سایه به سایه شهادت

آذرماه سال 94 شایعات گسترده‌ای درباره مجروح یا شهید شدن سردار قاسم سلیمانی منتشر شده بود، درباره این شایعات یک رسانه عربی از سردار سلیمانی سؤالی پرسیده بود که پاسخ سردار این بود: «اینها چیزهایی است که دشت‌ها و کوه‌هایی را برای پیداکردنش پیموده‌ام».
سردار سلیمانی در تمام دورانی که در جنگ با تروریست‌های داعش، در عراق یا سوریه بود، شهادت را پیش روی خود می‌دید و آگاهانه به سمت شهادت می‌دوید.
 او در سخنرانی‌ها و گفت‌وگوهایی که داشت به ‌این آرزوی قلبی خود اشاره می‌کند. در یکی از سخنرانی‌ها می‌گوید: « من دلم می‌خواهد و از خدا می‌خواهم هر چه سریع‌تر مرا به او ملحق کند»
خیلی قبل از آنکه تروریست‌های داعش دلخوش به شایعه شهادت او در سوریه و عراق شوند، اخباری درباره شهادت این فرمانده ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که یکی از محبوب‌ترین فرماندهان نظامی در دنیاست، شنیده می‌شد.
 سال 1386وقتی عماد مغنیه معروف به حاج رضوان به شهادت رسید، سردار سلیمانی نیز در آستانه شهادت بود. 10سال بعد از آن ماجرا و بعد از آنکه سردار سلیمانی به‌عنوان کابوس تروریست‌های داعش شناخته شد یک تحلیلگر منطقه از این راز 10ساله پرده برداشت و گفت: «قاسم سلیمانی تنها دقایقی زودتر از عماد مغنیه از ساختمان خارج و با خودرو‌اش از منطقه دور شده بود؛ ۱۰سال از این‌ ترور گذشت... اما خدا حاجی را برای این روزهای ما زنده نگه داشت.»
سال گذشته در جریان یکی از حملات رژیم صهیونیستی به حومه دمشق شایعه‌ای در فضای مجازی منتشر و ادعا شد که سردار قاسم سلیمانی در این حملات به شهادت رسیده است؛ این شایعه چندان قوت نگرفت و فردای آن روز سردار حاج قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس در مراسم بزرگداشت آیت‌الله هاشمی شاهرودی شرکت کرد.
سردار حافظ امنیت ایران سال گذشته در یک سخنرانی از شهادت‌طلبی ملت ایران سخن گفت و خطاب به ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا اظهار داشت: «ما ملت شهادتیم. ما ملت امام حسینیم، بهتر است بپرسی، ما حوادث سختی را پشت سر گذاشتیم.»
همان زمان روزنامه صهیونیستی جروزالم‌پست به موضوع تکریم سردار از شهادت‌طلبی ایرانیان پرداخت و نوشت که این فرمانده ایرانی گفته است: چنانچه آمریکا بخواهد علیه منافع ایران وارد عمل شود، بداند که اگر تا به امروز دریای سرخ امن بود اما با حضور آمریکا در منطقه و نیز به سبب روحیه شهادت‌طلبی ایرانیان، این منطقه از جهان دیگر امن نخواهد بود.
فرمانده معظم کل قوا سال گذشته در مراسم اعطای نشان عالی ذوالفقار به سرلشکر سلیمانی، درخصوص ایشان و میل سردار به شهادت گفته بودند: «ان‌شاءالله خدای متعال به ایشان (سرلشکر سلیمانی) اجر بدهد و تفضّل کند و زندگی ایشان را با سعادت و عاقبت ایشان را با شهادت قرار بدهد، البتّه نه حالا. هنوز سال‌ها جمهوری اسلامی با ایشان کار دارد. امّا بالاخره آخرش ان‌شاءالله شهادت باشد.»
او نه بنده نام بود و نه سرسپرده جناح. سردار، سیاست را در امنیت می‌دید و آرزو می‌کرد اگر قرار است شهادت نصیب او شود، بیرون از ایران باشد و ایران امن بماند.
 سردار سلیمانی یکی از محورهای جنگ 33روزه بود که در آن مقطع بدون هیچ واهمه‌ای از مرگ، خود را به لبنان رسانده بود. 
وی در یک گفت‌وگو درباره حضورش در لبنان و بازگشت به ایران برای ارائه گزارش به رهبر معظم انقلاب می‌گوید: «برگشتم به سوریه منتها چون همه‌ راه‌ها مورد حمله قرار گرفته بود، خصوصا تنها راه رسمی ورودی که مصنع {در واقع} نامیده می‌شود، -گذرگاه مرزی لبنان به سوریه- پیوسته مورد زیر آتش هواپیما بود و هواپیماها لحظه‌ای ترک نمی‌کردند. خب تماسی داشتیم با دوستان‌مان از راه خط امن، عماد {مغنیه} آمد دنبال من و من را از سوریه از یک راه دیگری که یک بخشش پیاده بود و یک بخشی را با ماشین طی کردیم، منتقل کرد به لبنان؛ خب آن‌وقت هنوز جنگ گستره‌ اصلی‌اش تمرکز بر ساختمان‌های اداری حزب‌الله داشت و بر جنوب و بعضا نقاطی که در مراکز میانی و شمالی داشت، تقریبا هفته اول بود که داشت سپری می‌شد، از تهران اصرار داشتند که من بیایم برای توضیح. من از یک راه فرعی برگشتم و آمدم؛ واقع آن‌وقت مقام معظم رهبری در مشهد بودند. خدمت ایشان رسیدم. برای این جلسه سران 3قوه و مسئولان اصلی که عضو شورای امنیت ملی هستند، غالبا که در بخش‌های امنیتی و اطلاعاتی هستند دعوت شده بودند.»



یک رسانه عربی از سردار سلیمانی درباره شایعه شهادتش سؤالی پرسیده بود که پاسخ سردار این بود: «اینها چیزهایی است که دشت‌ها و کوه‌هایی را برای پیداکردنش پیموده‌ام»