مروری بر سال 96 و رؤیایی برای سال 97
محسن هاشمی -رئیس شورای شهر تهران |
سال1396، بهعنوان نقطه عطفی در تاریخ مدیریت شهری ثبت خواهد شد. بلدیه تهران که طی 100سال عمر خود، حدود 50شهردار با عمر متوسط 2سال را بر مصدر صدارت دیده است، در سال1396 شاهد بالاترین مشارکت مردمی بود که به طولانیترین دوره مسئولیت شهرداری خاتمه داد و مردم تهران با رکوردشکنی در میزان آرا، رکورد 12ساله شهرداری تهران را خاتمه دادند.
از اول شهریورماه1396، سکان مدیریت شهری شاهد تحولی برخاسته از رأی مردم بود تا تغییرات را در خطمشی وعملکرد شهرداری تهران جاری کند. اگرچه 6 ماه برای قضاوت درباره موفقیت شورای پنجم، مدتزمان کوتاهی است اما میتوان نشانههای تغییر را در همین مدت اندک نیز مشاهده کرد. روند شهرفروشی بیرویه متوقف شده و مسیر مدیریت شهری بر پایبندی به مصالح درازمدت شهر و حفظ محیطزیست و فضاهای شهری قرار گرفته است. با وجود آنکه شخصا از شیوه تخریب پیشینیان و سیاست مچگیری از گذشتگان رویگردانم اما نباید نسبت به نقد وارزیابی سیاستهای جاری بر بهبود خطمشیهای مدیریت شهری غفلت کرد؛ البته نقدی که مبتنی بر رویکردی کارشناسی و انصاف باشد، نقاط مثبت را در کنار کاستیها ببیند و هم در دامن سیاهنمایی نیفتد و هم از سفید نمایی بپرهیزد و واقعگرایانه حقیقت را روایت کند.
شورای پنجم در 6 ماه نخست مسئولیت خود، علاوه بر آنکه به وظایف اداری وقانونی خود در معرفی نمایندگان و تشکیل کمیتهها و نهادهای قانونی، بررسی و تصویب لایحه بودجه وسایر لوایح و طرحهای تقدیم شده به شورا مبادرت کرد، در جهت ارزیابی عملکرد گذشته، شهردار تهران را ملزم به ارائه سند تحویل و تحول کرد که این سند در صحن علنی و با حضور رسانههای گروهی به شورا تقدیم شد. حرکت در جهت شفافیت و مبارزه با مفاسد اقتصادی که یکی از سیاستهای راهبردی نظام و توصیههای موکد مقام معظم رهبری است، سرفصلی مهم در فعالیتهای شورای پنجم است که با تشکیل کارگروه مربوطه در حال پیگیری است.
در تصویب لایحه بودجه سال1397 نیز این رویکرد در کاهش ردیفهای مبهم بودجه که شائبه رانت و فساد را ایجاد میکرد و افزایش شفافیت در آن، متبلور شد.
اما رویکرد اصلی شورا در سال1397، تحول در نظام منابع وهزینه مدیریت شهری است. کاهش درآمدهای ناپایدار و شهرفروشی با افزایش درآمدهای پایدار در بخش منابع و توجه بیشتر به سیستم حملونقل عمومی بهجای سیاست خودرومحوری در بخش هزینه، نمادهای این رویکرد هستند.
واقعیت آن است که درمجموع بیش از 80 درصد درآمدهای شهرداری تهران متکی به منابع ناپایدار بوده است و نمیتوان با این نظام درآمدی سخن از توقف شهرفروشی و قانونفروشی زد.
توجه به محیطزیست وسلامت شهروندان با تغییر کاربری باغات تهران و تبدیل آنها به برجهای مسکونی و مجتمعهای تجاری منافات دارد و اگر عزم تبدیل کردن تهران به شهر زندگی را داریم، باید شهرفروشی و قانونفروشی را متوقف و فرایند ساختوساز و نوسازی را در شهر تهران راهبری کنیم تا سرمایهها بهجای افزودن بر تراکم و ازدحام مناطق شمالی و مرکزی شهر، صرف نوسازی بافتهای فرسوده و بهبود کیفیت زندگی شهروندان شود وبازدهی مناسبی نیز برای فعالان در صنعت ساختمان بههمراه داشته باشد. بر این اساس، نظام تأمین درآمد شهرداری تهران باید بهنحوی تغییر کند که در افقی چهارساله سهم درآمد پایدار دستکم به نیمی از منابع مدیریت شهری برسد واین هدف جز با طراحی سیستمی جهت شناسایی درآمدهای پایدار در شهر ممکن نیست.
امروزه بیش از یکسوم گردش مالی و فعالیتهای اقتصادی کشور در تهران صورت میگیرد و اگر این گردش مالی بهدرستی مدیریت شود، از منافع حاصل از آن میتوان شهر را به خوبی اداره کرد. تحقق سهم مدیریت شهری از عوارض ارزش افزوده و کاهش کسب وکارهای زیرزمینی و بدون نظارت وتعهد میتواند یکی از منابع درآمدی مناسب برای مدیریت شهری باشد.
توسعه شهر نباید متکی به بودجه شهرداری باقی بماند و باید زنجیرهها وگرههای فراوان پیش روی ورود بخش خصوصی و سرمایهگذاری در پروژههای شهری را گشود. مشارکت در توسعه حملونقل عمومی در شهر یا احداث بسترها و زیرساختهای گردشگری میتواند بازدهی مناسبی برای سرمایهگذاران بخش خصوصی بههمراه بیاورد به شرط آنکه نگاه نوینی به توسعه پایدار در شهر حاکم شود. در حوزه هزینهها پیکره فربه مدیریت شهری که بدنه آن از 70 تا 130هزار نفر تخمین زده میشود به چابکی وچالاکی نیازمند است. اما چابکسازی و افزایش کارایی واثربخشی نیروهای شهرداری نباید به ناامنی شغلی و بیثباتی دامن بزند. بهجای نگاه دفعی باید به توسعه خدمترسانی واستفاده مناسب از نیروهای مازاد اندیشید تا منابع انسانی روندی بالنده و رو به تعالی را شاهد باشد.
در خاتمه باید اذعان کرد، چشمانداز پیش روی مدیریت شهری، مسیری دشوار اما ضروری را ترسیم میکند.
اگرچه بهلحاظ کمبود نقدینگی و منابع مالی و تشدید مشکلاتی از قبیل آلودگی هوا و ترافیک، فشار زیادی بر مدیریت شهری جدید تهران وارد میشود اما همین مشکلات ضرورت اصلاح و تجدید نظر در بخشی از سیاستهای گذشته را بیش از پیش به ما یادآوری میکند.
توجه ویژه به حملونقل عمومی غیرآلاینده و انبوه بر (مترو) جهت کاهش آلایندگی هوا و ترافیک، ایجاد رونق در نوسازی بافتهای فرسوده و افزایش آمادگی جهت مقابله با زلزله احتمالی و سایر بحرانهای شهری و کاهش آسیبهای اجتماعی با اتکا به مشارکت نیروهای داوطلب اجتماعی و سازمانهای مردمنهاد، ازجمله جهتگیریهای مدیریت شهری در دوره جدید است. مهمترین عامل انگیزهبخش و راهبرنده شورای پنجم بهسوی این اهداف دشوار، حمایت و آرای بینظیر شهروندانی است که با اعتماد به صندوقهای رأی، تحول را از مسیری مردمسالارانه جستند و باید این اعتماد به نظام جمهوری اسلامی و سازوکارهای قانونی آن را غنیمت بشماریم که ره دور است و دشوار.
حسن ختام را این ابیات نغز از حضرت حافظ قرار میدهم:
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن
شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
نقطه عشق نمودم به تو هان سهو مکن
ور نه چون بنگری از دایره بیرون باشی