گمانهزنیهای همشهری درباره ترکیب اصلی فیلمهای بخش سودای سیمرغ جشنواره سیوهشتم
بالهای سیمرغ
مسعود میر ـ روزنامهنگار
این ویترین ماست؛ چه بخواهیم و چه نه، جشنواره فیلم فجر مهمترین رویداد سینمایی کشور است و هرچقدر هم که رخوت و تلاش برخی مدیران برای تبدیلکردن یک فستیوال سینمایی به جشنی عمومی پیش بیفتد باز هم ماییم و اوج سیمرغ، ماییم و دلخوشی کوچک زمستانی، ماییم و جشنواره فیلم فجر. این دکان سیوهشتم است که تا یکماه دیگر اجناسش قرار است ما را کیفور کند و این روزها هم خبر آنچه قرار است در این حجره پیش چشمها قرار بگیرد خودش بازاری داغ به راه انداخته است. این کلمات را به هم زنجیر کنید تا نه از همه آنچه عرضه خواهدشد، بلکه لااقل از ویترین فجر به زنبیل تماشا، نقبی بزنید.
«خورشید»؛ آن سوی ابرها
حضور کارگردانی که «رنگ خدا» را بر آسمان زندگی «بچههای آسمان» به تصویر کشیده در هر جشنوارهای مغتنم است حتی اگر خیلیها کارهای اخیرش را چندان تحویل نگرفته باشند. مجید مجیدی امسال در جشنواره حاضر خواهد بود. او از «آن سوی ابرها»، از هندوستان به تهران برگشت، سراغ پایین شهر را گرفت و باز هم تخصص همیشگیاش یعنی حیرتزدهکردن تماشاگر با درخشش نابازیگران را در دستور کار قرار داد تا «خورشید» طلوع کند. فیلم مجیدی البته به جز بازیگران نوجوان از جواد عزتی هم که این روزها در اوج است بهره بردهاست. «خورشید» قرار است مانند بسیاری از فیلمهای دیگر مجیدی به دنیای نوجوانان نور بتاباند.
مالک «روز صفر»
سیمرغ بهترین بازیگر مرد جشنواره سیوهفتم روی دوش بازیگر نقش عبدالحمید ریگی نشست و البته عبدالمالک هم برای اولینبار در سینمای ما با نقشآفرینی بازیگری جوان و گمنام – آرمین رحیمیان- روی پرده سینماها به چشم آمد. امسال اما «شبی که ماه کامل شد» پرچم را به «روز صفر» سپرده است تا روایتی دیگر از سرکرده یک گروهک تروریستی و البته حواشی اطلاعاتی دستگیری او در سینما ساخته شود. سعید ملکان با نخستین تجربه کارگردانیاش یحتمل جزو پر سروصداهای جشنواره پیشرو خواهد بود.
«خروج»؛ دائمالورود فجر
هر سالی که ابراهیم حاتمیکیا فیلم ساخته، جشنواره فجر با شوق فراوان به آن اجازه ورود داده، میزبان آن شده و بعد هم با دست پر فیلم و کارگردانش را بدرقه کرده است. امسال نوبت «خروج» است تا حرفهای تندوتیز حاجابراهیم را به جشنواره برساند.
البته دیگر به سیاق فیلمهای اخیر حاتمیکیا، خبری از پرویز پرستویی نیست و فرامرز قریبیان از راه «خروج» دوباره به بازیگری ورود کرده است.
50 سال بعد قیصر، «خون شد»
فیلم مسعود کیمیایی. نیاز به توضیح دیگری نیست. 50 سال از درخشش مسعودخان گذشته و او بعد از نیمقرن هنوز فیلم میسازد و همین مهم، در روزگاری که فیلمسازهای یکشبه و ستارههای دو روزه یکهتازی میکنند برای ما کافی است. کیمیایی با «خون شد» در جشنواره حضور دارد.
رگ خواب «قاتل و وحشی»
او یک اتفاق صمیمی و خوشایند در سینمای ماست. فیلمهایش از احوال ما دور نیست و البته احوالات ما را هم خوب کرده است. حمید نعمتالله امسال هم به هر زحمتی بود «قاتل و وحشی» را به جشنواره رساند تا با لیلا حاتمی درخشان در «رگ خواب» و امین حیایی قدر ندیده در «شعلهور» سیمرغهای امسال را زیر نظر داشته باشد.
«من میترسم» از «ارتش سری»
اول اینکه فیلم آخر بهنام بهزادی یعنی «من میترسم» با بازی الناز شاکردوست برای آنهایی که «وارونگی» را دوست داشتند گزینه محبوبی در فجر امسال خواهد بود. دوم اینکه کلمه گمانهزنی در نمایه این مطلب را جدی بگیرید و این جمله را بخوانید که: شاید «خوب، بد، جلف2 / ارتش سری» احتمالا ازجمله برگ برندههای جشنواره برای رونق سینماهای مردمی جشنواره خواهد بود. پیمان قاسمخانی با سری اول این فیلم، محبوب تماشاگران فجر شد و حالا هم مدتی است که فیلم در انتظار اکرانش، بوی جشنواره به خود گرفته است.
سه کام از اجتماع خشمگین
«عنکبوت»، «سه کام حبس» و «روز بلوا». این 3 فیلم از مهمترین فیلمهای جشنواره امسال هستند که به رصد این اجتماع خشمگین و پر دردسر پرداختهاند. هر کدام از این فیلمها مربوط به یک بازه زمانی است ولی هر 3، امسال زمستان پیش چشم مخاطبان جشنواره محک خواهند خورد. ابراهیم ایرجزاد، سامان سالور و بهروز شعیبی این فیلمها را کارگردانی کردهاند و بهاحتمال بسیار زیاد هر3 هم در فجر، سودای سیمرغ خواهند داشت.
ردخون زیر «درخت گردو»
در غبار ایستاده است، گروهی او را فیلمسازی وابسته میدانند و گروهی او را یک نخبه فیلمسازی میپندارند اما هر چه هست محمدحسین مهدویان در مسیر فیلمسازیاش با سرعتی خیرهکننده به پیش میرود. او حالا نگاه نیمروزی به چپهای دهه60 را بیخیال شده و سراغ سردشت رفته و بمباران شیمیایی. برای چیدن محصول از «درختگردو» مهران مدیری و پیمان معادی به او پیوستند و از همین امروز مطمئن باشید که مهدویان بدون تجربه صفهای بسیار طولانی نمایش و البته شکار سیمرغ، فجر سیوهشتم را پشتسر نخواهد گذاشت.
«آتابای»؛ نیکی به سعی هادی
فیلمنامه هادی حجازیفر در شهر زادگاهش توسط نیکیکریمی ساخته شده است. فیلم همین یکی دو روز گذشته به دبیرخانه جشنواره رسید تا در بخش سودای سیمرغ حاضر باشد. احتمالا ترکیب خوشذوقی نویسنده و کارگردان و البته حضور جواد عزتی برای جشنواره سیوهشتم یک برگ برنده خوب کنار گذاشته است.
«شنایپروانه» با «لباسشخصی»
فیلماولیها میتازند. آنها آنقدر جدی ظاهر شدهاند که احتمالا از نگاه نو به سودای سیمرغ هم راهی باز کنند و این حکایت آنهایی است که یکی با «بچهخور» فستیوالهای دنیا را گشته و دیگری با به تصویرکشیدن نگاه اوج به کیانوری و دار و دستهاش میخواهد برای خود اسمی دستوپا کند.
امیرعباس ربیعی فیلم «لباسشخصیها» را با محوریت فعالیتهای حزب توده ساخته و محمد کارت نام نخستین تجربه بلند سینماییاش را گذاشته «شنای پروانه». از این دو کارگردان در روزهای آینده کم نخواهیم شنید.