• سه شنبه 4 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 14 شوال 1445
  • 2024 Apr 23
شنبه 26 بهمن 1398
کد مطلب : 95078
+
-

زن جوان که در سقوط بهمن در رشته‌رود زیر آوار گرفتار شده و همه تصور می‌کردند جان باخته است پس از 3روز نجات یافت

معجزه در رشته‌رود

داخلی
معجزه در رشته‌رود


3 روز طول کشید تا امدادگران هلال‌احمر به خانه‌ای رسیدند که در جریان سقوط بهمن در روستای رشته‌رود گیلان تبدیل به آوار شده بود. هدف آنها بیرون کشیدن اجساد مادربزرگ، دختر و نوه وی بود که همه تصور می‌کردند جانشان را از دست داده‌اند اما در کمال ناباوری، آنها زن جوان را در حالی بیرون کشیدند که هنوز زنده بود.
به گزارش همشهری، بارش سنگین برف در آخرین روزهای هفته گذشته مردم گیلان را غافلگیر کرد و در روستای رشته‌رود رودبار، حادثه هولناکی را رقم زد. حدود ساعت 5 صبح سه‌شنبه گذشته بهمن سهمگینی که از ارتفاعات روستا به پایین سقوط کرد، 2خانه را آوار و ساکنان آن را زیر برف و آجر مدفون کرد. با گزارش این ماجرا به تیم‌های امدادی، عملیات نجات آغاز شد اما مسیر 12کیلومتری رسیدن به روستا به‌خاطر برفی که در بعضی نقاط ارتفاع آن به 2متر می‌رسید مسدود بود و از طرفی شرایط جوی اجازه پرواز بالگرد را نمی‌داد.





سرنوشت مبهم 5 نفر 
از همان روز نخست بود که خبرهای نگران‌کننده‌ای از روستای رشته‌رود به گوش می‌رسید. آنچه مشخص بود در یکی از خانه‌هایی که گرفتار بهمن شده بودند یک زن و مرد میانسال زندگی می‌کردند و در خانه دیگر زنی مسن به همراه دختر 34ساله‌ و نوه 4ساله‌اش حضور داشتند. هرچند در ابتدا اعلام شده بود بر اثر بهمن تمامی این 5نفر جان باخته‌اند اما مردم محلی که تا رسیدن تیم‌های امدادی به کمک حادثه‌دیدگان شتافته بودند توانستند در نخستین خانه، زن میانسال را زنده از زیر آوار بیرون بکشند اما شوهر وی جانش را از دست داده بود. با این حال رسیدن به خانه دوم، با توجه به اینکه در پایین دست روستا بود و مسیر رسیدن به آنجا طولانی و غیرقابل عبور بود امکان‌پذیر نبود. به همین دلیل حتی مردم روستا هم احتمال می‌دادند سه نفری که در آن خانه حضور داشتند، جانشان را از دست داده‌اند.

روز دوم
هرچند دسترسی زمینی به روستا امکان‌پذیر نبود و تلاش برای بازگشایی مسیر ادامه داشت اما در روز دوم تیمی 5نفره از امدادگران هلال‌احمر گیلان با کمک بالگرد راهی رشته‌رود شدند. محرم آقابیگی، رئیس اداره عملیات هلال‌احمر گیلان به همشهری می‌گوید: با اینکه هوا بد بود با مهارت خلبان توانستیم به سمت روستا پرواز کنیم. وقتی به آنجا رسیدیم، تیم 5نفره امداد را به همراه آذوقه و کمک‌های اولیه برای روستاییان پیاده کرده و زن مصدومی را که از آوار نجات پیدا کرده بود سوار بالگرد و به بیمارستان رشت منتقل کردیم. قصدمان این بود که پس از سوخت‌گیری دوباره به روستا برگردیم اما شرایط جوی اجازه نداد و به همین دلیل از تیم 5نفره خواستم که شب را همانجا سر کنند تا روز بعد بتوانند برای جست‌وجو راهی خانه‌ دومی شوند که گرفتار بهمن شده بود.





شرایط سخت
یکی از اعضای این تیم‌ 5نفره پویان مبصری است. او به همشهری می‌گوید: وقتی به روستا رسیدیم، مردم محلی‌ نشانی خانه‌ای که گرفتار بهمن شده بودند را دادند. خانه آن‌سوی رودخانه بود و مسیر رسیدن به آنجا بسیار سخت و خطرناک؛ چراکه ارتفاع برف در بعضی نقاط بیشتر از 1.5متر بود و سرمای هوا تا مغز استخوان نفوذ می‌‌کرد.
با همه این خطرها تیم امداد برای رسیدن به دومین خانه به راه افتاد. آنها در برخی از نقاط مجبور بودند برای اینکه در اعماق برف‌ و گودال‌های برفی سقوط نکنند، چهاردست‌وپا روی برف بروند تا وزنشان را متوازن کنند. با این حال وقتی به رودخانه برفی رسیدند، عبور از آن به‌نظر غیرممکن می‌رسید.
مبصری ادامه می‌دهد: در آن هوای سرد و یخبندان مجبور شدیم لباس‌هایمان را درآوریم تا از رودخانه عبور کنیم. بخشی از آن یخ‌ زده و برف زیادی روی یخ نشسته بود و بخشی که جاری بود، دمای آب بسیار پایین بود. با این حال توانستیم از رودخانه عبور کنیم و به سمت خانه دوم برویم.
رسیدن به پایین‌دست روستا و عبور از رودخانه ساعت‌ها به طول انجامید و درحالی‌که هوا تاریک شده بود تیم امداد هنوز به محل مورد نظر نرسیده بود؛ «هوا آنقدر سرد بود که احساس می‌کردیم یخ خواهیم زد و زنده نخواهیم ماند. به‌دنبال یک سرپناه می‌گشتیم تا اینکه به تعدادی خانه متروکه رسیدیم. فریاد می‌زدیم و به‌دنبال کسی می‌گشتیم و کمی بعد و از دور متوجه نور فانوس شدیم. مردی که صدای ما را شنیده بود و با خانواده‌اش در روستا مانده بود، سراغمان آمد و ما را به خانه‌اش برد. شاید اگر او نبود، سرمای کشنده منطقه جان ما را می‌گرفت.» 




روز سوم

تیم امداد آن‌شب را در خانه مرد روستایی سر کرد و صبح روز بعد (پنجشنبه) راهی محل حادثه شد. «مأموریت ما بیرون‌کشیدن اجساد ساکنان خانه از زیر آوار بود؛ چراکه به ما گفته شده بود هر سه نفری که در آن خانه هستند جانشان را از دست داده‌اند. ما هم با روشن‌شدن هوا به سمت آن خانه رفتیم و وقتی رسیدیم، شروع به آواربرداری کردیم. بهمن از روی این خانه رد شده بود. برای همین بخش زیادی از آن را آوار کرده بود. همانطور که آوار را کنار می‌زدیم، به نخستن جسد رسیدیم. زنی مسن که صاحب‌خانه بود. جسد او را بیرون کشیدیم و دوباره مشغول به‌کار شدیم. پس از آن به جسد بی‌جان دختربچه 4ساله رسیدیم. به‌نظر می‌رسید او و مادربزرگش در همان لحظات اولیه حادثه جان باخته‌اند. حالا فقط جسد مادر این دختربچه مانده بود و ما آواربرداری را ادامه دادیم.»
تیم امداد سرگرم عملیات بود که مردم محلی نیز از راه رسیدند. حدود 100نفر که توانسته بودند راهی برای عبور باز کنند خودشان را به محل حادثه رساندند. مبصری می‌گوید: «پیش از رسیدن آنها به پیکر زن 34ساله رسیدیم. نزدیک فرزندش بود و آوار سقف و دیوار رویش ریخته بود. وقتی شروع به آواربرداری از روی پیکرش کردیم، متوجه شدم انگشت پایش تکان خورد. باورم نمی‌شد و از همکارانم خواستم با احتیاط آواربرداری کنند. حتی وقتی مردم محلی هم رسیدند، خواستم نزدیک نشوند و بیشتر از یک ساعت طول کشید تا آوار را از روی این زن کنار زدیم. هیچ‌کدام از ما باورمان نمی‌شد اما او هنوز زنده بود. چشم‌هایش را باز کرد و چیز مبهمی زیر لب می‌گفت. مطابق آموزش‌ها، از او خواستم با فشار دادن دستم جواب‌ سؤال‌هایم را بدهد. خوشبختانه سطح هوشیاری‌اش بالا بود و مردمی که این صحنه را می‌دیدند به گریه افتاده بودند. پس از آن ماجرا را به مرکز خبر دادیم و قرار شد بالگردی برای اعزام این زن به بیمارستان فرستاده شود.» 
با اعلام خبر زنده‌ماندن زن جوان، ابتدا بالگرد هلال‌‌احمر راهی روستا شد که با توجه به شرایط نامناسب موفق به فرود نشد و پس از آن بالگرد اورژانس عازم روستا شد و به این ترتیب زن جوان که زنده‌ماندش شبیه یک معجزه‌ بود به بیمارستان انتقال یافت.

این خبر را به اشتراک بگذارید