت‌ترین شرایط در هوای سرد، زیر باران هر اتفاقی که بیفتد، کار کنیم». همین دیروز ظهر هنگام صحبت‌های این خانم، باران شدیدی گرفت؛ بارانی که برای ساعتی قطع شده بود اما دوباره آغاز شد. او هر روز همراه سایر سبزی‌کارها با یک مینی‌بوس، بدون رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی برای رهایی از کرونا، سر کار می‌آید؛ شبیه تمام روزهایی که قبل از کرونا سر کار آمده بود، شبیه تمام 40سالی که کار کرده بود، شبیه تمام روزهایی که شوهرش او را با چند بچه قد و نیم تنها گذاشته بود و رفته بود. وقتی از ماسک و دستکش و مواد ضد‌عفونی‌کننده می‌پرسیم سؤال‌مان در سیاهی دندان‌های کرم‌خورده‌اش گم می‌شود.

  روایت سوم
کوچه پس‌کوچه‌های شهر؛ بساطی‌ها، بسته معیشتی 200تا 600هزارتومانی و کرایه بالای یک‌میلیون تومان 

اینجا بساط دستفروشان داغ است. درست در اوج روزهای کرونایی، کافی است کمی در کوچه پسکوچه‌های شهر یا میدان‌هایی مثل میدان قیام قدم بزنید. «اگر دولت حمایت کند، ما کنار خیابان بساط نمی‌کنیم. ما هم می‌دانیم کرونا آمده است و باید در خانه بمانیم، ولی برای اینکه مایحتاج زندگی‌مان را تامین کنیم، اینجا هستیم»؛ این جملات بخشی از حرف‌های دستفروشی بود که در خیابان شهر بساط کرده است. دستفروش دیگر می‌گوید:‌ «قسط و قرض، کرونا حالی‌اش نمی‌شود. من از زمانی که کرونا آمده، هر روز مجبور هستم سر کار بروم. شب‌ها که به خانه برمی‌گردم، نزدیک خانواده‌ام نمی‌شوم که مبادا کرونا داشته باشم و به آنها بدهم، ولی مجبور هستم کار کنم تا یک لقمه نان پیدا کنم». یاد حرف‌های پیرمرد دستفروشی می‌افتم که می‌گفت من نمی‌توانم پنیر بخرم، ناچار هستم در شرایط کرونا کار کنم. فیلم حرف‌هایش در شبکه‌های اجتماعی پخش شد و واکنش مسئولان را در پی داشت؛ واکنشی که به ارائه بسته‌های معیشتی 200 تا 600هزار تومانی و کارت اعتباری یک تا 2میلیون تومانی منجر شد. صحبت‌های آخرین دستفروش محو می‌شود وقتی می‌گوید: «ما مجبور هستیم از صبح تا شب برای خرج زندگی کار کنیم. سر برج باید فقط یک میلیون و 200هزار تومان کرایه خانه بدهم». 

سازمان‌های شهری دست‌تنها هستند
دولت اعلام کرده است اقشار آسیب‌پذیر می‌توانند از بسته‌های معیشتی 200 تا 600هزار تومانی بهره‌مند شوند. همچنین کارت‌های اعتباری به‌صورت وام با مبلغ یک تا 2میلیون تومان بین این افراد توزیع می‌شود. به‌علاوه افرادی که بیمه آنها رد شده، در صورت بیکاری و تعطیلی کارگاه‌ها می‌توانند از بیمه بیکاری استفاده کنند. سازمان رفاه و خدمات اجتماعی شهرداری تهران نیز خدماتی مانند توزیع غذای گرم، تهیه سبد خانوار برای خانواده‌های نیازمند، مشاوره در گرمخانه‌ها، توزیع لوازم بهداشتی، ماسک، مواد ضد‌عفونی کننده، آزمایش غربالگری، تهیه تب‌سنج، تجهیز 2مرکز برای معاینه افراد مشکوک به کرونا، هماهنگی با سمن‌ها برای کاهش آسیب کودکان کار، جلب مشارکت‌های اجتماعی درخصوص تهیه اقلام بهداشتی، تعطیلی مراکز سازمان، تعطیلی مراکز پرتو، آموزش، تشکیل اتاق‌های ایزوله و ضد‌عفونی مراکز و... را در دستور کار خود قرار داده است. ولی همچنان در روزهای اوج کرونا، در گوشه و کنار شهر، شاهد ازدحام جمعیت و مردمی هستیم که برای تامین معیشت روزانه‌شان ناچار هستند بدون توجه به خطر کرونا هر روز شبیه تمام روزهای عادی سر کار بروند یا در خیابان‌ها و کوچه‌های شهر شب‌هایشان را به روز وصل کنند. در این میان برخی از سازمان‌های اجرایی شهری مثل سازمان رفاه و خدمات اجتماعی شهرداری، سازمان پسماند و سازمان آتش‌نشانی دست‌تنها هستند. البته مدتی است که نیروهایی بسیج و ارتش هم به کمک آمده‌اند.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید