معطلیهای ناتمام
گزارش همشهری از چند کارگزاری و شعب سازمان تأمیناجتماعی و گفتوگو با مردم
تهامه مهدوی- خبرنگار
دارندگان دفترچههای بیمه تامیناجتماعی گلایههای ناتمامی از روند عملکرد شعب و کارگزاریهای این سازمان دارند؛ گلایههایی که خیلی از آنها با بررسیهای کارشناسی میتواند رفع و رجوع شود. معطلیهای چند ساعته، قطعی سیستم، خرابی دستگاههای اسکنر، مرخصی رفتن کارمندانی که هیچ فرد جایگزینی ندارند و کند بودن روند رسیدگی کار مراجعان بخشی از مشکلاتی است که گریبانگیر بیمهشدگان تامین اجتماعی است. عملکرد این سازمان در سالهای اخیر بهگونهای بوده که سال گذشته حجتالاسلام بهرامی، رئیس دیوان عدالت اداری، اعلام کرد بیشترین شکایات مردمی (در بین سازمانها و نهادهای دولتی) در سال 97 از این سازمان بوده است و 35هزار و 930دادخواست در دستگاه قضا از این دستگاه ثبت شده است.
رفتوآمد مراجعان در شعبه تامیناجتماعی در شمال تهران اینقدر زیاد هست که باعث ترافیک همیشگی در خیابان منتهی به این شعبه شده است. دستفروش جلوی در شعبه سالهای سال است که به مراجعهکنندگان جلد شناسنامه و کارت ملی و دفتر بیمه و این روزها جاکلیدیهای چرمی میفروشد. مردی که حالا بعد از سالها ایستادن جلوی در شعبه تبدیل به کارشناسی خبره در بیمه شده و گپ و گفتش با افرادی که دقایقی برای دیدن اجناسش میایستند این ادعا را ثابت میکند. یکی از مهمترین مشکلاتی که مراجعان به این شعبه ابراز میکنند، عدمپاسخگویی دقیق به آنهاست، برای خانمی که در طبقه همکف در باجه پاسخگویی به مراجعان نشسته اهدافی تعیین شده که مهمترین آن «پاسخگویی مناسب به مراجعان» است. با وجود این، خانم کارمند در پاسخ به خانمی که چگونگی دریافت سابقه بیمهاش را سؤال میکند، بدون هیچ جوابی یک برگه کاغذ کوچک میدهد که روی آن نشانی سایت تامین اجتماعی درج شده، سؤال دوم خانم مراجعهکننده که چندینبار برای ورود به سایت تلاش کرده و موفق نشده، «حالا باید چهکار کنم؟» است که با تندی کارمند جواب داده میشود: «من چه میدانم، دوباره تلاش کن، شاید گذر واژهات را اشتباه میزنی، اگر نشد، دوباره بیا ببینیم چهکار میتوانیم کنیم.» زن اما بدون هیچ پاسخی سری به نشانه تأسف تکان میدهد و زیر لب میگوید: «یکی هم نیست درست راهنماییمان کند؛ مثلا باجه پاسخگویی است.»
به جلوی باجه میروم، سلام میکنم اما جوابی نمیشنوم. بعد از کمی مکث از خانمی که ظاهرا قرار است پاسخگوی مراجعان باشد میپرسم: برای پرداخت بیمه زنان خانهدار چه کار باید بکنم. خانم کارمند از بالای عینک نگاهم میکند و میگوید: برو نیمطبقه زیرزمین یک بنر در کنار پلهها هست، آنجا همهچیز را نوشته. میپرسم: برای دریافت حق بازنشستگی پدرم... (زن اجازه نمیدهد، ادامه سؤالم را بپرسم) میگوید: طبقه زیرزمین، نوبت بگیر و بعد چت کردن در فضای مجازی را ادامه میدهد.
آسانسور شعبه ظرفیت 4نفر را دارد و هیچوقت خدا خالی از مراجعهکننده نیست. این یعنی اگر خیلی عجله داشته باشید باید برای رفتن به قسمت فنی شعبه، زیرزمین یا طبقات بالاتر از پلهها استفاده کنید، اینجا هم مثل همه شعب تامین اجتماعی برای انجام کار باید نوبت بگیرید، دستگاه نوبتدهی ساعت 11صبح کاغذ برای ارائه نوبت ندارد، چندین نفر که تازهوارد هستند و از این موضوع اطلاع ندارند، دکمه نوبتدهی را فشار میدهند اما کاغذی از دستگاه خارج نمیشود، اعتراضها به نبودن کاغذ شمارهدهی به جایی نمیرسد، تعداد مراجعان نیز بیشتر و بیشتر میشود. مرد جوانی که بارها و بارها بالا و پایین رفتن از پلهها دیگر اعصابی برایش نگذاشته سرانجام شروع به فریاد زدن میکند و میگوید: هیچکس در این اداره نیست که یک رول کاغذ در دستگاه بگذارد. بهدنبال این اعتراض صدای بقیه مردم هم بلند میشود، از پشت باجه4، خانمی با غرولند بلند میشود و یک رول کاغذ از دفتر مدیریت میگیرد و برای دستگاه نوبتدهی میآورد و در پاسخ به اعتراض مردم، میگوید: کار من این نیست که رول کاغذ داخل دستگاه بگذارم، من باید جواب مراجعانم را بدهم، همین الان هم که از پشت میزم بلند شدم، کلی از کارهایم عقب افتادم.
حالا نوبت مراجعهکنندگان است که سر اینکه کدامیک زودتر از دیگری میخواستند از دستگاه شماره بگیرند، جروبحث کنند. خانمی مدعی است، نخستین نفری بوده که خواسته نوبت بگیرد، آقای مسنی میگوید که چون پایش درد میکرده روی صندلی نشسته تا دستگاه درست شود و نوبتش جلوتر است و... .
صدای گریه 2نوزادی که در آغوش مادرانشان هستند هر چند دقیقه یکبار فضای زیرزمین را پر میکند؛ انگار هیچ راهی برای ساکت کردن این بچهها وجود ندارد، کلافگی از سر و صورت مادرها پیداست؛ مادرانی که برای پیگیری مرخصی زایمانشان به شعبه مراجعه کردهاند و حالا یکی، دو ساعتی میشود که در انتظار راه افتادن کارشان هستند.
خانم عطایی میگوید: با این همه رفتوآمدی که به بیمه برای مرخصی زایمان و گرفتن دستمزد زمان مرخصی و... داشتهام هنوز به نتیجه نرسیدهام، گاهی وقتها با خودم میگویم عطای این کار را به لقایش ببخشم و بروم اما وقتی حسابکتاب میکنم که چندین سال است که حق بیمه از حقوقم کسر شده، منصرف میشوم. عطایی درحالیکه نوزادش را در آغوشش تکانتکان میدهد تا کمی از گریههایش کاسته شود، ادامه میدهد: انگار سازمان تامین اجتماعی با این کارش میخواهد «شر» بیمهشدههایی که دنبال دستمزد و غرامت هستند را از سرش کم کند وگرنه چه دلیلی دارد درحالیکه مثلا دولت الکترونیک داریم تمام کارهایمان را باید حضوری انجام دهیم و هر روز هم که به بیمه میآییم چندین ساعت معطل شویم؛ آخر سر هم کارمان راه نیفتد.
خانم محمدزاده، مادر دیگری است که همراه همسر و نوزادش برای پیگیری کارهای بیمه به این شعبه آمدهاند، او هم میگوید: برای تکمیل پرونده مرخصی زایمان باید به شورای پزشکی در خیابان طوس میرفتم به من گفته بودند که رأس ساعت 14در درمانگاه حاضر باشم، وقتی به درمانگاه رسیدم، دیدم به غیر از من به 11خانم دیگر هم که همگی مرخصی زایمان داشتند، گفتهاند رأس ساعت 14در درمانگاه باشند، برای اینکه پزشک معتمد بیمه پروندهمان را تأیید کند. 2ساعتی معطل بودم؛ 2ساعتی که برایم بیشتر از 10ساعت گذشت، چون نوزادم در خانه بود و تصور میکردم براساس نوبتدهی میتوانم کارم را سریع انجام دهم و بروم. اما پزشک معتمد نهتنها رأس ساعت 2در درمانگاه نبود که ساعت 3و نیم آمد و بعد هم یکییکی پروندهها را بررسی کرد و با 3 مهر و امضا ما را دوباره به شعبه فرستاد.
محمدزاده که حالا صدای گریه نوزاد دخترش بلند شده است، میگوید: امروز مدارک شورای پزشکی را آوردهام اما ظاهرا باز هم باید برای بقیه کارهایم به این شعبه بیایم، یک برگه هست که باید به محل کارم ببرم تا آنها مهر و امضا کنند که من در چه تاریخی مرخصی زایمان بودهام. این کار را میشود همان اول انجام داد، نه اینکه هر دفعه به شعبه میآییم یک برگه جلویم بگذارند و بگویند حالا این را ببر و امضا بگیر و دوباره بیا. الان چندمین باری است که من برای کارهای مرخصی زایمانم به این شعبه آمدهام و هر دفعه یک برگه به من دادهاند تا آن را برای تأیید و مهر و امضا ببرم.
محمدزاده به باجههای خالی از کارمند اشاره کرده و میگوید: کاش تعداد کارمندان را زیاد کنند، نگاه کنید چند باجه خالی هست و هیچ کارمندی پشتش نیست، اگر کارمندها اضافه شوند، کار ما هم زودتر راه میافتد و اینقدر دردسر نمیکشیم.
اسکنرهایی که مدام قطع میشوند
آن طرفتر جلوی باجهای که مربوط به اسکن مدارک است چندین نفر ایستادهاند. آقای کارمند پشت باجه که ماسک سفیدرنگی بهصورت دارد، اعلام میکند که سیستم اسکن قطع شده و مراجعان اسامیشان را بگویند تا در برگهای یادداشت شود و به محض وصل شدن سیستم از روی نوبت مراجعان را صدا میزند. حالا کمکم تعداد افرادی که باید مدارکشان را اسکن کنند بیشتر و بیشتر میشود، با وجود اینکه 2 باجه به اسکن مدارک اختصاص داده شده اما مسئول یکی از باجهها به مرخصی رفته و هیچکس هم نیست که کارش را انجام دهد، هر چند یکی، دو بار مدیر شعبه به یکی از کارمندان میگوید که در بین کارهایش، چندین مدرک را هم اسکن بگیرد اما خانم کارمند وقتی برای این کار ندارد.
عقربههای ساعت به 12:30نزدیک میشود، خانمی که پشت یکی از باجهها نشسته زیر لب چیزی به همکار کنار دستیاش میگوید و به یکباره تمام کارمندان درحالیکه لیوان و قاشق و چنگالهایشان را در دست گرفتهاند از پشت باجهها بلند میشوند و به قسمت آبدارخانه میروند. حالا مراجعهکنندگانی که چند ساعت منتظر بودهاند باید تا ساعت 13منتظر بمانند تا کارمندها برگردند، یکی، دو نفر عطای کار امروزشان را به لقایش میبخشند و شمارههایشان را به افراد دیگری که نشستهاند، میدهند و میروند. بقیه اما چشم به عقربههای ساعت میدوزند تا شاید زودتر کارمندان شعبه برگردند.
ساعت 14بالاخره سیستم اسکنر وصل میشود. آقای کارمند مسئول اسکن مدارک که از ساعت 10صبح بیکار بوده حالا با وصل شدن سیستم یکییکی اسمها را میخواند و مدارک را اسکن میکند. تعداد مراجعان برای اسکن مدارک زیاد است و معطلی کلافهشان کرده است. ازدحام جلوی باجه، آقای کارمند را هم کلافه کرده؛ تاجایی که به یکباره از روی صندلی بلند میشود و با تهدید به مراجعهکنندگان میگوید اگر کسی پشت باجه ایستاده باشد کار را تعطیل میکند و میرود. با این حرف او، مراجعان با بیان اعتراضشان زیر لب در سالن پراکنده میشوند. ساعت 14:30بالاخره یکی از کارمندان خانم به پشت سیستم دیگر اسکنر میآید و دستگاه را روشن میکند اما ظاهرا قرار نیست کار مردم در این شعبه زود راه بیفتد، دستگاه خطا میدهد و روشن نمیشود، کورسوی امیدی که در دل مراجعان روشن شده بود رو به خاموشی میرود و حالا باید منتظر باشند تا با همان یک دستگاه اسکنر کمکم کارشان راه بیفتد.
البته اسکن مدارک خان پایانی کار نیست و مراجعهکنندگان با عبور از این مرحله باید به باجه دیگری مراجعه کنند تا تأیید اسکن شدن مدارک را بگیرند و این یعنی دوباره در صف ایستادن و معطل شدن. خانم کارمند باجه یک، کاری را انجام میدهد که میشود در همان باجه اسکن آن را انجام داد، خانم کارمند نیمنگاهی به کاغذهای دست مراجعان و نیمنگاهی به صفحه مانیتور میکند و زیر لب میگوید: «اسکن شده، به سلامت». و این دور باطل هر روز و هر روز زیر زمین این شعبه تامین اجتماعی تکرار میشود.
اشتباهات فاحش
کارگزاری تامین اجتماعی در مرکز تهران در طبقه 2واقع شده؛ ساختمانی مستطیل شکل که 20صندلی برای نشستن مراجعان دارد و 8باجه شمارهگذاری شدهاند تا به کارهای اربابرجوع رسیدگی کنند. وارد طبقه همکف که میشوید، صدای داد و فریاد از داخل شعبه میآید. مردی میانسال جلوی باجه 3 ایستاده و با فریاد از متصدی صدور دفتر بیمه میخواهد که برایش توضیح دهد چرا در دفتر بیمهای که به نام همسرش بوده عکس خانم دیگری الصاق شده و او مجبور شده دوباره راه رفته را برگشته و منتظر باشد تا فردی که عکس همسر او به دفترچهاش الصاق شده متوجه این مسئله شده و برگردد و بتواند دفتر را برای همسرش که در بیمارستان بستری است، ببرد. خانم ابوالفضلی، یکی از کارمندان دفتر است که سعی در آرام کردن مرد عصبانی دارد اما هرچه بیشتر سعی میکند، کمتر به نتیجه میرسد و عصبانیت مرد کم نمیشود.
آقای عربسرخی، مراجعهکننده دیگری است که برای تعویض دفتر به این کارگزاری آمده است. او سری با تأسف تکان میدهد و میگوید که این نخستینبار نیست که شاهد این اتفاق است، سال قبل که درخواست تعویض دفترچه بیمهاش را داده بود، عکس یک پسر نوجوان را به دفترچهاش الصاق کرده بودند. سایت سازمان بخشی را به خدمات غیرحضوری اختصاص داده که میتوان برای دفترچه ثبتنام کنیم تا با پیک برایمان ارسال کنند اما فردای روزی که دفترم را تحویل گرفتم در درمانگاه متوجه شدم که عکس دفترچه بیمه اشتباهی الصاق شده و منشی هم به هیچ عنوان قبول نمیکرد که با نرخ بیمه هزینه درمان را حساب کند. همان روز به کارگزاری برگشتم و متصدی صدور دفترچه تنها به عذرخواهی کوتاهی بسنده کرد و گفت روز گذشته سرش خیلی شلوغ بوده و متوجه این اشتباه نشده است. او میگوید: قرار بود با الکترونیکی شدن دولت رفتوآمدها کمتر و کار مردم راحتتر شود اما الان برای تعویض دفترچه بیمه آمدهام و یک ساعتی میشود که معطلم، الان که گفته میشود دولت الکترونیک داریم با زمانی که این امکانات را نداشتیم، فرق چندانی نکرده؛ فقط دستگاه شمارهدهی و اشتغالزایی برای برخی افراد ایجاد شده وگرنه بیمه شدهها مدام باید در مسیر دفاتر کارگزاری و شعب تامین اجتماعی در رفتوآمد باشند.
مرد جوانی که برای تعویض دفتر بیمه دختر 2سالهاش به کارگزاری آمده است هم سر درددلش باز میشود: یک صفحه از انتهای دفترچه بیمه دخترم باقی مانده، صبح برای تعویض دفترچه آمدم اما گفتند چون یک صفحه از دفترچه باقی مانده نمیتوانند دفترچه جدید برایم صادر کنند، برای همین مجبور شدم به درمانگاه نبش خیابان بروم و با پرداخت حق ویزیت از دکتر بخواهم که چند استامینوفن و قرص سرماخوردگی برایم در دفترچه بنویسد تا بتوانم بیایم و دفترچه جدید بگیرم. چندین بار هم در سایت ثبتنام کردم تا دفترچه را با پست برایم بیاورند اما بعد از 2 روز که خبری از دفترچه نشد و پیگیر ماجرا شدم، به من گفتند که باید حضوری برای تحویل دفترچه به کارگزاری بیایم و دفترچه قدیمی را هم باید تحویل دهم.
حسنخانی ادامه میدهد: برخی از داروهای دخترم داروهایی هستند که باید تکرار شوند اما کارگزاریها قبول نمیکنند که دفترچه قدیمی را به ما بدهند و میگویند باید این دفاتر قدیمی به سازمان عودت داده شود. با وجود این من نمیتوانم داروهای تکراری دخترم را از داروخانه بگیرم و ناچارم دوباره با پرداخت حق ویزیت از پزشک معالجش بخواهم که داروها را در دفترچه جدید برایم بنویسد.
امروز برو، فردا بیا
شعبه تامیناجتماعی یکی از خیابانهای شرق تهران نیز، دست کمی از دیگر کارگزاریها و شعب ندارد. آقای سلیمی برای تجمیع سوابق بیمه و تحویل آن به محل کار جدیدش ناچار شده تا یکییکی به کارگزاریها و شعبی که در سالهای گذشته بیمه برایش واریز میشده مراجعه کند تا بتواند سوابق بیمهایاش را جمعآوری کرده و به شعبهای که اکنون بیمه برایش واریز میشود، ارائه دهد. وی میگوید: با ثبتنام در سایت تامین اجتماعی پرینت سابقهام را گرفتهام، حالا که پرینتها را اینجا آوردهام از من قبول نکردهاند و میگویند باید ابتدا یک درخواست به شعبه بدهید، یکماه زمان میبرد تا سوابق شما تجمیع شود، بعد از یکماه به شعبه مراجعه کنید اگر سوابقتان آمده بود، میتوانیم آنها را به شما بدهیم اگر نه که باید منتظر بمانید. این کار برای من مدت زیادی زمان میبرد و نمیتوانم منتظر ارائه خدمات لاکپشتوار تامین اجتماعی باشم.
محمد خلج، کارفرمای یک کارگاه تعمیرات لوازم خانگی در سهراه امین حضور است، بازرسی که باید ماه قبل برای بازرسی کارگاه خلج مراجعه میکرده، به کارگاه نرفته و چون مدت زمانی که برای بازرسی تعیین شده بوده گذشته باید جریمه دیرکرد بپردازد. خلجی میگوید:من نمیدانم تقصیر من چیست که بازرس سازمان سروقت برای بازرسی مراجعه نکرده و حالا من باید جریمه حاضر نشدن او را در کارگاهم پرداخت کنم، اعتراض هم کردهام اما به من میگویند براساس قانون اگر تأخیری در بازرسی صورت بگیرد باید جریمه پرداخت شود.
رفتوآمد مراجعان در شعبه تأمیناجتماعی در شمال تهران اینقدر زیاد هست که باعث ترافیک همیشگی در خیابان منتهی به این شعبه شده است. دستفروش جلوی در شعبه سالهای سال است که به مراجعهکنندگان جلد شناسنامه و کارت ملی و دفتر بیمه و این روزها جاکلیدیهای چرمی میفروشد. مردی که حالا بعد از سالها ایستادن جلوی در شعبه تبدیل به کارشناسی خبره در بیمه شده و گپ و گفتش با افرادی که دقایقی برای دیدن اجناسش میایستند، این ادعا را ثابت میکند
کمشدن ازدحام در کارگزاریها با اجراییشدن پرونده الکترونیک
مدیرکل دفتر کارگزاریهای سازمان تامیناجتماعی با اشاره به اینکه در کارگزاریهای دفاتر تامین اجتماعی ازدحام وجود دارد، گفت: یکی از فعالیتهای دفاتر کارگزاریها که باعث ازدحام و معطلی مردم میشود مربوط به خدمات دفترچه، از قبیل صدور و تعویض است. همین مسئله باعث میشود که در بیشتر شعب کارگزاری در این قسمت شاهد ازدحام و معطلی مردم باشیم.
محمد قوامی در گفتوگو با همشهری با بیان اینکه سازمان تامیناجتماعی بهدنبال الکترونیکیکردن خدمات خود در تمام کشور است، گفت: البته خدمات الکترونیکی در شعب ملکی تامین اجتماعی در حال انجام است و امیدواریم در آیندهای نزدیک تمامی کارگزاریها نیز به این سیستم مجهز شوند تا دیگر شاهد معطلی و ازدحام مردم در کارگزاریها نباشیم.
وی با اشاره به اینکه هماکنون چالشها و مشکلاتی در کارگزاریهای تامین اجتماعی وجود دارد که این سازمان بهدنبال رفع آنهاست، گفت: کندی و قطعی سیستم یکی از این مشکلات است که مردم هم گلایههای زیادی از این مسئله دارند و در سازمان سعی خود را میکنیم که بتوانیم این معضل را به مرور رفع کنیم.
قوامی در پاسخ به این سؤال که چرا تعداد باجهها در کارگزاریها زیاد اما تعداد کارمندان آنها کم بوده و برخی باجهها خالی است، گفت: برای کارگزاریها به لحاظ نیروی انسانی و حجم فعالیت استانداردهایی تعریف شده که دائم توسط بازرسان سازمان کنترل میشود و استانداردهایی که برای کارگزاریها تعریف شده الزاما باید رعایت شود. قاعده این است که با وجود استانداردهای سازمان تامین اجتماعی نباید شاهد ازدحام در کارگزاریها باشیم یا باجهای خالی از کارمند باشد، مگر اینکه حجم فعالیت کارگزاری کمتر از استاندارد سازمان باشد و نیروی مورد نیاز خود را معادل کاری که در کارگزاری انجام میشود، استخدام کرده باشد.
وی درخصوص اقدامات این سازمان برای کاهش ازدحام در کارگزاریها گفت: موضوع خدمات غیرحضوری یکی از مواردی است که میتواند به کاهش ازدحام در کارگزاریها کمک کند. تمام بیمهشدگان تامین اجتماعی در کلانشهرها میتوانند درخواست صدور دفتر بیمه را بدهند و زمانی که به آنها اعلام میشود برای دریافت دفترچه به دفتر کارگزاری مراجعه کنند. در این صورت هم ازدحام در کارگزاریها کمتر شده و هم شاهد اتلاف وقت کمتری خواهیم بود.
قوامی درخصوص اشتباه در الصاق عکس روی دفترچههای بیمه نیز گفت: زمانی که کارگزاری با حجم وسیعی از درخواست صدور دفترچه مواجه باشد ممکن است مشکلاتی از قبیل الصاق اشتباه عکس روی دفترچه هم صورت بگیرد که به سمت اصلاح این ساختار در حال حرکتیم و زمانی که پرونده الکترونیک سلامت بهطور کلی در کشور اجرایی شود، این ساختار نیز اصلاح میشود. با وجود این، اکنون در سامانهای که در اختیار سازمان تامین اجتماعی است، عکس بیمهشده بارگذاری شده و میتوان با اجراییشدن پرونده الکترونیک شاهد تکرار اشتباهاتی مثل الصاق اشتباهی عکس روی دفترچههای بیمه نباشیم. با وجود این تا قبل از الکترونیکی شدن پروندهها یک راهکار این است که استانداردهای نظارتی را بالا ببریم.
مدیرکل دفتر کارگزاریهای سازمان تامین اجتماعی درخصوص صادر نکردن دفترچه جدید برای بیمهشدگانی که یک یا دو برگه نسخه آنها استفاده نشده است، گفت: با توجه به اینکه برخی بیمهشدگان برای صدور مجدد دفترچههایشان مراجعه میکنند، اما بسیاری از برگههای دفترچه آنها استفاده نشده و این دفاتر باید امحا میشد و با توجه به مشکلی که در تهیه کاغذ داریم کارگزاریها باید حتیالمقدور از صدور دفترچههایی که نسخ آنها باقی مانده، خودداری کنند. با وجود این، اگر دفترچه بیمه مراجعهکنندهای یک برگ داشته باشد و نیاز فوری به تعداد بیشتری برگه بیمه داشته باشد، به کارگزاریها اعلام شده که این موارد را جزو استثنائات محسوب کرده و برای این افراد دفتر بیمه جدید صادر کنند. البته بیمهشدگان نباید این نکته را فراموش کنند که با صدور دفترچه جدید تمامی نسخ دفترچه قبلی از اعتبار ساقط شده و دفترچه قدیمی دیگر قابل استفاده نیست.