تلخ سالی
مروری بر اتفاقات مهم دیپلماسی در سال 98
اسماعیل سلطنتپور- خبرنگار
سالی که از نخستین روزها تا واپسین ساعات، دیپلماسی در تاروپود آن نهفته بود؛ سالی که با تروریسم اقتصادی آغاز شد و با تروریسم پزشکی پایان یافت؛ سالی که کشور تا آستانه جنگ پیش رفت و اگرچه جنگی در نگرفت اما تلفاتی در حد یک جنگ محدود از آن به جا ماند!
1 - فروردین
فروردین سال98 وزیر خارجه در سفری که بهوضوح با هدف دلجویی از او طراحی شده بود به دیدار بشار اسد رئیسجمهور سوریه رفت.
ماجرای دلخوری ظریف در اواخر سال 97 که بهدلیل بیاطلاعی او از سفر اسد به تهران رخ داد به استعفای او انجامید و پس از آن بود که رئیسجمهور سوریه در اقدامی غیرمعمول از وزیر خارجه ایران برای سفر به دمشق دعوت کرد. ظریف به دمشق رفت و از آنجا به ترکیه سفر کرد؛ سفری که در اوج تنش بین سوریه و ترکیه انجام و باعث شد پروازی مستقیم از پایتخت سوریه به پایتخت ترکیه، قفل کریدور هوایی 2کشور را باز کند. سفر مستقیم ظریف از سوریه به ترکیه این گمانهها را ایجاد کرد که ظریف قصد میانجیگری بین دو کشور را دارد هرچند در عمل نشانهای از این فرضیه بهدست نیامد کما اینکه با تداوم تنش بین طرفین، در پایان سال 98 ترکیه و سوریه رسما روی نظامیان هم آتش گشودند.
2- اردیبهشت
در دومین ماه سال98 ایران رسما به سیاست تعامل با غرب بر سر موضوع هستهای پایان داد و هر 2ماه یکبار بخشی از تعهدات برجامی خود را متوقف کرد؛ روندی که اردیبهشتماه آغاز شد و در اواخر سال98 چیزی نمانده بود با تشدید تنش بین ایران و اروپا از یک سو و ایران و آژانس از سوی دیگر به پایان برجام ختم شود. ایران اردیبهشتماه اعلام کرد که دیگر تعهدی به محدودیتهای برجام مبنی بر نگهداری ذخایر اورانیوم و آب سنگین ندارد تا نخستین زنگ خطر برای اروپاییهایی که همواره برجام را عاملی در کنترل ذخایر اورانیوم ایران قلمداد میکردند به صدا در بیاید. ایران از اردیبهشتماه بدون اینکه رسما سیاستی را اعلام کند اما دکترین سیاست خارجی خود را از تعامل به تصاعد تنش تغییر داد. دیپلماتها بر این باورند وقتی دیپلماسی به بنبست میرسد گاهی شاید افزایش تنش باعث شود گره باز و راه برای فعال شدن دوباره دیپلماسی هموار شود. ایران از سال97 و با اعلام خروج آمریکا از برجام در عالیترین سطح یعنی با اعلام حسن روحانی، رئیسجمهور هشدار داده بود که اگر دیگران مانع فروش نفت ایران شوند هیچکس قادر نخواهد بود از خلیجفارس نفت بخرد؛ این ماجرا دیگر مسکوت ماند تا اینکه اواخر اردیبهشت رسانههای منطقه اعلام کردند چندین نفتکش در ساحل بندر فجیره امارات مورد حمله قرار گرفته و به آنان آسیب جدی وارد شده است. انگشت اتهام به سمت ایران نشانه رفت؛ اتهامی که هیچگاه ثابت نشد چون در نهایت هیچ شاهد و نشانهای از عوامل این حادثه بهدست نیامد.
3-خرداد
در سومینماه سال مهمترین اتفاق ایران سفر نخستوزیر ژاپن به تهران بود که دستکم در 40سال اخیر بیسابقه بود. شینزو آبه با هماهنگی و مشورت رئیسجمهور آمریکا راهی طولانی از توکیو تا تهران را طی کرد با این امید که گره کور تنش در روابط ایران و آمریکا را باز کند. او با یک پیشنهاد مالی راهی تهران شد تا در ازای خرید نفت ایران تهران را متقاعد به بازگشت به برجام کند اما ترامپ پیش از سفر او این پیشنهاد را بهرغم موافقت قبلی، وتو کرد تا عملا سفر آبه پیش از انجام شکست بخورد. با این حال آبه به دیدار رهبر ایران رفت و از تمایل خود برای ثبات در خلیجفارس گفت. هنوز دیدار او به پایان نرسیده بود که خبر حمله به 2نفتکش ژاپنی در خلیجفارس را شنید تا متوجه شود برای تضمین امنیت کشتیهای ژاپنی باید با آن سوی آبهای خلیجفارس هم مذاکره کند!
ایران و آمریکا در سال 98 دو بار در شرایط جنگی قرار گرفتند؛ نخستین بار خردادماه بود که در پی نزدیک شدن یک پهپاد آمریکایی غولپیکر به نام گلوبال هاوک پدافند هوایی ایران اقدام به ساقط کردن آن کرد؛ این اتفاق باعث شد تنش بین دو کشور بالا بگیرد و ترامپ تا آستانه صدور دستور حمله به برخی نقاط ایران پیش برود اما بنا بر ادعای او حدود 10دقیقه پیش از حمله از این دستور عقبنشینی صادر کرده است. وزیر امور خارجه از دقایق نخست سرنگونی پهپاد آمریکایی فعال شد و بهصورت لحظه به لحظه اقدام به انتشار اطلاعات درباره مختصات محل سرنگونی پهپاد، محل بلند شدن، محل افتادن لاشه و... کرد و نامههایی را به دبیرکل سازمان ملل و شورای امنیت نوشت. رئیسجمهور آمریکا که ابتدا ایران را تهدید به حمله نظامی کرده بود زمانی که مقامات ایران اعلام کردند قادر به سرنگونی یک هواپیمای با سرنشین در مجاورت پهپاد آمریکایی بودهاند اما آن را هدف قرار ندادهاند، به نوعی از اقدام ایران تجلیل کرد و حتی احتمال داد سرنگونی پهپاد آمریکا هم خطای انسانی یا براساس تصمیم شخصی بوده باشد.
4- تیر
تیرماه با توقیف یک نفتکش ایران توسط انگلیس داغتر شد. ایران ابتدا سعی کرد با پیگیریهای دیپلماتیک نفتکش گریس 1را برهاند اما انگلیس با ادعای نقض قانون اتحادیه اروپا مبنی بر تحریم فروش نفت به سوریه به پیگیریهای دیپلماتیک تن نداد تا اینکه رهبر ایران کار را به عناصر مومن نظام واگذار کرد و 3روز بعد نیروهای سپاه یک نفتکش انگلیسی به نام استان ایمپرو را به همان شکلی که ملوانان انگلیسی نفتکش ایرانی را توقیف کرده بودند محاصره کرده و به سمت سواحل ایران هدایت کردند.
5 مرداد
در نهایت مردادماه نفتکش ایرانی با تغییر نام به آدریان دریا و تعویض پرچم، ساحل جبلالطارق را ترک کرد و بعد از چند روز رسانهها تصاویر ماهوارهای از آن منتشر کردند که در ساحل سوریه پهلو گرفته است. اواخر تیرماه وزیر خارجه ایران سفری به نیویورک داشت اما دیدار یک سناتور جمهوریخواه به نام رند پال که از رفقای دونالد ترامپ بود باعث شد سفر او تحتالشعاع این ملاقات قرار بگیرد. وزیر خارجه 2هفته بعد از بازگشت به تهران در مراسم روز خبرنگار فاش کرد که رند پال به او گفته اگر برای ملاقات با ترامپ به کاخ سفید نرود هدف تحریم قرار میگیرد، ظریف نرفت و تحریم شد؛ تحریمی که البته مانع برنامههای دیپلماتیک او نشد چون او حدود 2ماه بعد دوباره به نیویورک رفت.
6- شهریور
ظریف شهریورماه در سفری ناگهانی به محل نشست سران گروه 7 در شهر بیاریتز فرانسه رفت. حضور دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا در این نشست باعث شد گمانههایی درباره احتمال ملاقات تصادفی بین این دو شکل بگیرد اما هیچگاه این اتفاق نیفتاد چون ظریف از قبل برای فرانسویها شرط گذاشته بود محل ملاقات او با مقامات این کشور به شکلی طراحی شود که هیچ احتمالی برای مواجهه او با هیأت آمریکایی حتی بهصورت تصادفی وجود نداشته باشد. هدف از سفر ظریف به بیاریتز بررسی پیشنهاد رئیسجمهور فرانسه درباره برجام بود، ترامپ با کلیات این طرح موافقت کرده بود اما به یک شرط. نقل شده زمانی که رئیسجمهور فرانسه قصد خروج از جلسه نشست سران 7 را داشته ترامپ از او علت را جویا میشود و هنگامی که مکرون او را از حضور ظریف مطلع میکند ترامپ نیز از پشت میز بلند میشود تا با او به دیدار ظریف برود!
7- مهر
پیشنهاد مکرون در جریان سفر مهرماه حسن روحانی به نیویورک بیشتر پختوپز و تقریبا نهایی شد. مکرون در آن زمان بین اتاق روحانی و ترامپ در رفتوآمد بود و همهچیز برای توافق فراهم شده بود اما همان شرط ترامپ کار را خراب کرد. ترامپ خواهان ملاقات با روحانی بود اما روحانی صرفا با حضور در جلسه سران 1+5 آن هم پس از لغو تحریمها موافقت کرده بود.
8- آبان
دومینماه فصل پاییز فرا رسید و موسم اعتراضات در عراق و نا آرامیها در ایران پس از اجرای بیبرنامه سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین. ایران و عراق در سالهای بعد از دوران صدام در بهترین روابط سیاسی و اقتصادی قرار داشتند، همین کافی بود تا برای تخریب روابط 2کشور فتنهای به پا شود. برخی معترضان به بهانه فساد دولت عراق و بهدلیل روابط خوب ایران با دولتمردان عراقی به کنسولگریهای ایران در کربلا و نجف هجوم بردند.
9- آذر
آذرماه یکبار دیگر پای ژاپن را به سیاست خارجی ایران باز کرد. این بار نوبت حسن روحانی بود تا دیدار نخستوزیر ژاپن را در توکیو پس بدهد، ژاپنیها از ترس آمریکا در اقدامی غیرحرفهای اعلام کردند که سفر روحانی به ژاپن به درخواست او بوده با این حال روحانی به توکیو رفت تا شاید یکبار دیگر تحرک و تحولی در ابتکار نخستوزیر ژاپن ایجاد شود اما نهتنها اتفاق خاصی رخ نداد که 2هفته بعد وقوع یک حادثه مهم در عراق کورسوهای امید برای کاهش تنش بین ایران و آمریکا را به باد داد و خاموش کرد.
10- دی
ساعت یک و بیست دقیقه بامداد روز 13دی پهپادهای تهاجمی آمریکا با برنامهریزی قبلی 2خودروی غیرنظامی را در نزدیکی فرودگاه بغداد هدف موشک قرار دادند. حمله آنقدر دقیق و موشکها آنقدر قوی بود که چیز زیادی از سرنشینان آن دو خودرو باقی نماند و ساعاتی بعد سپاه پاسداران اعلام کرد در جریان حمله موشکی آمریکا، سردار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه به شهادت رسیده است. ابومهدی مهندس از فرماندهان حشدالشعبی عراق دیگر مقام ارشدی بود که همراه سردار سلیمانی به شهادت رسید. ایران در نخستین واکنش اعلام کرد که انتقامی سخت در راه است اما همهچیز به بعد از مراسم تشییع سردار سلیمانی موکول شد. ابتدا بهدلیل جو ساختگی ضدایرانی قرار بود سردار سلیمانی مستقیما به ایران منتقل شود اما با دستور ظریف سفارت ایران در بغداد تشییع سردار سلیمانی در شهرهای بغداد، نجف و کربلا را طراحی کرد که به بهترین شکل برگزار شد. سردار سلیمانی در شهرهای مختلف ایران هم تشییع شد اما زمان خاکسپاری او آغاز سلسله اتفاقاتی بود که سال 98را تلخ کرد. نخستین اتفاق در کرمان رخ داد که در مراسم تشییع سردار سلیمانی 50نفر بر اثر ازدحام جان باختند. این واقعه باعث شد مراسم تدفین سپهبد سلیمانی به تعویق بیفتد و عملا با عملیات انتقام سخت همزمان شود. ایران در همان ساعت ترور سردار سلیمانی در روز 18دی عملیات حمله موشکی به عین الاسد را آغاز کرد و دهها موشک نقطه زن اهدافی از این پایگاه را ویران کرد. این حمله شاید بهصورت از پیش برنامهریزی شده بهنحوی طراحی شده بود که تلفاتی نداشته باشد با این حال این نخستین بار بعد از جنگ جهانی دوم بود که نیروی نظامی یک کشور به اهداف نظامی آمریکا حمله کرده و احتمال درگیری نظامی بین ایران و آمریکا به اوج رسیده بود. صبحگاه همان روز خبری مبنی بر سقوط یک هواپیمای مسافری در نزدیکی فرودگاه امام خمینی مخابره شد. ترامپ قرار بود پس از حمله ایران به عین الاسد با خبرنگاران حرف بزند و شاید واکنش آمریکا را اعلام کند اما کاخ سفید از لغو این برنامه خبر داد. ترامپ مدتی بعد به میان خبرنگاران آمد و با شادی اعلام کرد هیچ یک از آمریکاییها در جریان حمله ایران آسیب ندیدهاند. او در عین حال ایران را به تحریم تازه تهدید کرد. بین ایران و آمریکا جنگی در نگرفت اما علاوه بر 50نفری که در تشییع سردار سلیمانی جان باختند بعدها تأیید شد که 176نفر نیز با شلیک اشتباهی پدافند هوایی که هواپیمای مسافری اوکراین را با کروز آمریکا اشتباه گرفت، جان باختهاند؛ موضوعی که باعث تنش در روابط ایران و اوکراین و کانادا شد. از طرفی در آمریکا پس از ادعای ترامپ مبنی بر آسیب ندیدن نیروهای آمریکایی بعدها تصاویر و اخباری منتشر شد که نشان میداد پایگاه عین الاسد به ویرانهای تبدیل شده و تعدادی از نیروهای آمریکایی به بیمارستان منتقل شدهاند. پنتاگون علت بستری شدن بیش از 50نیروی آمریکایی مستقر در عین الاسد را آسیب مغزی ملایم اعلام کرد.
11- بهمن
بهمنماه هم تحولات ایران تحتالشعاع تحولات دیپلماتیک بود، بهخصوص تنش بین ایران و آمریکا تداوم داشت و آمریکاییها که در دیماه با سوءاستفاده از میزبانی خود در سازمان ملل برای حضور ظریف در نشست شورای امنیت ویزا صادر نکرده بودند در بهمنماه نیز با فشار به برگزارکنندگان اجلاس داووس و تغییر برنامههای وزیر خارجه، مانع حضور ظریف در این اجلاس شدند. با این حال ظریف اواخر بهمن برای شرکت در اجلاس امنیتی به مونیخ رفت و با حدود 50مقام ارشد بینالمللی دیدار کرد؛ محور اصلی رایزنیهای ظریف مقابله با تروریسم اقتصادی آمریکا علیه ایران بود.
12- اسفند
اسفند با شیوع ویروس کرونا سال 98را در تلخی کمنظیر کرد. دهها شهروند ایرانی بر اثر کرونایی که نخستین بار در چین ثبت شد و بهسرعت به کشورهای دیگر رسید جان باختند. ایران بهدلیل تحریمهای آمریکا با کمبود اقلام دارویی و پزشکی مواجه بود که ظریف از آن بهعنوان تروریسم پزشکی یاد کرد؛ وزارت خارجه تحرکاتی را کلید زد و در این راستا برخی ایرانیانی که در کشورهای دیگر گرفتار بودند موفق به بازگشت به کشور شدند. از سوی دیگر با رایزنیهای دیپلماتیک محمولههایی پزشکی از طرف برخی کشورها ازجمله چین، انگلیس، فرانسه و آلمان به سمت ایران گسیل شد. مردم ایران که ابتدای سال 98 را بهدلیل وقوع سیل در شمال و جنوب و غرب کشور در قرنطینه خانگی به سر بردند، روزهای پایانی سال را هم بهدلیل بیماری کرونا در قرنطینه خانگی بودند و منتظر سال جدید و اتفاقات جدید.