سدسازی و صنعت عامل تشدید تنش آبی
فاطمه ظفرنژاد، پژوهشگر توسعه آب: بحرانی شدن وضعیت آبخوانها در بسیاری از استانها نتیجه سدسازیهای بیرویه و صدور مجوز برداشت از آبخوانهاست
الهام مصدقی راد _ خبرنگار
تمامی آبخوانهای کشور طی 40سال گذشته با افت سطح آب مواجه شدهاند. نرخ اعلام شده برای افت سطح آب در آبخوانهای کشور، بهطور میانگین سالانه 50سانتیمتر اعلام شده که عدد بالایی است و پیامدهای بسیار منفی بهدنبال دارد. انجام اقدامات گوناگون در حوزههای صنعتی، مدیریت سازهای آب و هر آنچه فشار بر آبخوانها و آبهای زیرزمینی را افزایش داده و آنها را تخلیه کرده، از دلایل تحت فشار قرارگرفتن آبخوانها و بحرانی شدن آنهاست. بررسی آبخوانهایی که هماکنون دچار تنش بحرانی شدهاند نشان میدهد ارتباط مستقیمی میان این تنش و انجام انواع فعالیتهای مدیریت سازهای همچون سدها، وجود دارد.
آبخوانهای کشور سالانه مورد ارزیابی و رصد قرار گرفته و وضعیت آنها اعلام میشود. نتایج بررسی و رصد آبخوانها نشان میدهد استانهای خراسان شمالی، کرمان، تهران، البرز، قزوین، همدان، فارس، قم، اصفهان و کردستان دارای آبخوانهای بحرانی هستند. وضعیت برخی از آبخوانهای این استانها نیز در حالت بحرانی قرار دارد. نگاهی به نرخ فرونشستهای کشور نیز نشان میدهد دشتهای واقع شده در همین استانها بیشترین میزان فرونشست را بهخود اختصاص دادهاند. نقشه منتشر شده درخصوص تنش آبخوانها همچنین نشاندهنده وجود تنش در تمامی استانهای کشور است و تنها درجه این تنش متفاوت است. بهعبارت دیگر هیچ استانی در کشور وجود ندارد که آبخوانهایش با تنش مواجه نباشند؛ حتی استانهای شمالی!
سازههای آبی، آبخوانها را تهدید کردهاند
به جز بحران آبخوانها که تقریبا در تمامی کشور وجود دارد، تاکنون 647سدنیز احداث شده که براساس برنامههای وزارت نیرو همچنان قراراست بر تعداد آنها افزوده شود. برخی این سدها در دست مطالعهاند و تعدادی دیگر نیز در دست ساخت که عمدتا دلیل همگی آنها تامین آب است اما کارشناسان معتقدند این تنها یک توجیه است که خسارتهای سنگینی بر جای میگذارد. یکی از خسارتها تغییر در چرخه طبیعی آب است. وقتی به نام مهار سیلاب، سد احداث میشود در واقع چرخه سالم و طبیعی آب در حوضه آبخیز دچار شکست کامل و گسستگی میشود.با احداث سد، هم رودخانه در مسیر خودش دیگر جاری نخواهد بود و هم جلوی تغذیه سفرههای آب زیرزمینی گرفته میشود.
فاطمه ظفرنژاد، استاد دانشگاه و پژوهشگر آب و توسعه پایدار به همشهری میگوید: «وقتی آب درمسیر رودخانه جاری میشود سفرههای آب زیرزمینی را تغذیه میکند اما با احداث سد در بالادست، مسیررودخانه کاملا خشک یا بسیار کم آب خواهد شد و نمیتواند آبخوانهای وابسته بهخودش را هم تغذیه کند. به جز آبخوانها، تالابهای پایین دست هم خشک خواهند شد؛ همان اتفاقی که برای گاوخونی، جازموریان و... رخ داد.»
اما با خشک شدن یا بسیار کم آب شدن رودخانههایی که در بالادستشان سد احداث شده، اتفاق دیگری هم رخ میدهد. مسیر خشک شده رودخانه که پیش از این بهعنوان مسیل و مجرای حرکت سیلاب هم شناخته میشد، مکان بارگذاری جمعیتی خواهد شد. بهعبارت دیگر وقتی سد احداث شده و رودخانههای پایین دست، سالها خشکی را تجربه میکنند در مسیر رود خشک شده، سکونتگاههای جمعیتی شکل گرفته و توسعه مییابند که نهتنها در زمان وقوع سیلاب با خسارتهای سنگین روبهرو میشوند، بلکه با بارگذاری جمعیتی و شکلگیری انواع فعالیتهای صنعتی و اقتصادی، آبخوانهای منطقه نیز تخلیه میشوند؛ آبخوانهایی که پیش از این بهدلیل احداث سد و خشک شدن رودخانه از تغذیهشان جلوگیری شده بود.
مشکل مدیریت آب و وزارت نیرو
آنچه نقطه مشترک در تمام این اتفاقات است، مدیریت ضعیف در حوزه آب است. فاطمه ظفرنژاد با اشاره به استانهایی که دارای آبخوانهای بحرانی هستند میگوید: «بحران همه این استانها به مدیریت آب بازمیگردد. جایی مانند تهران در میان حوضه آبریز دریاچه نمک واقع شده که دو شاهرگ آبی رودخانه کرج و رودخانه جاجرود بهترتیب از غرب و شرق آن عبور کرده و به حوضه دریاچه نمک میریختند. از سال 1340که سد کرج و بعد از آن سد لتیان برای تامین آب تهران احداث شد این دو شاهرگ اصلی خشک و کم آب شدند. 60سد دیگر نیز دراین حوضه احداث شد که همگی منجر به خشک شدن دریاچه نمک شدند. با این اتفاق چرخه آب در همه این حوضهها تخریب شد و آبهای سطحی آبخوانها را با بحران مواجه کرد.»
او به استان همدان نیز بهعنوان یکی دیگر از استانهای دارای آبخوان بحرانی اشاره کرد و افزود: «به جز سد، برداشت آب از آبخوان، برای رفع نیاز آبی نیروگاه حرارتی واقع در این استان آبخوانهای این منطقه را با افت شدید سطح آب مواجه کرده است. کرمان، اصفهان و دیگر استانها نیز دچار چنین مدیریتهایی در حوزه آب هستند.» نکته قابل توجه در میان این استانها این است که تقریبا همگی آنها دارای نرخ بالای فرونشست هستند. دلیل اصلی فرونشست در ایران نیز تخریب آبخوانها بهدلیل تخلیه مداوم آنهاست.
این استاد دانشگاه میگوید: «در استانهایی که با تنش آبخوان مواجه هستیم مدیریت سازه آب داریم که یا سد میسازند و بحران آفرینی میکنند یا با انتقال، بحران آفرینی میکنند یا اجازه برداشت از سفرههای آب زیرزمینی را میدهند. هیچ کدام از اینها بدون اجازه وزارت نیرو انجام نمیشود. مجلس هم اگر اجازه برداشت آب را داد وزارت نیرو باید در مقابل این تصمیم میایستاد.» او با انتقاد از عملکرد وزارت نیرو گفت: «حل مشکل مدیریت منابع آب از چنین دستگاهی برنمیآید. بهعبارت دیگر تا زمانی که سیاستهای این وزارتخانه به همین منوال است، امکان اصلاح مدیریت آب در کشور وجود ندارد.»