• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
یکشنبه 4 اسفند 1398
کد مطلب : 95738
+
-

سال بد، سال باد

سال بد، سال باد

عباس ثابتی راد‌ _ دبیر گروه شهر

این شوربختی و دومینوی شوم تا کجا ادامه خواهد داشت؟ نخستین روز سال98 با سیل گلستان و مازندران و خراسان شمالی آغاز شد. هنوز بهت جامعه از سیل به پایان نرسیده بود که دوباره فارس و کرمانشاه و خوزستان اسیر سیل شدند. دوباره نگاه‌های مردم چرخید به مرکز کشور. 6روز بعد و در همان فروردین، سیل استان‌های لرستان و همدان را درنوردید. سال98 با سیل آغاز شد؛ بحرانی که سراسر کشور را درگیر کرد و آغازش همراه با بهت سراسری و ملی بود. چند‌ماه بعد و با آغاز پاییز دوباره همه‌‌چیز شروع شد. زلزله آذربایجان را لرزاند و 2هفته بعد با آغاز سهمیه‌بندی و گرانی بنزین، اعتراضات سراسری در کشور رخ داد؛ ماجرایی که سرانجامش تا به امروز همچنان در ابهام است. در دی‌ماه نیز اتفاقی دیگر رخ داد. سردار سلیمانی توسط آمریکا ترور شد. کشور دوباره در بهت فرورفت و حزن سراسر ایران را گرفت. چند روز بعد در پی ازدحام مردم در مراسم تشییع‌جنازه سردار شهید سلیمانی تعدادی از هموطنان جان باختند. یک روز بعد هواپیمای اوکراینی بر اثر خطای انسانی مورد اصابت موشک قرار گرفت و 176نفر جان باختند و دوباره چند روز بعد هم سیل هرمزگان و سیستان و بلوچستان را فراگرفت. حالا و در واپسین روزهای سال هم ماجرای کرونا ویروس تهدیدی تازه‌است برای تهران و بسیاری از شهرهای کشور.

این زنجیره اتفاقات شوم تا کجا ادامه خواهد داشت؟ مگر یک ملت 80میلیونی تا چه اندازه توان دارد که در برابر هرکدام از  این اتفاقات بتواند تاب و تحمل داشته باشد و سرپا بایستد؟ 
اگر در سال1395 در برابر چشمان حیرت‌زده همه مردم، پلاسکو فروریخت و تمام کشور را متحیر کرد، در سال98 هر‌ ماه فاجعه‌ای به ابعاد پلاسکو رخ داده و هنوز هم سرپا ایستاده‌ایم و منتظریم تا این سال تمام شود.
واقعیت این است که ایرانیان، مردمی تاب‌آورند. ملت ایران، همواره در برابر بلایای طبیعی و انسان‌ساخت، توانسته‌اند ایستادگی کنند. تاریخ نشان داده‌است که ملت ایران اگرچه هربار با حمله‌ای به قعر تاریخ پرتاب شده‌اند، اما هربار ققنوس‌وار سر از خاکستر بیرون آورده و دوباره ایستاده‌اند و تلاش کرده‌اند. ملت ایران در برابر سختی‌ها همیشه و همواره مقاوم بوده‌اند. دوباره می‌توان انتظار داشت که این ملت از پس این اتفاق نیز سر برآورد و روی پایش بایستد. اما در این‌ گذار لازم است مدیران و کارگزاران نظام، گام‌های جدی‌تری بردارند. درست است که ملت ایران ملتی تاب‌آور است، درست است که کمتر اتفاقی توانسته این کشور و ملت را به زانو درآورد، درست است که در همین تاریخ معاصر ما 8سال با دست‌های خالی جنگیدیم، اما این تاب‌آوری، به‌معنای فروریزی نیست.

هر اتفاقی ما را جریحه‌دار کرده و زخمی تازه بر جانمان زده‌است. ما از این اتفاق هم خواهیم گذشت. اما درست فردای همان روزی که این ماجرا به پایان برسد و پرونده کروناویروس به پایان برسد، ملتی زخم‌دیده و نگران در برابرمان خواهد بود؛ ملتی که نیازمند ملاطفت و مهربانی بیشتری است؛ ملتی که تا پای جانش برای حفظ کشور ماند و فرونریخت. برای دوباره برخاستن قطعا گام‌های بزرگی لازم است؛ گام‌هایی که جز توسط دولتمردان و مدیران شهرها و کشور برداشتنی نیست.
این تواتر شوم، این تسلسل غم‌انگیز، این زنجیره‌ سهمگین اتفاقات، جانی برای مردمان کشور باقی نگذاشته است. آقایان مسئول، لطفا این کشور را آنگونه که شایسته‌است از خاکستر بلند کنید. آنگونه که شایسته‌است به این کشور خدمت کنید. زخم تازه یا ناکارآمدی جدید بر تن این کشور دیگر قابل‌قبول نیست. بگذارید این مردم با «ابر و باد و مه و خورشید و فلک» بجنگند، اما اسیر مدیریت ناتوان نشوند. بیایید مرهمی بر تن خسته این مردم بگذارید.

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :