آنفلوآنزا بهتر است یا آلودگی؟
عمادالدین قاسمیپناه ـ روزنامهنگار
قرصهای پنهان در کیک، آلودگی هوا، جریان بوی بد، آنفلوآنزا و اعتراضات آبان، همه یک سؤال را به ذهن متبادر میکند؛ آیا مردم فراموش شدهاند؟
احساس فراموش شدن از خود فراموش شدن خطرناکتر است. در اینکه مسئولان تلاش میکنند که مصایب موجود را رفع کنند، شکی نیست اما تا زمانی که تأثیر و نتیجه آن قابل مشاهده نباشد، امید از دست رفته مردم بازیابی نخواهد شد.
وقتی با افتخار گفته میشود که در عرض 48ساعت توانستیم اغتشاشات را کنترل کنیم اما سؤال مردم این است که چرا در عرض 48ساعت منشأ و آثار بوی بد تهران کشف نشد. چرا در عرض 48ساعت بحران جاری شدن فاضلاب در کوت عبدالله مدیریت نشد. چرا صف خرید گاز مایع در سیستان و بلوچستان در عرض 48ساعت برچیده نشد و دهها سؤال بیپاسخ دیگر.
معاون بیمه و خدمات سلامت بیمه سلامت چند روز پیش اعلام کرد که «آمار مراجعان به نظام خدمات درمانی کشور، نسبت به سال گذشته نزدیک به ۳۰ درصد کاهش یافته است. مردم برای مشکلات عادی به پزشک مراجعه نمیکنند و سعی میکنند سرماخوردگی را با درمان خانگی یا استراحت درمان کنند.»
آنچه گفته شد میتواند حس «فراموششدگی» را در مردم ایجاد کند و فراموششدگی میتواند معادل مرگ و نابودی باشد. نمیتوان همیشه با مشابهیابی در کشورهای دیگر مشکلات را تقلیل داد. وقتی مشکلات تکرار میشوند و چارهای برای آنها نداریم و رفع آنها را به زمان واگذار میکنیم، عادی میشوند و این موضوع میتواند چون خوره، ناامیدی را به جان مردم بیندازد.
با این اوصاف، بر این باورم که هنوز دیر نشده است و میتوان راهی برای حل مسائل یافت. آنچه میتواند در کوتاهمدت مسائل را حل کند برعهده مسئولان، اما در درازمدت چارهای نداریم جز اینکه علوم انسانی را در صدر قرار دهیم و در وهله اول مفهوم «انسان» را در ایران اسلامی بازتعریف کنیم.