پایان عصر آمریکا در خاورمیانه
گیدئون راشمن _ ستوننویس فایننشال تایمز
قدرتهای خارجی قرنهاست که در خاورمیانه دخالت میکنند. پس از سقوط امپراتوری عثمانی در پایان جنگ جهانی اول، قدرتهای غربی بهعنوان بازیگران قدرتمند خارجی در این منطقه حضور داشتهاند؛ ابتدا بریتانیا و فرانسه و سپس آمریکا. اکنون اما عصر آمریکا در منطقه خاورمیانه رو به پایان است.
افول نفوذ آمریکا در منطقه خاورمیانه را بهخوبی میتوان از این پست توییتری دونالد ترامپ درک کرد: «روسیه، سوریه و ایران در مسیر کشتار هزاران غیرنظامی بیگناه در ادلب هستند. این کار را نکنید!» رفتار آمریکا در مورد سوریه، از ناتوانی و بیمیلی کاخ سفید برای اثرگذاری بر وقایع خاورمیانه حکایت دارد. این وضعیت به ایجاد خلأ قدرت در منطقه منجر شده است؛ خلئی که البته از سوی روسیه، ایران و ترکیه در حال پرشدن است.
درست است که اگر آمریکا و نیروهای آمریکایی مستقیما مورد حمله قرار گیرند، کاخ سفید واکنش تندی خواهد داشت - مانند آنچه اخیرا در حمله به پایگاههای نیروهای کتائب حزبالله در عراق رخ داد - اما دولت آمریکا دیگر تمایل به بازی استراتژیک را در خاورمیانه بهشدت از دست داده است. این روند تنها مربوط به خاورمیانه نیست. در سال 2011، دخالت نظامی آمریکا، انگلیس و فرانسه در لیبی به سقوط حکومت معمر قذافی منجر شد. اینها درحالی اتفاق میافتاد که روسیه بهشدت در ماجرای لیبی منزوی شده بود. با این حال، مایل نبودن غرب به ادامه ایفای نقش در لیبی، درست مثل سوریه، فضای لازم برای ورود روسیه را فراهم کرد. تصمیم ناگهانی روسیه برای دخالت در سوریه آنقدرها در غرب جدی گرفته نشد. روسها اما چنان با قدرت وارد سوریه شدند که توانستند بشار اسد را در قدرت حفظ کنند. نیروهای دولتی سوریه کنترل اکثر مناطق این کشور را در دست گرفتهاند و اکنون با آغاز عملیات برای بازپسگیری ادلب، قصد دارند حلقه پیروزیهای خود را تکمیل کنند.
طی ماههای گذشته 2 اتفاق، روند کاهش قدرت آمریکا در خاورمیانه را تسریع کرده است. 4ماه پیش، پهپادهای حوثیها تاسیسات نفتی عربستان را هدف قرار دادند. این حمله به ایران منتسب شد و از آنجا که عربستان یکی از متحدان نزدیک آمریکاست، تصور میشد واشنگتن در حمایت از متحد خود دست به حملهای بزند. دولت ترامپ اما دست به هیچ اقدامی نزد. یکماه بعد، ترامپ دستور خروج نیروهای آمریکایی از سوریه را صادر کرد. در اقدامی نمادین، نیروهای روسیه بلافاصله در پایگاههایی که متعلق به نیروهای آمریکایی بودند، مستقر شدند؛ اتفاقی که از چشم رسانهها دور نماند و به سراسر جهان مخابره شد. آمریکا نهتنها پایگاههایش را ترک کرد، بلکه به حمایتش از نیروهای کرد هم پایان داد. عقبنشینی آمریکا از خاورمیانه، نهتنها به قدرتگیری بیش از پیش روسیه و ایران منجر شده، بلکه باعث شده تا متحدان منطقهای آمریکا محاسبات استراتژیک خود را تغییر دهند. همزمان روسیه، ایران و چین برای نخستینبار مانور نظامی خود را در آبهای دریای عمان برگزار کردند؛ آبهایی که سالها تحت کنترل نیروی دریایی آمریکا بوده است.
وضعیت امروز لیبی آینه وقایع خاورمیانه است. نیروهای شبهنظامی روس اکنون در لیبی مستقر شدهاند و در کنار نیروهای ژنرال خلیفه حفتر در حال جنگیدن هستند. حضور این نیروها در لیبی در نهایت باعث تسلط روسیه بر مناطق نفتخیز لیبی و همچنین کنترل حرکت پناهجویان از این کشور به سمت اروپا میشود. بهنظر میرسد در لیبی، همچون سوریه، نیروهای نظامی ترکیه قصد دارند در جبهه مقابل روسیه وارد عمل شوند.
ترکیه تنها کشوری نیست که منفعت خود را در افزایش تعامل با روسیه میبیند. همزمان با انفعال دونالد ترامپ در قبال ماجرای حمله به تاسیسات نفتی آرامکو و خروج نیروهای آمریکایی از سوریه، ولادیمیر پوتین به عربستان و امارات سفر کرد. این سفر را باید سفری موفق برای پوتین دانست تا به حدی که محمدبنزاید، ولیعهد ابوظبی، در اظهارنظری گفت: «من روسیه را خانه دوم خودم میدانم.»
مردم آمریکا بعد از هزینههای هنگفت جنگهای عراق و افغانستان، اکنون از دخالت در یک جنگ دیگر بیزارند. ترامپ و اطرافیانش به اعتبار همین موضوع، از زیر بار مسئولیت کاهش نفوذ آمریکا در جهان شانه خالی میکنند. ترامپ بارها تأکید کرده که اروپاییها میتوانند به جای آمریکا از کردها یا هر نیروی دیگری در خاورمیانه حمایت کنند. ایده ورود نیروهای نظامی اروپایی به سوریه بهعنوان نیروهای حافظ صلح، در پی خروج آمریکا از سوی وزیر دفاع آلمان مطرح شد اما هرگز مورد استقبال کشورهای اروپایی قرار نگرفت. اروپاییها اغلب، مسائل جهان را در ارتباط با مسائل داخلی خود میبینند. اروپاییها عملیات مشترک روسیه و سوریه در ادلب را با ترس نظارهگر شدهاند. ترس آنها از راه افتادن سیل دوباره پناهجویان به سمت اروپاست. تا به حال، بیش از 235هزار نفر از ادلب گریخته و به جمع 4میلیون آوارهای که در مرز ترکیه زندگی میکنند، پیوستهاند. اروپاییها همچنین نگران بازگشت نیروهای خارجی داعش به کشورهای خود در اروپا هستند.
آمریکا نهتنها مسیر خروج از خاورمیانه را در پیش گرفته، بلکه فاصله خود با مشکلات امنیتی متحدانش در اروپا را هم حفظ کرده است. اما تجربه یک قرن اخیر نشان میدهد، بحران در خاورمیانه و اروپا در نهایت راهش را به آن سوی اقیانوس اطلس؛ به خاک آمریکا پیدا خواهد کرد.