قاسم سلیمانی، فرمانده صلح جهانی و آشتی ملی
مجید فراهانی _ عضو شورای شهر تهران
شهادت سردار سلیمانی، فرمانده سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران سوگ و حزنی عمیق و جانسوز بر پیکره و قلب ایران بر جا گذاشت. شهادتی مظلومانه که نامتعارفترین و احمقترین رئیسجمهور آمریکا، بیشرمانه و گستاخانه در سکوت کشورها و دولتهای مدعی آزادی و مبارزه با تروریسم، مسئولیت آن را برعهده گرفت و ایران را در سوگی عجیب فرو برد. جالب اینجاست که مبتکر و مدافع داعش و جریانهای تکفیری که با درایت و تواناییهای کمنظیر سردار سلیمانی نابود شده بودهاند، در حالی ترور سردار ایرانی را با عنوان مبارزه با تروریسم پنهان میکنند که اگر دلاوریهای سلیمانی و یاران شهیدش در سوریه و عراق و در نبرد با تکفیریها نبود امروز معلوم نبود سرنوشت منطقه در چه کابوس و جهنمی رقم میخورد. سردار سلیمانی نهتنها مخالف صلح نبود که دشمن شماره یک تروریستهای تکفیری و حامیان آنها بود. نقش او در صلحطلبی و جایگاهش در ثبات و امنیت منطقه و حتی جهان به حدی از تأثیرگذاری و نفوذ رسیده بود که بیشک تاریخ خاورمیانه و جنگ با تروریسم به قبل از قاسم سلیمانی و بعد از او تقسیم میشود. همانطور که در این چند روزی که از شهادت «فرزند ایران» میگذرد و در واکنشها و تحلیلهای رسانهای و سیاسی جریان دارد و نمود آن در تشییع باشکوه حاجقاسم سلیمانی در کربلا و نجف و کاظمین و پس از آن در اهواز، مشهد و در تهران جلوهگر شد، قاسم سلیمانی نهفقط یک نظامی حرفهای و کاربلد که نماد و الگو از شجاعت، صداقت، سیاست و کیاست بود، که بر دلها حکومت میکرد و همین ویژگیها بود که او را به شخصیتی چندجانبه و چندبعدی بدل کرده بود که به همان قوت مبارزه، در عرصه مذاکره هم توانا و قابل بود. چه برازنده اوست لقب سردار دلها که بر تمثال و تصاویری که در دستهای مردم ایران نقش بسته است. بدونشک سوگ سرباز وطن، عمیق و جانکاه است و در یادها و خاطرههای ایران و ایرانی حک خواهد شد اما سؤال اینجاست برای دفاع و پاسداری از حریم حاجقاسم چه باید کرد؟ در برابر زیادهخواهیها، درشتگوییها، زشتکرداریها و تندخوییهای جنایتکاران آمریکا چه باید کرد؟ از مکتب حاجقاسم چگونه راهحل و راهکار پاسخ به دشمن را استخراج کنیم؟ واقعیت این است که با ترور قاسم سلیمانی، غرور ملی ایرانیها جریحهدار شده است؛ غروری که در قامت فرمانده دلیر سپاه قدس تبلور داشت اما نباید با غلبه احساس و هیجان در پاسخ به آمریکا شتابزده عمل کنیم. واقعیت این است که ترور سردارسلیمانی حاصل یک جنایت و شرارت عیان از طرف آمریکاییها و دلیل روشن ضعف و پریشانی آنها در برابر قدرت منطقهای ایران بود. آنها که درماندگی و ضعفشان در برابر هوش و نبوغ سردار نمایان شده بود، امروز در منطقه آسیبپذیرتر هستند؛ منطقهای که جبهه مقاومت در آن، که با فرماندهی و هوشیاری سردار سلیمانی به جریانی قدرتمند، کارآمد و استراتژیک بدل شده است، امروز در حالی مصمم به خونخواهی از آمریکا و رژیم صهیونیستی است که آنها فکر میکردند با ترور سردار سلیمانی میتوانند اقتدار و تأثیرگذاری آن در تحولات منطقه را کاهش دهند. معتقدم آنچه اهمیت دارد و در ذیل راهبرد انتقامجویی قابل بیان است وحدت، اتحاد، انسجام و برادریها در داخل کشور است. همین اتحاد عمق استراتژیک کشور است که تقویت آن دشمنان زبون و وحشی ما را ناکام خواهد گذاشت. تداوم و حفاظت از میراث پربرکت حاجقاسم که احترام به همه گروهها و سلیقههای درون نظام، شاخصه آن بود حفظ انسجام و تقویت مودت است.