• پنج شنبه 27 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 8 ذی القعده 1445
  • 2024 May 16
شنبه 19 بهمن 1398
کد مطلب : 94659
+
-

خاطره‌بازی با پرده‌های نقره‌ای

خاطره‌بازی با پرده‌های نقره‌ای

امید نجوان- روزنامه‌نگار

سال‌ها پیش که منصور ضابطیان طرح مجموعه برنامه «نقره» را به تلویزیون ارائه داد هرگز با خودش فکر نمی‌کرد ایده غوطه‌ور شدن در برکه خاطرات و نوستالژی‌بازی با دنیای فراموش نشدنی دهه 1360تا این حد پرطرفدار و سودآور از کار درآید. آن‌قدر پرطرفدار و آن‌قدر سودآور که اگر کسی حال و حوصله جمع زدن فروش فیلم‌هایی نظیر «اخراجی‌ها»، «نهنگ عنبر» و «هزار پا» و سری‌های مشابه آنها را داشته باشد بعید به‌نظر می‌رسد به آسانی موفق به شمارش کهکشان صفرهای این فیلم‌ها شود! فیلم‌هایی که آبشخور همه‌شان در تناقض‌های رفتاری، نوع خاص پوشش و آرایش خاص مردم، و همچنین سیاست‌های انقباضی دولت در آن دهه نمونه‌ای و مثال‌زدنی است.
این‌ روزها کیوان علیمحمدی با فاصله گرفتن موقتی از دوست قدیمی‌اش (امید بنکدار) و البته انتخاب همکار دیگرشان (علی‌اکبر حیدری) برای کارگردانی فیلم، یک‌بار دیگر در آب خنک و لذتبخش این برکه جادویی شیرجه زده است. حاصل‌ این آب‌تنی، فیلم نوستالژیک «سینما شهرقصه» با اشاره‌هایی به تاریخ سینمای ایران است. فیلمی که عنوان آن برای نسل ما یادآور یکی از کوچک‌ترین، دنج‌ترین و جذاب‌ترین سالن‌ها برای تماشای شاهکارهای سینماست و برای نسل و نسل‌های بعد، یادآور سالن کوچک و بی‌هویتی در دل سینما آزادی.
البته از این سالن خاطره‌انگیز، و البته نوستالژی فیلم‌هایی که در آن به نمایش گذاشته می‌شد، به غیراز یک نام، چیز دیگری در این فیلم دیده نمی‌شود و اگر برخی تحر‌یف‌های آشکار نظیر آتش گرفتن پلاکارد «برادرکشی» (ایرج قادری) را به‌حساب نگاه نمادین سازندگان «سینما شهرقصه» بگذاریم (فیلمی که پیش از حوادث منجر به پیروزی انقلاب ساخته شده بود اما در اسفند 1358بر پرده آمد) باید گفت در این فیلم، سینما و خصوصاً سینمای پیش از انقلاب، بیش از هر زمان دیگری مورد استفاده ابزاری قرار گرفته است. اوج این اتفاق نیز جایی است که برای خاطره‌سازی از طریق نمایش هنرپیشه‌های قدیمی، دیالوگ‌های مطلوب و مورد نظر سازندگان فیلم، روی تکه‌هایی از اسناد تصویری پرده‌ها‌ی نقره‌ای راه می‌رود و آنها را مخدوش می‌کند. فیلم‌هایی که اینک باید گفت اغلب‌شان همراه با سینماهای کوچک و بزرگ قدیمی به خاطره‌ها پیوسته‌اند؛ و به غیراز کمی نوستالژی رقیق و شیرین، حرف خاص دیگری برای گفتن ندارند.
«سینما شهرقصه» همان داستان قدیمی و بارها تکرار شده عشق‌بازی با سینماست که این‌بار از زبان یک تعمیرکار آپارات‌های قدیمی (داوود/ حامد کمیلی) روایت شده است. داستان «لذت بردن گناهکارانه» از فیلم‌های قدیمی که تجلی آن را در سکانس ابراز احساسات رزمنده‌ها نسبت به فیلم «برزخی‌ها» (دیگر فیلم ایرج قادری) می‌بینیم؛ و همچنین اعتراف داوود به ناتوانی در چشم برداشتن از پرده سینما (در همان ابتدای فیلم). اما هسته اصلی فیلم که متأسفانه نادیده گرفته شده و طبعاً مورد پرورش قرار نگرفته، زمینه‌چینی برای ایجاد علاقه‌مندی نسبت به سینما در دل حاجی (فرخ نعمتی) است. شخصیتی که داوود به پیروی از فیلم «اخراجی‌ها» و برای جلب رضایت او به ازدواج با دخترش حاضر می‌شود به خط مقدم جبهه جنگ سفر کند (می‌بینید منابع الهام فیلم در چه مایه‌هایی است؟!)
در نهایت آنچه باعث می‌شود مخاطب «سینما شهرقصه» با داستانی چنین سست و نحیف و هجوآمیز کنار بیاید حس رضایت‌بخش خاطره‌بازی با تصویر مواج فیلم‌ها روی پرده سینماست. نکته‌ای که اگر یادداشت یکی از کارگردان‌های فیلم در ویژه‌نامه ماهنامه سینمایی فیلم را ملاک قرار دهیم (آن‌جا که علی‌اکبر حیدری به بازی عزت‌الله انتظامی در فیلم «نابخشوده» اشاره کرده) باید پذیرفت متأسفانه سطح اطلاعات درون فیلم اصلاً قابل اعتماد و طبعاً قابل بحث نیست.

پی‌نوشت: بازیگر اصلی فیلم «نابخشوده» (ساخته ایرج قادری در 1376) بهزاد جوانبخش است و زنده‌‌یاد انتظامی هرگز در این فیلم حضور نداشته است!

این خبر را به اشتراک بگذارید