اخبار منفی و انفعال شخصی
شهلا کاظمیپور ـ جامعهشناس
بسیاری از انسانها فقط نیمه خالی لیوان را در زندگی شخصی، کار، درآمد و... میبینند و مرتب هم از زمین و زمان گله دارند. در جامعه ما هم فقط انتقاد دیده میشود. در تاکسی، در اخبار تلویزیون، در جلسهها و دانشگاه فقط اخبار ناامیدکننده دیده و شنیده میشود. به یکدیگر که میرسیم میگوییم چه خبر و این یعنی منتظر خبر بد هستیم. گویی مردم با خبر منفی عجین شدهاند، هرقدر هم در جامعه در دانشگاه و در بین مردم گفته و تلاش میشود که مثبت نگاه کنند، مثبت فکر کنند و نیمه پر لیوان را ببینند، اما باز هم این اخبار منفی است که طرفداران بیشتری دارد.
در این میان، واقعیتی که قابل تأمل است اینکه چه در سطح خانواده و چه در سطح اجتماع یکی از دلایل توسعهنیافتگی جوامع عمدتا همین روحیه منفیبینی است، چون اعتقاد بر این است که فرد، هرچه بیشتر روی چیزی تمرکز کند آن مورد زیادتر خواهد شد. خبرهای منفی همیشه مشتری دارد و اگر مشتری نداشته باشد و مردم سراغ این نوعِ از اخبار نروند، در جامعه کمتر به آن توجه خواهد شد. باید بیشتر روحیه افراد تقویت شود تا خبر منفی انعکاس گستردهای نداشته باشد. در واقع اخبار و گزارشهای منفی و بیان نکاتی از این دست در سطح اقتصاد، سیاست و جامعه به نوعی سبب انفعال افراد میشود و در مواردی به طرد روحیه کارآفرینی منجر میشود و همه اینها ناشی از روحیه منفینگری است.
البته باید توجه داشت که رویکرد تدافعی در برخورد با اخبار منفی جواب نمیدهد. باید از طریق فرهنگسازی، نشستها و مصاحبهها به مردم یاد بدهیم که باید مثبت فکر کنند و این کار به نفع خودشان خواهد بود. این در حالی است که اصولا آدمهای تنبل نق میزنند و چون نمیخواهند کار کنند، تنبلی و کاهلیشان را به گردن دیگران میاندازند؛ برای مثال میگویند اقتصاد کشور و تورم مشکل دارد، پس من نمیتوانم رشد کنم.
همچنین، افرادی که اخبار منفی را بیشتر میپسندند و بیشتر پیگیر اخبار منفی میشوند و آن را نشر میدهند، میشود گفت دچار نوعی وسواس منفینگری شدهاند. منفینگری در خانواده نیز از والدین به بچهها و از بچهها به دوستانشان منتقل میشود. وقتی گفته میشود اخبار منفی مشتری بیشتری دارد از این روست که باعث جلب توجه دیگران به شخص بازگوکننده خبر شده و سبب میشود آن شخص بیشتر پیگیر اخبار منفی باشد و آن را بازنشر کند. به کوتاه سخن، اخبار منفی همچون آفت در جامعه ما به جان مردم افتاده است. باید به سمت رویکردهای مثبتنگر، تلاش، خودسازی و توانمندسازی رفت؛ زیرا منفینگری غیر از انفعال و دلسرد کردن جوانان از تلاش و کوشش، نتیجه و عایدی دیگری نخواهد داشت.