توهم عجیب قاتل شیشهای: مادرم را شیطان میدیدم
جوان شیشهای که در جنایتی هولناک مادرش را به قتل رسانده است، در نخستین جلسه تحقیق مدعی شد که هنگام مصرف شیشه دچار توهم شده و تصور کرده که مادرش شیطان است و قصد کشتن او را دارد.
به گزارش همشهری، این حادثه 30بهمنماه حوالی خانیآباد تهران رخ داد. مقتول زنی بود 70ساله که بهدست پسرمعتادش به طرز هولناکی به قتل رسیده بود. پسر این خانواده 47ساله بود که از 25سال قبل به دام اعتیاد گرفتار شده بود. همچنین مشخص شد که او 15سال قبل در درگیری با پدرش باعث جانباختن او شده بود. در جریان آن حادثه، وی آنقدر پدرش را کتک زده که باعث شده بود فلج شود و بعد از مدتی به کام مرگ برود. با این حال، اعضای خانواده او را بخشیده و باعث آزادیاش از زندان شده بودند. در ادامه تحقیقات مشخص شد پسر معتاد به یکی از کمپهای ترک اعتیاد منتقل شده اما از 6روز پیش از حادثه، از کمپ مرخص شده و به خانه مادرش بازگشته بود. این متهم چند ساعت پس از جنایت دستگیر شد و به قتل مادرش اقرار کرد.
گفتوگو
رفتارهای عجیب متهم در دادسرا
متهم به قتل دیروز به شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد تا قاضی مصطفی واحدی، بازپرس جنایی تهران از او تحقیق کند. او به محض اینکه وارد شعبه شد، شروع کرد به تعظیمکردن. رفتارهایش عجیب بود و میگفت هروقت وارد جایی میشود، برای احترام چندینبار تعظیم میکند و این نشانه فقط مختص خود اوست. او گاهی میخندید و گاهی دستانش را روی صورتش میگذاشت تا خودش را ناراحت نشان بدهد. او در گفتوگو با همشهری مدعی شد که همه این رفتارهایش تحتتأثیر توهمات شیشه و حشیش است.
چند وقت است که معتادی؟
از کودکی.
یعنی از چند سالگی؟
نمیدانم. تاریخها بهدرستی در ذهنم نمیماند اما از وقتی چشم باز کردم، رفیق همیشگیام مواد بوده؛ از تریاک گرفته تا حشیش و هروئین و گل.
چرا با مادرت درگیر شدی؟
یک لحظه تصور کردم شیطان است و میخواهد مرا بکشد. البته قبل از این بارها شده بود او را به چشم یک شیطان ببینم و با هم درگیرشده بودیم اما زنده ماند. روز حادثه هم من حمام بودم که صدایش زدم. میخواستم پشتم را کیسه بکشد. او هم آمد اما احساس کردم در دستش چاقو و سنگ پاست. چهرهاش اما مادرم نبود، یک شیطان بود. میخواست مرا بکشد که از خودم دفاع کردم و او را کشتم.
بعد چه کردی؟
او را کشیدم به سمت یخچال. تمام محتویات یخچال را خالی کردم تا مادرم را داخل آن بگذارم اما جا نشد. البته زورم به آن نرسید خیلی سنگین شده بود. بعد همانطور رهایش کردم و از خانه زدم بیرون. در خیابان سرگردان بودم تا دستگیرشدم.
با مادرت اختلاف داشتی؟
نه. اما وقتی میگفت میبرمت کمپ و 2سال نگهت میدارند، عصبیتر میشدم. گاهی هم که مواد میکشیدم، چیزی نمیفهمیدم. توهم میآمد به سراغم. به خیابانها که میرفتم، مردم را هم شیطان میدیدم. فکر میکردم همه جادوگر شدهاند و میخواهند از من خفتگیری کنند.
متاهلی؟
15، 16سال پیش از همسرم جدا شدم و یک دختر دارم. گاهی پیش من بود و گاهی هم پیش همسر سابقم. البته با مادرم زندگی میکرد که حالا ازدواج کرده است.
با معتادان به شیشه چه برخوردی کنیم؟
مریم رامشت ـ روانشناس و مدرس دانشگاه
افرادی مثل مرد شیشهای را که چند روز قبل در جنایتی هولناک مادرش را به قتل رساند نمیتوان در زمره افراد معتاد قلمداد کرد. چنین افرادی علاوه بر اعتیاد، دچار مرحله خطرناکی از بیماری روانی هستند. این فرد با توجه به اینکه سابقه مصرف طولانی در مواد صنعتی جدید دارد به مرور دچار مشکلات حاد روانی شده. در مورد مواد صنعتی هرچه زمان مصرف بیشتر باشد آسیبی که به مغز وارد میشود نیز بیشتر است. مصرف موادمخدر صنعتی مغز را دچار آتروفی میکند. به این معنا که کارکردهای مغز دچار آسیب و جهش میشود و مغز به مرور تحلیل میرود. در این شرایط بخشهای مختلف مغز کارکردهای خود را از دست میدهد و عملکردها در مواردی متفاوت میشود. در واقع چیزی که بر اثر مصرف موادمخدر صنعتی اتفاق افتاده توهم و هذیان است. در بعضی بیماریهای خطرناک مثل اسکیزوفرنی و افسردگیهای عمیق یا بیماریهای دوقطبی آن هم در نوع شدید، فرد دچار توهم و هذیان میشود. این افراد گاهی ممکن است به بستگان نزدیک خودشان هم آسیب وارد کنند و مثلا عنوان کنند که کسی به آنها دستور انجام این کار را داده است. این موضوع یا بهصورت هذیان و توهم اتفاق میافتاد و یا به شکل دیداری؛ درست مثل آنچه مرد شیشهای عنوان کرده و مادرش را به شکل شیطان دیده است.
افرادی که مواد مخدر صنعتی مصرف میکنند، هرچه طول دوران مصرفشان بیشتر باشد، کارکردها و عملکردهای مغزیشان بیشتر آسیب میبیند و فرد دچار توهم بیشتری میشود؛ درست مثل یک بیمار روانی شدید. دقت کنید که درباره مواد سنتی اینطور نیست. بر اثر مصرف بیش از حد و طولانی مواد سنتی کارکردهای مغزی زیاد آسیب نمیبیند، بلکه بیشتر کارکردهای جسمانی است که آسیب میبیند و فرد دچار آتروفی یعنی تحلیل رفتن جسمی شده و بدن ضعیف میشود. اما درباره مواد صنعتی عملکرد جسمانی مثل قبل است و کارکردهای مغزی مختل میشود.
باید بهخاطر داشته باشیم که این موارد یکباره و بهطور ناگهانی اتفاق نمیافتد، بلکه یک سیری طی میشود تا فرد شروع به مصرف موادمخدر کند. این کار را استمرار دهد و درنهایت دچار شرایطی شود که دست به کارهای خشونت بار بزند. به همین دلیل خانوادهها باید مراقب اعضای خود باشند و زنگ خطرها را جدی بگیرند.
معمول است که خانوادهها اعضای معتادشان را در کمپهای ترک اعتیاد بستری میکنند. اما دقت کنید که کمپها مرکز درمانی نیستند و حداکثر در آنجا سمزدایی انجام میشود. کمپها شاید درخصوص معتادان به موادمخدر سنتی تا حدی جوابگو باشند اما درباره اعتیاد به موادمخدر صنعتی به هیچ وجه نمیتوانند کارکرد مثبتی داشته باشند. چرا که پس از این دوره معتادان صنعتی باید در بیمارستانهای روانی بستری شوند و حتی بسیاری از این افراد لازم است شوک دریافت کنند. به خانوادهها توصیه میشود اگر فردی چنین شرایطی دارد او را به کمپها نسپارند، چرا که آنها فقط سم را خارج میکنند. همزمان با سمزدایی باید دارودرمانی و رواندرمانی انجام شود و حتی آنها بستری شوند. خانوادههایی که فرزندانشان سابقه اعتیاد دارند باید خیلی بیشتر احتیاط کنند چرا که این افراد بهدلیل شرایط نابسامانی که در آن قرار دارند خطرناک هستند.