ریشه مشکلات باشگاهها در تعامل با مربیان و بازیکنان خارجی کجاست؟
قراردادهای آبکی
گفتوگو با حمیدرضا گرشاسبی و امیررضا واعظ آشتیانی مدیران اسبق باشگاههای پرسپولیس و استقلال
شبنم سید مجیدی_روزنامه نگار
بارها دیدهشده که مربیان و بازیکنان درجه چندم با حرف و حدیثهای بسیار و قراردادهای سنگین وارد فوتبال ایران میشوند، مدت زمانی اینجا میمانند و کار میکنند و بعضاً حتی زیاد هم طولانی نمیشود و بعد از مدت کمی، کار به شکایت از باشگاه طرف قراردادشان، تشکیل پرونده قضایی در محاکم بینالمللی و درنهایت محکومیت ایرانیها میکشد. بیشتر مربیان با ناراحتی و طلبکاری از ایران کوچ میکنند و قراردادهایشان پای ثابت دعواهاست. این موضوعات در مورد بازیکنان خارجی نیز صدق میکند. با امیررضا واعظآشتیانی و حمیدرضا گرشاسبی که اولی در دهه80 مدیرعامل استقلال بوده و دومی سال گذشته مدیریت باشگاه پرسپولیس را برعهده داشته، درباره این قبیل مشکلات باشگاهها و چرایی شکست آنها در تعامل با مربیان و بازیکنان خارجی صحبت کردهایم.
ریشه مشکلات، ضعف مدیریت است
امیررضا واعظآشتیانی میگوید: ما از 2جهت باید به موضوع مربیهای خارجی نگاه کنیم. یک زمان مربی خارجی از نظر فنی و دانش بسیار خوب است، ولی این ماییم که مدیریت و هدفگذاری نداریم و از دانش این مربیان در جهت پیشرفت دانش فوتبال کشور و انتقال آن به دیگر مربیان استفاده نمیکنیم. مربی باتجربه و خوبی مثل آقای کیروش سالها در ایران بود. چه استفادهای از او برای ارتقای دانش مربیگری در ایران کردیم؟
او ادامه میدهد: از نگاه دوم، مربیان بیکیفیتی را میآوریم که بهدلیل عدمآگاهی به مقررات و قوانین بینالمللی، قراردادهایی با آنها امضا میشود که در نهایت برای باشگاه و تیم زیانآور است. عدمآگاهی به موضوع قراردادهای حقوقی میان باشگاهها و مربیان و بازیکنان خارجی باعث میشود که امتیازهایی در این قراردادها به طرف مقابل داده شود و هیچ امتیازی نیز از او گرفته نشود. قراردادها باید از نظر حقوق بینالمللی بررسی شوند و بعد به امضا برسند. بخشی از این مشکل نیز به دلالها و واسطهها برمیگردد که بر مبنای منفعت شخصی عمل میکنند و درنهایت باعث از بین رفتن حقوق بینالمللی باشگاهها و تیمهای ایرانی میشوند.
مدیرعامل اسبق باشگاه استقلال با بیان اینکه اکثر بازیکنان و مربیانی که به ایران آمدهاند یا درجه چندم بودند و یا آنکه اگر خوب بودند از دانش آنها استفاده لازم نشده، میافزاید: پولهای زیادی هزینه آنها کردهایم، بدون آنکه چیزی عاید ما شود و دانش آنها انتقال داده شود. همواره در ثبت قرارداد با این مربیان به اهداف کوتاهمدت، کسب نتیجه و صعود صرف فکر کردهایم. حتی ما نتوانستهایم از صعودهایمان آورده اقتصادی داشته باشیم. کشورهای دیگر از صعود به مسابقاتی مثل جام جهانی بهرهبرداریهای اقتصادی مناسبی میکنند، ولی ما بهدلیل نداشتن مدیران آگاه و توانمند از این فرصتهای اجتماعی و اقتصادی بهخوبی استفاده نکردهایم.
او ریشه مشکلاتمان در تعامل با خارجیها را داشتن مجموعهای از مدیران ضعیف و آماتور میداند و ادامه میدهد: حلقه مفقوده ما در همه رشتههای ورزشی بهطور کلی مدیریت است. دایره محدودی از افراد هستند که در همه رشتههای ورزشی تعیین تکلیف میکنند. درنتیجه شاهدیم که پولهای کلانی از فوتبال ما خارج میشود، اما در ازای آن چیز زیادی عایدمان نمیشود.
واعظآشتیانی میافزاید: با این نوع قراردادها همواره در محاکم بینالمللی بازندهایم. برای جلوگیری از انعقاد چنین قراردادهایی دستگاههای نظارتی باید ورود کنند. اگر نهادهای نظارتی بر نوع قراردادها و مفاد آنها نظارت میکردند، اگر بابت احکام صادرشده بینالمللی مدیران را مواخذه میکردند، این اتفاقات نمیافتاد و مدیران دیگر جرأت نمیکردند قراردادهایی منعقد کنند که به ضرر باشگاهها و به نفع برخی سودجویان باشد. تاوان این بیتدبیریها، سوءمدیریتها و بعضاً فرصتطلبیها را باید از بیتالمال بدهیم. هیچ مرجعی بابت این تصمیمات اشتباه تا به حال مدیر باشگاه و تیمی را مواخذه نکرده است، برای همین، مدیران قبل از اینکه نفع باشگاه را ببینند نفع خودشان را درنظر میگیرند. نظارت، یک ابزار مهم در این زمینه تلقی میشود و درصورت اجرا، بخش قابل توجهی از مشکلات مربوط به قراردادها و تعامل با خارجیها حل میشود.
جای خالی ارزیابی عملکرد مدیران
حمیدرضا گرشاسبی، مدیرعامل اسبق باشگاه پرسپولیس نیز در گفتوگو با همشهری میگوید: مشکلی که وجود دارد این است که در اکثر این قراردادها بندی قرار داده شده است که میگوید اگر باشگاه تعهدات خود در زمینه پرداخت دستمزد را بهموقع انجام ندهد، فرد مقابل میتواند یکطرفه قرارداد خود را فسخ کند. این بند است که بیشترین مشکلات را در باشگاهها بهوجود میآورد.
او ادامه میدهد: گاهی نیز در قراردادها اشتباهات دیگری وجود دارد و با ارقام ناجور و بندهای عجولانه با بازیکنی قرارداد بسته میشود، چراکه تحتتأثیر هجمه بعضی رسانهها و هواداران میخواهند بازیکن از دست نرود.
گرشاسبی میافزاید: علت مهم دیگر این است که متأسفانه در بخش مدیریت ورزشی، هیچ ارزیابی عملکردی وجود ندارد؛ یعنی بعد از مدیریت یک نفر، ارزیابی نمیشود که او ابتدا چه چیزی را تحویل گرفته و در آخر چه چیزی را تحویل داده است. اگر چنین ارزیابیهایی وجود داشته باشد، دیگر هر کسی نمیتواند ادعای مدیریت در ورزش کند و ضررهای جبرانناپذیر به باشگاه وارد آورد.
او با اشاره به اینکه در موضوع قراردادها نیز فدراسیون باید بر آنها نظارت کند و جلوی بینظمیها را بگیرد، ادامه میدهد: فدراسیون خودش بینظم است و بر این مسائل اشراف کامل ندارد، بنابراین قراردادها تحتتأثیر سلیقه و دانش صرف یک فرد که مدیر باشگاه است، منعقد میشوند.
گرشاسبی میگوید که مخالف آوردن بازیکن و مربی خارجی نیست، بلکه مخالف بازیکنها و مربیهای بیاثر و بیکیفیت است. او ادامه میدهد: یک نفر مثل برانکو در فوتبال ایران واقعاً اثرگذار بود. رزومه کاری او و نقشاش در تغییر فوتبال ایران و نظمدهی به آن مشخص است. کار به جایی رسیده بود که مربیهای داخلی میگفتند الگوی ما برانکو است. اما از آن طرف بعضیها به فوتبال ایران وارد میشوند که کیفیتشان از مربیان درجه3 داخلی هم پایینتر است. آنها فقط ضربه مالی میزنند و تا صدمههای آنها جبران شود، کلی وقت و انرژی و پول صرف میشود. همین موضوع در مورد بازیکنها هم صدق میکند. حذف صورتمسئله و نیاوردن بازیکن و مربی خارجی، راهحل درستی نیست. باید نهادی برای ارزیابی وجود داشته باشد و مسئولان باشگاهها پاسخگوی عملکرد خود باشند. در این صورت شاهد هیچ بینظمی و مشکلی نخواهیم بود.