آوای رویش کودکان در تهران
ناهید اخیانی _ فعال حوزه کودکان
سالهای اولیه کودکی زیربنای زندگی شخصی و اجتماعی همه انسانها را میسازد. براساس نظر متخصصان، دوران کودکی نقش کلیدی در شکلگیری بسیاری از صفات و ویژگیهای روانشناختی کودکان دارد و توجه و پرورش بسیاری از مهارتها و آموزشها در این دوره ضروری است و عدمبهرهگیری مناسب از فرصتها و قابلیتهای این گروه سنی، آسیبهای جدی، هم به کودکان و هم به جامعه وارد میکند؛ ضمن اینکه باید توجه داشت که کودکان با وجود سن کم، موجوداتی منفعل و ناتوان نیستند. تواناییهای کودکان فراتر از حدتصور است و حضور مؤثر در زندگی از کودکی آغاز میشود. آنها میتوانند از همان سنین کودکی حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشند و لازم است بزرگسالان با شنیدن نیازهای آنان بستر رشد و شکوفایی امروز کودکان و آینده و اجتماع را فراهم کنند.
براساس پژوهشهای اقتصادی پربازگشتترین سرمایهگذاری، سرمایهگذاری در سالهای اولیه کودکی است. همچنین بسیاری از مشکلات عمده اقتصادی و اجتماعی مانند جرم و جنایت، ترک تحصیل، شرایط نامطلوب سلامت و سطح پایین مهارتهای نرم اجتماعی و عاطفی ناشی از بیتوجهی به آموزشهای دوران کودکی است؛ بنابراین رشد فردی شهروندان محصول رشد همهجانبه در دوران کودکی است. از طرف دیگر اگر در جامعه و سازمانها بهدنبال کارایی هستیم، بهرهوری افراد سازمانها ارتباط مستقیمی با شایستگیهای این افراد مثل تفکر خلاق، ارتباط مؤثر، خودمدیریتی و قابلیتهای کار گروهی دارد که پایههای همه آنها در دوران کودکی ایجاد میشود. بنابراین اساس رشد و توسعه فردی، رشد اجتماعی، رشد سازمانی و رشد اقتصادی، در این دوران شکل میگیرد و پرداختن صحیح و اهمیت دادن به دوران کودکی و بهنظر میرسد مسیر توسعه کشور از کودکی میگذرد و آینده به وسعت دنیای بیانتهای کودکی توسعه مییابد.
ما انتظار داریم در افق 1404جامعه ایرانی، جامعهای برخوردار از دانش پیشرفته و توانا در تولید علم و فناوری و متکی بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایههای اجتماعی باشد و جامعهای فعال، مسئولیتپذیر، ایثارگر، مومن، رضایتمند، برخوردار از وجدان کاری و روحیه تعاون و سازگاری اجتماعی داشته باشیم و شکوفایی همه اینها در صورتی میسر خواهد شد که برای شکلگیری آن از دوران کودکی شهروندانمان سرمایهگذاری کنیم.
براساس پژوهشهای انجامشده در مطالعه طولی کودکی در ایران که نمونهای است در 5استان کشور، 79درصد کودکان و نوجوانان ایرانی تاکنون از کتابخانههای کودک و نوجوان استفاده نکردهاند، 52درصد والدین برای پاسخ به فرزندان خود تاکنون از کتابهای مرجع استفاده نکردهاند و حدود 80درصد خانوادههای شرکتکننده در این پژوهش برای کودکان خود قصه نمیگویند. حدود 64درصد کودکان 4تا 6ساله در طول روز بازی دستهجمعی نمیکنند و حدود 95درصدشان در یک روز تجربه حضور و ارتباط با طبیعت را ندارند. با این نتایج بهنظر میرسد لازم است در فضای خانه و خانواده برای کودکانمان کاری کنیم. والدین ما نیازمند آموزشهای مؤثر هستند. مراکز کار با کودک ما نیز لازم است کیفیتی فراهم کنند تا زمینههای رشد همهجانبه کودکان فراهم شود و شهرها نیز باید به نیاز کودکان پاسخگو باشند. باید صدای کودکان و نیازهایشان را بشنوند و لازم است کودکان، شهروندان تمامعیار ما باشند و تحقق رؤیاهای کودکان را زندگی کنیم. شهری که دوستدار کودک است به همه اقشار جامعه پاسخگو است.
شاید در کلانشهرها و شهری مثل تهران دستیابی به شهر دوستدار کودک کمی دشوار بهنظر برسد ولی شدنی است. اگر به تحلیل وضعیت کودکان در شهر و ارزیابیهای شهر و محله توجه ویژه و متناسب با نیاز، طراحی و عمل کنیم اتفاقات اثربخشی را میتوانیم رقم بزنیم؛ هرچند لازم است در این فرایندها اهمیت به کودکان و مشارکت آنان در تصمیمگیریهای محلههایشان را جدی بگیریم و باور کنیم که کودکان و نیازهایشان را از ابتدا باید ببینیم و با خودشان مشارکتی طراحی کنیم. مشارکت حق بنیادی همه کودکان است و در قلب شهر دوستدار کودک نهفته است. بنابراین لازم است در ارائه خدمات و تسهیلات برای کودکان، منافع، ایدهها و اولویتهای آنها مورد توجه قرار گیرد.
نیل به شهر دوستدار کودک بدون همافزایی سازمانها و نهادهای دولتی و خصوصی و جامعه محلی میسر نخواهد بود؛ از اینرو شناسایی ظرفیتهای متعدد سازمانهایی از این دست که بهصورت مستقیم و غیرمستقیم در این امر دخیل هستند و حمایت آنها برای تعریف اقدامات مشترک و مستمر، افزایش اثربخشی اقدامات در جامعه را به همراه خواهد داشت.
این روزها قدمهایی در این مسیر برداشته میشود که نویددهنده ایجاد بستر تحولی پویا در کشور خواهد بود و حمایت از توسعه و پایداری پروژههای شهر دوستدار کودک، آموزش و توانمندی والدین و مربیان کشور و بهبود مراکز خدمترسان، حمایت از کیفیت زندگی نسلهای امروز و آینده است. روشنترین نشان توسعهیافتگی یک جامعه، دنیایی است که برای فرزندانش باقی میگذارد.