سهم 50درصدی حراج تهران از بازار هنر
علیرضا سمیعیآذر درباره بازار آثار هنری میگوید
چند سالی است حراج تهران توانسته معنای بازار فروش آثار هنری و چکشزنی این آثار را در شمایلی عینیتر و قابلوصولتر معنا کند؛ بازاری که با حرفوحدیثهای بسیاری شکل گرفت و حالا میتواند خود را بهعنوان اتفاقی در اقتصاد هنر به رخ بکشد. این بازار همچنین منبع الهام بسیاری از حراجهای پس از خود قرار گرفت. مجموعه حراج تهران که در سال۱۳۹۱ بهصورت نهادی مستقل و خصوصی شکل گرفته بود حالا بهترین نمونههای هنر مدرن و معاصر ایران را، از هنرمندان پیشگام و نامآشنا گرفته تا جوانان، به مجموعهداران هنری و مخاطبان جهانی معرفی کرده و به فروش میرساند. درباره بازار شکلگرفته و سهم این حراج در اقتصاد هنر ایران با علیرضا سمیعیآذر، از مؤسسان حراج تهران، گفتوگو کردهایم.
معمولا خریداران آثار هنری در حراج تهران چه گروهی هستند؟
خریداران حراج تهران معمولا مجموعهدارانی علاقهمند به هنر هستند که سرمایه خود را به گردآوری کلکسیون آثار هنری اختصاص میدهند. خوشبختانه این امر افتخاربرانگیز در دنیای معاصر حاوی وجههای اجتماعی شده است. پیش از ایران این بازار در کشورهای پیشرفته رواج داشت. این امر عامالمنفعه مثل مدرسهسازی است که عواید آن به معیشت جامعه هنری کمک خواهد کرد. بیش از یک دهه است که این مراسم در ایران اجرا میشود و نهادهای دولتی به ندرت آثاری از حراج را خریداری کردهاند.
سهم حراجها از بازار اقتصاد هنر چه میزان است؟
در دنیای پیشرفته و کشورهایی که در توسعه اقتصاد هنر سابقه دارند حراجها تنها 20درصد از اقتصاد هنر را تامین میکنند. آثار معدودی وارد حراجیها میشود و سهم وسیعی از مارکت هنر به گالریها، آرت اکسپوها و دیلرها اختصاص دارد. اما در ایران از آنجا که گالریها و آرتفرها در حال توسعه هستند و به موفقیت اقتصادی دست پیدا نکردهاند، حراج تهران بیش از 50درصد مارکت سالانه هنر را بهخود اختصاص داده. 2 حراج امسال که در تیر و دیماه برگزار شد حدود 76میلیارد تومان اثر را به فروش رساند و این بیش از مجموع آثاری است که در گالریها و آرتفرهای هنر در ایران به فروش رفته است.
هنرمندان جوان چه سهمی از این حراجها خواهند داشت؟
مشکل اصلی این است که حراج تهران نیز مانند دیگر حراجهای دنیا به هنرمندان تثبیت شده اختصاص دارد و هنرمندان کمترشناخته شده و جوان را کمتر دربرمیگیرد، درحالیکه گالریها میتوانند هنرمندان جوان را پوشش دهند. تعداد هنرمندان جوانی که در حراجها آثارشان به فروش میرسد شاید تنها یکدرصد هنرمندان فعال در هر کشوری باشد.
اما حراج امسال، آثار هنرمندان جوانی را چکش زد که قیمت آثارشان به رقم بیشینه رسید و گاه از آن عبور کرد.
در این دوره از حراج تهران نام 26هنرمند جدید که پیش از این در هیچ حراجیای شرکت نکرده بودند دیده میشد. البته این افراد هنرمندان نوظهور نبودند و افراد تثبیت شدهای در عرصه هنر بهحساب میآمدند که فقط در حراجها شرکت نداشتند. جوانترها البته تعدادشان کمتر بود. اما بهطور کلی وظیفه حراج کشف هنرمند نیست؛ گرچه سعی میکنیم اسامی جدیدی را وارد این مارکت کنیم تا گردش اقتصادی هنر ادامه یابد. حراجها در همه دنیا دنبال هنرمندان کشفشدهای هستند که آثارشان در گالریها فروش رفته و علاقهمندان زیادی دارد.
برای قیمتگذاری روی این آثار از چه روشهایی بهرهمند میشوید؟
معمولا به گالریهایی که آثار این هنرمندان را به فروش رساندهاند مراجعه میکنیم. گرچه قیمت رسمی در همه دنیا رقمهایی است که در حراجها ثبت شده است. فروش در حراجها بهصورت آنلاین قابل مشاهده است و در حضور جمع وسیعی یک رقم چکش خواهد خورد، بنابراین رسمی و موجهتر است. اما وقتی هنرمندی در حراج حضور نداشته باید به فروش آثار او در گالریها استناد کنیم. اگر به شکل نادر، هنرمندی در گالریها هم چندان شناختهشده نباشد، اثر آن هنرمند را میتوان از لحاظ کیفیت و اعتبار با هنرمندان دیگر که قابلمقایسه با او هستند، مقایسه کرد؛ با این استدلال تطبیقی رقمی را پیشنهاد میکنیم.
آیا به این فکر میکنید که آثار هنرمندان منطقه را نیز در حراج تهران وارد کرده و شکلی بینالمللی به آن بدهید؟
در شرایط تحریم که انتقال پول به سختی ممکن خواهد شد، شرایط بینالمللی کردن حراج تهران را نداریم. البته چندان بهدنبال آن نیستیم که رقیب حراجهای بینالمللی شویم. حراجهای معتبری مانند کریستی، ساتبیز و... با هزینه خود، هنر ایران را به دنیا معرفی میکنند و حراج تهران قصد ندارد این حراجها را از فروش آثار ایرانی مأیوس کند تا بهدنبال دیگر کشورها بروند. در اصل بهدنبال رونق مارکت داخلی هستیم که باعث تقویت مارکت بینالمللی میشود و حراجهای خارجی را علاقهمند به معرفی هنر ایران به دنیا میکند. اما بینالمللی کردن حراج تهران برای ما این فایده را دارد که بتوانیم از هنرمندان کشورهای منطقه هم آثاری ارائه کنیم؛ مثلا آثار هنرمندان آسیای میانه یا افغانستان و کشورهای عربی که از داشتن چنین امکانی در کشورشان بیبهره هستند. بنابراین اگر بتوانیم حوزه تمدنی ایران را در حراج تهران معرفی کنیم حرکت خوبی است تا خریداران ایرانی و غیرایرانی بتوانند آثار هنرمندان ایرانی و غیرایرانی را خریداری کنند.
تعریف بازار جدیدی برای مشتری و تهییج او برای خریدهای گرانقیمت، آیا از اهداف حراج محسوب میشود؟
طبیعت حراج کمی هیجانی است و افراد وقتی بخواهند در رقابتی که در حضور صدهاهزار نفر صورت میگیرد، اثری را خریداری کنند، ممکن است هیجانزده باشند تا رقابت را نباخته و اثری را خریده و به رقمهایی که پیشتر قصد آن را نداشتهاند برسند. همین تهییج خریدار باعث میشود که حراج به فروشهایی دست پیدا کند که بهطور معمول پیشبینی نمیشده. بنابراین مهمترین رکوردهای دنیا، رکورد حراجهاست. اما درباره حراج تهران، در سالهای نخست این حراج بسیار هیجانی بود، ولی هرچه پیش رفتیم از این هیجان کم و خریدها با نوعی تعقل همراه شد؛ در حراج اخیر بیشتر آثار بین رقم کمینه و بیشینه به فروش رسید. مارکت دیگر تثبیت شده و خریداران با قیمتها آشنا هستند.
26هنرمند جدید
در این دوره از حراج تهران نام 26هنرمند جدید که پیش از این در هیچ حراجیای شرکت نکرده بودند دیده میشد. البته این افراد هنرمندان نوظهور نبودند و افراد تثبیتشدهای در عرصه هنر بهحساب میآمدند که فقط در حراجها شرکت نداشتند