کمکردن سرعت تخریب شهر
محمدحسن ملکمدنی _ شهردار اسبق تهران
در بررسی بودجه شهرداری که هرساله در ابتدای زمستان به شورای شهر ارائه میشود، حجم بودجه چندان مهم نیست، بلکه رویکرد شهرداری در تعریف بودجه دارای اهمیت است. رویکرد شهرداری باید در جهت توسعه کیفی زندگی مردم باشد. وقتی تورم 40درصد است، افزایش بودجه محل اشکال نیست اما اگر رویکرد شهرداری به سمت فرهنگ نباشد، باید از آن انتقاد کرد. شهرداری باید تلاش کند حقوق خود را از دولت بهعنوان یک شهروند مقتدر دریافت کند. هنر شهرداری این است که مسائل شهر را در سطح ملی و حکومتی بیان کند و هزینههای اداره شهر را به شکل ملی مطرح کند. اکنون تهران در مقابل زلزله بهشدت آسیبپذیر است و ترافیک غیرقابل تحمل شده است. همین 2مورد از توان شورا و شهرداری بهتنهایی خارج است. اگر این مشکلات به شکل حکومتی دنبال شود، میتوان امیدوار بود که به نتیجه برسد.
شهری که تا این حد متراکم شده است، نیاز به فضای خالی دارد تا جای نفسکشیدن داشته باشد. اگر این بودجه جدید در جهت توسعه کمی و کیفی زندگی شهروندان باشد و اگر برای ساخت بوستان، فرهنگسرا، زمینهای ورزشی و مکانهای عمومی استفاده شود، به بهبود شرایط زندگی در شهر میانجامد. شیوه تخصیص بودجه و رویکرد مصرف آن از درصد افزایش سالانه آن مهمتر است.
ما در زمینه آموزش عمومی، مثلا درباره تفکیک پسماند از مبدأ ضعیف هستیم؛ آن هم در زمانی که زباله در کشورهای توسعهیافته مانند یک منبع ثروت بازیافت میشود. برای رفع این مشکل باید از مشارکت مردم بهرهمند شد. اما شهرداری سازمانی «مشارکتنپذیر» است؛ یعنی نیروهای اجتماعی و مردم شهر نقطه اتصالی به شهرداری ندارند. اما یک راه برای جلب مشارکت وجود دارد که در دیگر نقاط دنیا هم انجام شده است. بر این اساس، یک محله انتخاب میشود و همه کارها با مشارکت مردم در این محل اجرا میشود. اگر بتوانند با سرعت و فوریت یک محله را به شکل ایدهآل درآورند و شاخص مسائلی مانند تفکیک زباله، ورزش همگانی، امکانات فرهنگی و مانند آن بهبود پیدا کند، میبینید که مردم آن محله هم به مشارکت علاقهمند میشوند و حتی بازنشستگان بهدنبال فرصتی برای استفاده از مهارتهای خود و کمککردن به دیگران هستند. هر کاری که شهرداری میخواهد انجام دهد، در این محله کوچک انجام میشود و اگر برای مردم و شهرداران دیگر هم قابل مشاهده باشد، خودبهخود تسری پیدا میکند. اگر این محلههای کوچک ساخته شوند، به هم پیوند پیدا خواهند کرد.
درباره «پایدار»شدن درآمدهای شهرداری هم باید گفت که این کار «ناممکن» نیست، بلکه راهحل علمی دارد. نمیشود با برنامههای مقطعی شهر را اداره کرد. شهرهای بزرگ دنیا به شکل مدیریت واحد شهری اداره میشوند. هر عاملی که بر شهر ایجاد «عارضه» میکند، باید «عوارض» پرداخت کند و این عوارض به موضوعی که رفع عارضه کند، اختصاص خواهد داشت. این سیاستها کلان هستند و اگر رعایت نشوند، شهر به سمت آسیب و خرابی بیشتر میرود. آنوقت درحالیکه زباله باید از مبدأ تفکیک شود، تصویر جوانانی که درون سطلهای زباله بهدنبال مواد پلاستیکی میگردند، بیشتر دیده میشود.
اکنون بسیاری از باغهای تهران خشک و تراکم ساختمانها بیشتر شده است. اگر در سال آینده رقم بودجه صرفا با فروش بیشتر تراکم بالاتر برود و همان برنامههای پیشین ادامه پیدا کند، به آسیبرسانی بیشتر به شهر منجر خواهد شد. حداقل کاری که مدیریت شهری میتواند در چارچوب بودجه جدید انجام دهد کمکردن سرعت تخریب شهر است.