• چهار شنبه 19 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 29 شوال 1445
  • 2024 May 08
یکشنبه 4 اسفند 1398
کد مطلب : 95791
+
-

5 نکته از انتخابات 11

انتخاباتی که به‌نظر می‌رسد به لحاظ مشارکت در ادوار 11‌گانه مجلس چیزی شبیه مجلس هفتم بود نتایجش بی‌نسبت به همان نتایج انتخابات مجلس هفتم نبود؛ در آن انتخابات که میزان مشارکت در کشور 51درصد ثبت شد، قاطبه اصولگرایان به پارلمان راه یافتند، در تهران برای نخستین‌بار از فهرست 30نفره اصولگرایان 29نفر آنها به مجلس رفت و تنها علیرضا محجوب به پشتوانه آرای کارگران توانست خارج از فهرست اصولگرایان یک کرسی تهران را از آن خود کند. در انتخابات اخیر که جمعه دوم اسفند برگزار شد، برای دومین‌بار بعد از 16سال، یک‌بار دیگر فهرست اصولگرایان تمام و کمال از تهران به مجلس راه یافت.
1- مشارکت در این انتخابات می‌تواند بستری برای تحلیل‌های اجتماعی ‌جامعه‌شناسان باشد. انتخاباتی بود که ثبت‌نام نامزدهایش کمتر از 2هفته بعد از اعتراض‌های کم‌سابقه آبان شروع شد و رأی‌گیری هم حدود 3‌ماه بعد از آن حوادث عجیب برگزار شد. 2سال قبل از حوادث آبان، نخستین جرقه اعتراض‌های اقتصادی از مشهد، جایی که بهشت صندوق‌ها و مؤسسات غیرمجاز بود، جرقه خورد. در همان اعتراض‌ها برای نخستین‌بار شعار «اصلاح‌طلب- اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» سرداده شد. برای مردمی که کفگیرشان به ته‌دیگ خورده باشد، جریان‌های سیاسی اعتبار خودشان را از دست می‌دهند، بنابراین با بازگشت به همین پدیده‌ها و رویدادها‌، پیش‌بینی اینکه مشارکتی کمتر از سایر ادوار مجلس را شاهد باشیم، نه سخت بود، نه ناممکن.
اصولگرایان اما هم نارضایتی اقتصادی و هم مشارکت اندک را 2تهدیدی دیدند که می‌توان به فرصت تبدیل کرد، آنها در انتخابات مجلس یازدهم با شعارهای اقتصادی وارد کارزار انتخاباتی شدند، با این حال مجموع آرایی که آنها را به پارلمان رساند، رأی به شعار نبود، آنها ناجیان اقتصاد ایران نیستند و بخشی از رأی‌دهندگانشان هم این را می‌دانند؛ در واقع رأی به اصولگرایان، رأی «تشکیلاتی» بود برای تکفیر اصلاح‌طلبان؛ صنف و طبقه‌ای که مسائل اقتصادی اولویت‌شان بود، نسبت به صندوق ناامید شده بودند، مصداق این حرف علیرضا محجوب باید باشد که از مجلس پنجم تا مجلس دهم- 24سال- به پشتوانه رأی کارگران به پارلمان رفته بود و تفاوتی هم نمی‌کرد که مجلس دست کدام جریان باشد. او تا عصر دیروز که بخش زیادی از آرای صندوق‌های تهران شمرده شده بود، نتوانسته بود به مجلس راه یابد. مشکلاتی که کارخانه‌ها و قشر کارگر را به خاکستر نشاند، صندوق را هم نشانه گرفته بود.
 2- اصولگرایان پیروز میدانی شدند که رقیب خیلی وقت پیش وا داده بود. فراکسیون امید در مجلس، عرصه را به اصولگرایان سپرده بود، صدای بلند آنها به سکوت اصلاح‌طلبان می‌چربید، پای آنها در همراهی با دولت در طرح‌هایی مثل تفکیک وزارت بازرگانی لرزید، از سوی دیگر روایت‌هایی که از زدو‌بند و فساد نمایندگان مجلس به بیرون درز کرد، ولو اگر به کام برخی نمایندگان اصولگرا بود، به نام مجلسی تمام شد که محصول «تکرار» بود. در این فضا ردصلاحیت 75نماینده فعلی مجلس به‌دلایلی عموما اقتصادی و البته انصراف نمایندگانی که خود پیش‌بینی ردصلاحیت‌شان را می‌کردند، به نام مجلس امید تمام شد. شاید بزرگ‌ترین اشتباه اصلاح‌طلبان در سال‌94 این بود که بی‌حساب و کتاب خود را فاتح تمام‌عیار پارلمان نامیدند.
3- اولویت‌های مجلس بعدی طبیعتا باید با تحلیل دلایل مشارکت اندک در این دوره از انتخابات نسبت به ادوار گذشته تعیین شود. اگر این رویکرد تعریف شود، اولویت‌های مجلس یازدهم عموما اقتصادی خواهد بود، اما این مجلس اصولگرا در یک سال آینده حداقل، اقتصاد را از دریچه سیاست نگاه خواهد کرد. مجلسی که هم طیف بهاری‌ها در آن حضور دارند، هم طیف اصولگرایان سنتی و نواصولگراها و هم طیف پایداری‌ها، با دولت ناهمسو اگر سر ناسازگاری نگذارد، حداقل دل به دل دولت هم نخواهد داد. اما پس از یک سال که دولت روحانی به سر می‌آید، مجلس درون خود به انقلابی و غیرانقلابی تقسیم خواهد شد. این اتفاق، در مجلس پدیده ناملموسی نیست، وزن‌کشی فراکسیونی و سیاسی در مجلس در همه ادوار تقریبا بوده است؛ آنجا که راست و چپ خود را به امام نزدیک‌تر می‌دانستند یا آنجا که اصولگرایان و فراکسیون انقلاب در مجلس هشتم خود را اصولگراتر می‌دانستند. در مجلس بعد دعوای فراکسیون‌ها به این خواهد بود که چه‌کسی انقلابی‌تر از دیگری است.
4- رئیس دوباره از قم می‌آید؟ بعید نیست علیرضا زاکانی، نماینده مجلس نهم و رئیس کمیته هسته‌ای آن مجلس که در غیبت علی لاریجانی به قم رفت و با پایداری‌های قم ائتلاف کرد، سودای ریاست داشته باشد. رقابت برای ریاست در مجلس آینده معادله پیچیده‌ای است.
محمدباقر قالیباف ریاست را سهم خودش می‌داند چرا‌که خود را اصولگرای پایبند به وحدت می‌داند. او خود را محق حمایت اصولگرایان می‌داند چرا‌که در انتخابات 84، 92 و 96 اصولگرایان پشت او را خالی کرده‌اند و به او بدهی دارند. از سوی دیگر، براساس آنچه تاکنون از نتایج منتشر شده، وزن جبهه پایداری در این مجلس نسبت به مجالس قبلی سنگین‌تر است. مرتضی آقاتهرانی، مدعی دیگر ریاست است. بازی اینجا دست علیرضا زاکانی است و طیف حامیان احمدی‌نژاد. زاکانی که در گذشته رئیس ستاد قالیباف بوده، حالا با پایداری‌ها ائتلاف کرده است؛ جبهه‌ای که احتمالا برای ریاست مجلس مقابل قالیباف قرار می‌گیرد، اما طیف حامیان احمدی‌نژاد، آنها به قالیباف دین ندارند اما مرد پشت‌پرده‌ای هست که می‌تواند آنها را پشت سر آقاتهرانی یا زاکانی بسیج کند. او صادق محصولی است؛ کسی که پیشنهاد کنارگذاشتن قالیباف از فهرست وحدت اصولگرایان را داده بود.
5- مجلس بعدی، مجلسی است که در ادوار مختلف، بیشترین تغییر را نسبت به مجلس قبلی دارد. با این حال، نکته جالب‌توجه‌تر این است که مجلس‌اولی‌ها در این مجلس کم هستند.
 براساس نتایجی که تا عصر دیروز منتشر شد، بخش قابل‌توجهی از راه‌یافتگان به پارلمان یازدهم از نامزدهایی هستند که در سال‌های گذشته سابقه حضور در مجلس را داشته‌اند اما در مجلس دهم غایب بودند. این اتفاق می‌تواند مبارک باشد و مجلس قوی‌تر را شکل دهد.

این خبر را به اشتراک بگذارید