آخر خوش شاهنامه برای استقلال
استقلال منصوریان فصل قبل فوتبال را خوب تمام کرد. مقام دوم و پیروزی داربی در بهمن95 آبیها را از تیمشان راضی کرده بود تا فاجعه 6گله در بازی العین همه دستاوردهای فصل را شست و برد. استقلالیها سال96 را با سری افکنده شروع کردند تا به آغاز لیگ جدید رسیدند. منصوریان تمام تلاشش را کرد تا با جذب ستارهها تیم کامل و هماهنگی ببندد و لیگ را با توپ پر شروع کند اما نتیجه ولخرجیها و ریخت و پاشهای او فاجعهبار بود. تیم او از چاله به چاه افتاد و هیچ طوری نتوانست بازگشت فصل قبل را تکرار کند. منصوریان روی دوش هواداران آمد و با پیروزی در داربی قهرمان قلبها شد اما باخت سنگین مقابل العین چنان تلخ و دردناک بود که هواداران دیگر طاقت باخت به پدیده و پارس جم را نداشتند. داش علی آنقدر تحت فشار قرار گرفت که مجبور به استعفا شد و در یکی از طولانیترین کنفرانس خبریهای بعد از بازی بعد از کلی حاشیه رفتن استعفا داد. مردی که بین از آنچه چیزی در چنته داشته باشد، ویترین شلوغ و مجعولی داشت اما کارکتر ناقص و نیمه کارهاش خیلی زود اسیر پیچیدگیهای فوتبال شد و بهپایان رسید.
مدیران استقلال دست به کار شدند و بهدنبال اجرای نسخه شفابخشی رفتند که دوسال قبل در پرسپولیس جواب داده بود. یک مربی خارجی با کارنامه قابل قبول که بتواند کشتی به گل نشسته آبی را نجات دهد.
از بین چند اسم بزرگ درنهایت قرار شد وینفرد شفر آلمانی منجی استقلال باشد؛ یک انتخاب نه چندان مطمئن. کارنامه سالهای اخیر پیرمرد آلمانی تعریفی نداشت. نظم و دیسیپلین آلمانی را چطور میشد با بینظمی و مشکلات عجیب و غریب خاص فوتبال ایران جمع بست. نگاهها به ورود مرد آلمانی چندان مثبت نبود. شروع شفر هم با باخت داربی گره خورد تا امیدهای آبیها رو به خاموشی برود اما رفته رفته نشانههای تحول آغاز شد. مالکیت توپ مردان استقلال بازی به بازی بالاتر میرفت. آبیها گل نمیخوردند و بردهای پرگل را به آمارشان اضافه میکردند. تیم شفر کم کم در جدول بالا آمد و یکی یکی رکوردهای خراب را پاک کرد. شاید تنها علامت سوال کارنامه شفر تا ابتدای اسفند توقف او مقابل تیمهای بالای جدول و مهم لیگ بود. اسفند با یک هراس ویژه شروع شد. هواداران استقلال منتظر روزهای سختی بودند که قرار بود مقابل الریان، الهلال، فولاد، پرسپولیس و العین رقم بخورد. اما شفر آخرین فوت و فنهای کوزهگری را بهکار بست. تیم او با ساناک و کولی کامل شده بود. بدنسازی و طراحی تمرینات به بهترین نقطه رسیده بود و حالا استقلال در یکی از طلاییترین ماههای 10سال اخیر از همه مصافهای سخت سربلند بیرون آمد. صدرنشینی آسیا، له کردن فولاد در اهواز، برد الهلال در عمان و پایان شیرین سال با پیروزی داربی. شفر مچ برانکو را خواباند و جشن قهرمانی سرخها را به هم ریخت و کیفیت بازیاش در نیمه اول چنان یکطرفه بود که سرمربی موفق و محبوب پرسپولیس تحت فشار شدید انتقادات قرار بگیرد. حالا تمام منتقدین انتخاب مرد آلمانی به تعریف و تمجید مشغول هستند و سیکل معیوب مربیهای تکراری با کارنامههای ناموفق شکسته است. تابوی مضحک حاشیههای خانه خراب کن مربیهای خارجی هم تمام شده است. حالا همه فهمیدهاند مدیران کارنابلد فوتبال ایران، امکانات محدود، حواشی عجیب و موانع خندهدار هم نمیتوانند مانع دانش و اصول شوند. مثلث کیروش، برانکو و شفر چراغ راهی شدهاند که پیشروی سایر تیمهای فوتبال است. برای تغییر و تحول باید دست به کار شد. آبیها در پایان اسفند سرمست از پیروزی داربی و درخشش در آسیا آماده شروع راهی هستند که شاید به خلق اتفاقات بزرگ منتهی شود. مرد آلمانی اگر بماند و اگر مثل کیروش و برانکو مدیران را مجبور به تبعیت از خواستههای منطقی و معقول کند97 برای آبیها درخشانتر و شیرینتر هم خواهد بود.