زخمهای انزوا
علی مصلح- روزنامهنگار
در این روزهای شلوغ جشنواره و ازدحام عصبیت و شعار و جلوهفروشی با تکنیک و پروداکشن و غیره، «آتابای» ساعتی ما را درون دنیای درونی و بیرونی مردی درهم شکسته میبرد و دگرگون شده برمیگرداند. در چشماندازهای چشمنواز کوه و دشت و دریاچه، او را میبینیم و صدایش را میشنویم و بهتدریج پی میبریم زخمهایی در انزوا روحش را میخورد، اما خودش را سرپا نگه داشته است. کاظم ملقب به آتابای، در محاصره مثلث مرگ/ عشق/ رفاقت، میکوشد معنای زندگی را کشف کند و با چال کردن خشم و نفرت بار دیگر مثل یک آدم عادی زیست کند، اما روزگار سر سازگاری ندارد، چون خودش آدم سازگاری نیست.
همکاری مشترک نیکی کریمی در مقام کارگردان و هادی حجازیفر بهعنوان بازیگر و فیلمنامهنویس، به شکل دور از انتظاری پر از لحظههای ناب است و همهچیزش به اندازه. توازن عجیبی بین دنیای ذهنی آتابای و اتفاقهای اطرافش برقرار میشود و اگر سلیقه تماشاگر این فضا و این نوع سینما را پس نزند، در دنیای وهمآلود فیلم و قهرمانی که راوی اندوهگین این دنیاست بهتدریج غرق میشود.
آتابای گاهی یادآور سینمای کیارستمی و نوری بیلگه جیلان است و گاهی شبیه یک «هامون» امروزی بهنظر میرسد. سرگشتگی و پریشانی آتابای و رفاقتش با یحیی، انگار ادای دینی به رابطه حمید هامون و علی عابدینی است و حتی تلختر. یحیی اینجا نجاتدهنده نیست، فقط سنگینی بار رازی را که در سینه دارد روی دوش آتابای میاندازد. و عشق مانند یکی از همان ماهیهای قرمز لیز میخورد و ردی از جنس حسرت به جا میگذارد.
توصیف درباره فیلم نه چیزی را لو میدهد و نه حس تماشا را بازسازی میکند. آتابای را باید با چشم دید و با ذهن و تجربههای شخصی آزمود. قصه پررنگی در کار نیست و همان هم دیر شکل میگیرد. این فیلمی بر مبنای شخصیت است که با سیر تحول او شکل میگیرد و پیش میرود و به پایان میرسد. همه روابط و ایدهها حول محور او چیده میشود و درون و بیرون از زاویه دید او و به روایت او عرضه میشود. به همین دلیل حضور و بازی حجازیفر بیش از سایر فیلمها اهمیت دارد و او از آتابای شخصیتی سرشار از تناقض و گرفتار در تارعنکبوت زخمها و ناکامیها و کجرفتاریها و حسها و رنجها میسازد که به سختی از یاد میرود. حضور سایر بازیگران مشهور و ناشناس هم که زمان کوتاه یا بلندی روی پرده سینما میآیند، کیفیت قابل توجهی دارد.
آتابای از بهترین فیلمهای جشنواره سیوهشتم است و از معدود فیلمهای این سالها که با تمام شدن در سینما به پایان نمیرسد. میتواند در ذهن تماشاگر بماند و طعم تلخ اندوه را به یادگار بگذارد.